فاشیسم چیست؟ اصول دهگانه Fascism
فاشیسم Fascism
فاشیسم یک ایدئولوژی سیاسی و یک جنبش اجتماعی-سیاسی است که در اوایل قرن بیستم در اروپا شکل گرفت و بیشترین نمود آن در ایتالیا تحت رهبری بنیتو موسولینی و بعدها در آلمان نازی تحت رهبری آدولف هیتلر دیده شد. این ایدئولوژی با ویژگیهای مشخصی شناخته میشود که آن را از دموکراسیها، سوسیالیسم و لیبرالیسم متمایز میکند. فاشیسم به معنای سنتی خود، ترکیبی از ملیگرایی افراطی، اقتدارگرایی، ضدلیبرالیسم و ضدکمونیسم است.
به عبارت سادهتر، فاشیسم یک نظام سیاسی است که:
- دولت را فراتر از فرد قرار میدهد: فرد فقط در خدمت ملت است.
- ملیگرایی را به افراط میکشاند: ملت را به عنوان موجودی ارگانیک و برتر میبیند.
- خشونت را مشروع میکند: برای حفظ نظم و نابودی “دشمنان داخلی”.
- اقتصاد را کنترل میکند: بدون مالکیت خصوصی کامل، اما با هدایت دولتی.
فاشیسم ضددموکراتیک، ضدسوسیالیستی و ضدلیبرالی است، اما از عناصری از هر دو سو (مانند مداخله دولتی در اقتصاد) وام میگیرد.
ریشه واژه و نماد فاشیسم
- ریشه لغوی: کلمه فاشیسم (Fascism) از واژه لاتین “فاسِس” (Fasces) گرفته شده است که به معنی تبرپوش یا دسته چوب است.
- نماد تاریخی: در روم باستان، لیکتورها (محافظان و مأموران اجرای قانون)، تبرپوش را به عنوان نمادی از قدرت و اتحاد حمل میکردند. تبرپوش شامل تعدادی چوب بود که به دور یک تبر فلزی پیچیده شده و با نوار بسته شده بودند. این ترکیب چوبها نشاندهنده وحدت و اقتدار دولت بود.
- انتخاب توسط موسولینی: فاشیستهای ایتالیایی به رهبری موسولینی این نماد قدرت روم باستان را به عنوان نشان حزب خود برگزیدند. در زبان ایتالیایی امروز نیز، کلمه “Fascio” به معنای «گروه» یا «دسته» است.
تاریخچه پیدایش فاشیسم
فاشیسم محصول آشفتگیهای پس از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) بود. اروپا با بحرانهای اقتصادی، تورم، بیکاری، شکست امپراتوریها و ترس از انقلاب کمونیستی روبرو بود.
- ریشههای ایدئولوژیک:
- تأثیر فیلسوفان مانند جورج سورل (نظریه خشونت انقلابی)، فريدريش نيچه (فوقانسان و اراده به قدرت) و هنری برگسون (حرکت و حیات).
- ملیگرایی رمانتیک قرن نوزدهم، مانند آثار جوزپه مازینی در ایتالیا.
- تجربیات جنگی: سربازان بازگشته از جبههها، که به “نسل گمشده” معروف شدند، فاشیسم را با حس قهرمانی و انضباط نظامی پیوند زدند.
- پیدایش در ایتالیا:
- ۱۹۱۹: موسولینی حزب فاشیستها را در میلان تأسیس کرد. ابتدا سندیکالیست چپ بود، اما پس از جنگ به راست چرخید.
- ۱۹۲۱: “راهپیمایی سیاهپوشان” (اسکвадریستی) علیه سوسیالیستها و اتحادیهها.
- ۱۹۲۲: “راهپیمایی بر روم” – ۳۰ هزار فاشیست به پایتخت هجوم بردند و ویکتور امانوئل سوم، پادشاه، موسولینی را نخستوزیر کرد.
- ۱۹۲۵: تأسیس دیکتاتوری رسمی با “قانون استثنایی”.
- دوران موسولینی (۱۹۲۲-۱۹۴۳): ایتالیا به “امپراتوری فاشیست” تبدیل شد، با قوانین نژادپرستانه (۱۹۳۸) و اتحاد با هیتلر.
- گسترش به خارج:
- آلمان: آدولف هیتلر حزب نازی (NSDAP) را در ۱۹۲۰ تأسیس کرد. ۱۹۳۳: قدرتگیری با “انقلاب قانونی”.
- اسپانیا: فرانکو در جنگ داخلی (۱۹۳۶-۱۹۳۹) با حمایت فاشیستها پیروز شد.
- دیگر کشورها: رژیمهای نیمهفاشیستی در پرتغال (سالازار)، رومانی (آنتونسکو)، کرواسی (اوتاشا) و ژاپن (ارتش امپراتوری).
- سقوط: جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵) فاشیسم را نابود کرد. ایتالیا ۱۹۴۳، آلمان ۱۹۴۵ تسلیم شدند. دادگاههای نورنبرگ (۱۹۴۵-۱۹۴۶) رهبران را محاکمه کردند.
اصول و ویژگیهای کلیدی فاشیسم
فاشیسم بر اساس “مانیفست فاشیست” (۱۹۱۹) و “دکترین فاشیسم” (۱۹۳۲، نوشته موسولینی و جیووانی جنتایل) تعریف میشود. اصول اصلی عبارتند از:
| اصل | توضیح | مثال در عمل |
|---|---|---|
| ناسیونالیسم افراطی | ملت برتر از همه؛ اسطورهسازی تاریخ ملی. | ایتالیا: احیای امپراتوری روم؛ آلمان: “فضای حیاتی” (Lebensraum). |
| توتالیتاریسم | کنترل کامل زندگی عمومی و خصوصی توسط دولت. | سانسور مطبوعات، رادیو و هنر؛ پلیس مخفی (OVRA در ایتالیا، گشتاپو در آلمان). |
| کیش رهبر | رهبر (Duce یا Führer) به عنوان تجسم ملت، غیرقابل خطا. | پرستش موسولینی و هیتلر با مجسمهها و رژهها. |
| اقتصاد کورپوراتیستی | همکاری طبقات تحت نظارت دولت؛ خصوصی اما کنترلشده. | در ایتالیا: ۲۲ کورپوراسیون (سندیکای صنفی) برای هماهنگی کارفرما و کارگر. |
| ارتشگرایی و خشونت | ارتش نماد قدرت؛ خشونت علیه مخالفان مشروع. | اردوگاههای کار اجباری (Dachau ۱۹۳۳)؛ شب چاقوهای بلند (۱۹۳۴). |
| ضددموکراسی | پارلمان نمایشی؛ انتخابات ساختگی. | ایتالیا: ۹۹% رأی به فاشیستها در ۱۹۳۴. |
| نژادپرستی و ضدسامیتیسم | در نسخه نازی: نژاد آریایی برتر؛ یهودیان دشمن. | هولوکاست: ۶ میلیون کشته؛ قوانین نورنبرگ (۱۹۳۵). |
| ضدکمونیسم و ضدلیبرالیسم | کمونیستها و لیبرالها “خیانتکار”. | کشتار کمونیستها در ایتالیا (۱۹۲۱). |
| پوپولیسم و بسیج تودهها | رژهها، سخنرانیها و نمادها برای وحدت عاطفی. | المپیادهای ورزشی، جوانان هیتلری. |
| امپریالیسم | گسترش قلمرو برای “فضای حیاتی”. | حمله به اتیوپی (۱۹۳۵)، اتریش (۱۹۳۸). |
مثالهای تاریخی: ایتالیا و آلمان نازی
- ایتالیا فاشیست:
- دستاوردها: کاهش بیکاری (از ۱.۲ میلیون به ۱ میلیون)، ساخت زیرساختها (جادهها، راهآهن)، خودکفایی کشاورزی.
- شکستها: جنگ اتیوپی (تحریم لیگ ملتها)، اتحاد با هیتلر، شکست در یونان (۱۹۴۰).
- جامعه: زنان به خانه؛ جوانان در بالیلا (سازمان جوانان).
- آلمان نازی:
- اقتصاد: “معجزه اقتصادی” با برنامه چهارساله (۱۹۳۶)، کاهش بیکاری از ۶ به ۰ میلیون.
- پروپاگاندا: جوزف گوبلز، فیلمهایی مانند “پیروزی اراده” (لنی ریفنشتال).
- جنایات: هولوکاست، اوسترشمیت (برنامه ریشهکنی معلولان)، ۱۱ میلیون کشته غیرنظامی.
- تفاوت ایتالیا و نازیسم: فاشیسم ایتالیایی کمتر نژادپرستانه بود؛ نازیسم ایدئولوژی نژادی را اضافه کرد.
زمینههای ظهور فاشیسم
حکومتهای فاشیستی اغلب در پی عوامل زیر به قدرت رسیدند:
- بحرانهای اقتصادی: بحرانهایی مانند رکود بزرگ (Great Depression) و مشکلات اقتصادی پس از جنگ جهانی اول، اعتماد مردم به نظامهای لیبرال و دموکراتیک را از بین برد و زمینه را برای روی کار آمدن جنبشهای افراطی فراهم کرد.
- ضعف لیبرالیسم: شکست یا ناکارآمدی دولتهای لیبرال و دموکراتیک در حل مشکلات، باعث شد تا مردم به دنبال راهحلهای رادیکال و دیکتاتوری باشند.
- ترس از کمونیسم: نگرانی و ترس طبقات متوسط و مرفه از گسترش کمونیسم و انقلابهای کارگری، آنها را به حمایت از جنبشهای راست افراطی و اقتدارگرا سوق داد.
- تحقیر ملی و ملیگرایی افراطی: احساس تحقیر ملی پس از شکست در جنگ (مانند آلمان) یا نارضایتی از دستاوردهای جنگی (مانند ایتالیا)، به تقویت ملیگرایی افراطی منجر شد که فاشیسم از آن بهره گرفت.
میراث و اهمیت تاریخی
فاشیسم به عنوان یک نظریه سیاسی، دورانی تاریک در تاریخ بشر رقم زد که با جنگ جهانی دوم و فجایع بیشماری همراه بود. امروزه، واژه فاشیسم و فاشیست اغلب برای اشاره به هرگونه استبداد، اقتدارگرایی، نژادپرستی یا ملیگرایی تهاجمی به کار میرود و یادآور خطرات افراطگرایی سیاسی و نابودی آزادیهای دموکراتیک است
پیامدهای فاشیسم
فاشیسم در عمل منجر به سرکوب آزادیها، محدود شدن حقوق اقلیتها، جنگ و جنایت علیه بشریت شده است. نمونههای تاریخی مانند رژیم موسولینی و هیتلر نشان میدهند که فاشیسم با تمرکز قدرت، ملیگرایی افراطی و تبلیغات گسترده، قادر است جامعه را به سوی خشونت، تبعیض نژادی و بحرانهای بزرگ هدایت کند. در دوران معاصر، حتی وقتی نشانههایی از فاشیسم دوباره ظهور میکنند، معمولاً با هشدارهای گسترده جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری مواجه میشوند.
انتقادات و تحلیلهای معاصر
- انتقادات:
- اخلاقی: جنایات جنگی، نسلکشی، سرکوب آزادی.
- اقتصادی: رشد کوتاهمدت، اما ورشکستگی در جنگ.
- اجتماعی: تبعیض جنسیتی، نژادپرستی.
- مورخان مانند ارنست نولته (۱۹۸۰) آن را “واکنش به بلشویسم” میدانند؛ دیگران مانند دانیل گلدهاگن آن را “شر مطلق” مینامند.
- میراث:
- منفی: ۷۰ میلیون کشته در WWII؛ الهامبخش دیکتاتورهای مدرن (پینوشه، میلوشویچ).
- مثبت؟: برخی زیرساختها (اتوبانهای آلمان) باقی ماندند.
- امروزه: اتهام “فاشیست” به پوپولیستهایی مانند ترامپ یا اوربان، اما مورخان هشدار میدهند که فاشیسم واقعی توتالیتر است.
راهکارهای مقابله با فاشیسم
همانطور که پیشتر گفتیم، فاشیسم یک ایدئولوژی سیاسی است که بر پایه قدرتطلبی، خشونت، نژادپرستی و ملیگرایی افراطی شکل میگیرد. این ایدئولوژی به دنبال سلطه بر دیگران و حذف هرگونه مخالفت است و تهدیدی جدی برای آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و صلح جهانی محسوب میشود.
برای مقابله با فاشیسم، باید ریشهها، علل، روشها و پیامدهای آن را بشناسیم و راهکارهای چندوجهی به کار ببریم:
- آموزش تفکر نقاد، سواد رسانهای و توانایی تحلیل و به چالش کشیدن سخنان افراطی از طریق مطالعه جامعهشناسی و علوم اجتماعی.
- آگاهیبخشی درباره تاریخچه، خطرات و روشهای فاشیسم.
- ترویج تنوع و برابری در جامعه و احترام به همه نژادها، قومیتها، مذاهب، جنسیتها و هویتها.
- مقابله با گفتار نفرتانگیز، تبعیض و اطلاعات غلط یا تفرقهافکن.
- ارائه گفتمان جایگزین برای ترویج مدارا، فراگیری و حقوق بشر.
- حمایت از افراد مستعد افراطگرایی از طریق مشاوره، راهنمایی و شبکههای حمایتی.
- تقویت سواد دیجیتال و آگاهی از پروپاگاندا و اخبار جعلی.
- بررسی و رفع علل ریشهای ظهور فاشیسم برای ایجاد جامعهای سالمتر.
فاشیسم و نازیسم
گرچه فاشیسم (ایتالیا، موسولینی) و نازیسم (آلمان، هیتلر) شباهتهای بسیار زیادی در اصول اقتدارگرایی، ملیگرایی افراطی، تک حزبی بودن و سرکوب مخالفان داشتند، اما در یک جنبه کلیدی تفاوتهایی نیز وجود داشت:
- تاکید بر نژاد: نازیسم آلمان تمرکز بهمراتب بیشتری بر ایدئولوژی نژادی (به ویژه برتری نژاد آریایی) و ضد سامیگرایی (یهودستیزی) داشت که یکی از ارکان اصلی حکومت هیتلر بود. در حالی که فاشیسم ایتالیا نیز ملیگرایی و نژادپرستی داشت، اما این عنصر نژادی به اندازه نازیسم در هسته ایدئولوژی آن قرار نداشت.
تفاوت فاشیسم با ایدئولوژیهای مشابه
- با کمونیسم: هر دو توتالیتر، اما فاشیسم راستگرا (ناسیونالیست، ضدطبقاتی)، کمونیسم چپگرا (بینالمللی، ضدسرمایهداری).
- با محافظهکاری: محافظهکاری تدریجی؛ فاشیسم انقلابی و خشونتآمیز.
- با پوپولیسم مدرن: پوپولیسم ضد نخبه، اما فاشیسم توتالیتر است.
- نئوفاشیسم: پس از ۱۹۴۵، گروههایی مانند NPD در آلمان یا CasaPound در ایتالیا، با تمرکز بر مهاجرتستیزی.
نتیجهگیری
فاشیسم بیش از یک ایدئولوژی، یک روش بسیج اجتماعی در بحران بود که با وعده امنیت، وحدت و شکوه، میلیونها را فریب داد، اما به فاجعه ختم شد. درک آن ضروری است تا از تکرار جلوگیری شود. منابع پیشنهادی: “ظهور و سقوط رایش سوم” (شیرر)، “فاشیسم” (پاکستون)، اسناد دادگاه نورنبرگ. فاشیسم نشان داد که ملیگرایی بدون دموکراسی به کجا میرسد: نه به عظمت، بلکه به نابودی.
سوالات متداول
۱. فاشیسم چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
فاشیسم یک ایدئولوژی و نظام سیاسی است که دولت را بر فرد ترجیح میدهد، ملیگرایی افراطی دارد، خشونت را مشروع میکند و اقتصاد را تحت هدایت دولت قرار میدهد.
۲. ریشه واژه «فاشیسم» چیست؟
کلمه Fascism از لاتین “Fasces” گرفته شده، به معنای دسته چوب یا تبرپوش، که نماد قدرت و اتحاد در روم باستان بود.
۳. فاشیسم چگونه شکل گرفت؟
فاشیسم پس از جنگ جهانی اول در اروپا شکل گرفت، در پی بحرانهای اقتصادی، بیکاری، تورم، ترس از کمونیسم و ضعف حکومتهای دموکراتیک.
۴. موسولینی و هیتلر چه نقشی در فاشیسم داشتند؟
موسولینی در ایتالیا حزب فاشیست را تأسیس کرد و دیکتاتوری ایجاد کرد؛ هیتلر در آلمان حزب نازی را رهبری کرد و با تمرکز بر نژادپرستی، قدرت گرفت.
۵. اصول و ویژگیهای کلیدی فاشیسم کداماند؟
ملیگرایی افراطی، توتالیتاریسم، کیش رهبر، اقتصاد کورپوراتیستی، ارتشگرایی و خشونت، ضددموکراسی، نژادپرستی، ضدکمونیسم و ضدلیبرالیسم، بسیج تودهها، امپریالیسم.
۶. فاشیسم چه تأثیری بر جوامع داشت؟
منجر به سرکوب آزادیها، محدود شدن حقوق اقلیتها، جنگ و جنایت علیه بشریت شد، نمونه بارز آن هولوکاست و جنایات جنگ جهانی دوم است.
۷. تفاوت فاشیسم و نازیسم چیست؟
فاشیسم ایتالیا ملیگرایی افراطی دارد اما نژادپرستی آن در هسته ایدئولوژی کمتر است؛ نازیسم آلمان بر برتری نژاد آریایی و ضدیهودیت تأکید دارد.
۸. چه عواملی باعث ظهور فاشیسم شد؟
بحران اقتصادی، ضعف دولتهای دموکراتیک، ترس از کمونیسم، تحقیر ملی و ملیگرایی افراطی، تجارب جنگی و نارضایتی اجتماعی.
۹. نئوفاشیسم چیست و در چه قالبی ظهور میکند؟
نئوفاشیسم پس از ۱۹۴۵ ظاهر شد، گروههایی مانند NPD در آلمان یا CasaPound در ایتالیا، با تمرکز بر مهاجرتستیزی و پوپولیسم راست افراطی، نمونهای از آن هستند.
۱۰. چگونه میتوان با فاشیسم مقابله کرد؟
از طریق آموزش تفکر نقاد، آگاهیبخشی تاریخی، ترویج برابری و تنوع، مقابله با گفتار نفرتانگیز، ارائه گفتمان جایگزین، حمایت از افراد مستعد افراطگرایی و تقویت سواد دیجیتال و رسانهای.



دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.