عرضه پول و تولید ناخالص داخلی
رابطه بین عرضه پول و تولید ناخالص داخلی چیست؟
عرضه پول به تمام ارزها و سایر ابزارهای نقدی در اقتصاد یک کشور اطلاق می شود. عرضه پول یک کشور هم شامل پول نقد و هم انواع دیگر سپردههایی است که تقریباً به آسانی وجه نقد قابل استفاده هستند. سیستم فدرال رزرو ایالات متحده به دلیل تأثیراتی که تصور می شود عرضه پول بر فعالیت های اقتصادی واقعی و سطح قیمت ها دارد، داده هایی را در مورد عرضه پول برای چندین دهه منتشر کرده است.
تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه گیری دیگری است که معمولاً توسط دولت یک کشور منتشر می شود. تولید ناخالص داخلی اندازه گیری ارزش کل تمام کالاها و خدمات تمام شده تولید شده در مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی مشخص است. تولید ناخالص داخلی معمولاً به عنوان یک شاخص جامع از سلامت کلی اقتصادی یک کشور ارزیابی می شود. در ایالات متحده، دولت اطلاعات مربوط به تولید ناخالص داخلی این کشور را به صورت سالانه و فصلی منتشر می کند.
تولید ناخالص داخلی اسمی به تولید ناخالص داخلی محاسبه شده با قیمت های فعلی بازار اشاره دارد. تولید ناخالص داخلی اسمی با عرضه پول تمایل به افزایش دارد، اما همیشه اینطور نیست. تولید ناخالص داخلی واقعی که به آن «قیمت ثابت»، «تصحیح شده با تورم» یا «تولید ناخالص داخلی دلاری ثابت» نیز گفته میشود، معیاری است که با تورم تولید ناخالص داخلی یک کشور تعدیل شده است. تولید ناخالص داخلی واقعی با عرضه پول رابطه واضحی ندارد. تولید ناخالص داخلی واقعی بیشتر متاثر از بهره وری عوامل اقتصادی و مشاغل است. رابطه بین عرضه پول و تولید ناخالص داخلی نیز به این بستگی دارد که آیا شما نگاه کوتاه مدت یا بلندمدت به اقتصاد دارید.
به طور خلاصه:
- عرضه پول، به تمام ارزها و سایر ابزارهای نقدی در اقتصاد یک کشور اطلاق می شود.
- تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه گیری ارزش کل همه کالاها و خدمات نهایی تولید شده در مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی مشخص است.
- تولید ناخالص داخلی اسمی – تولید ناخالص داخلی محاسبه شده بر اساس قیمت های فعلی بازار – تمایل به افزایش با عرضه پول دارد، اما همیشه اینطور نیست.
- فدرال رزرو ایالات متحده برای چندین دهه به دلیل تأثیراتی که عرضه پول بر فعالیت های اقتصادی واقعی و سطح قیمت ها دارد، داده هایی را در مورد عرضه پول منتشر کرده است.
- در دهههای اخیر، تحقیقات نشان داده است که رابطه بین رشد عرضه پول و عملکرد اقتصاد ایالات متحده ضعیفتر میشود.
تاثیر عرضه پول بر تولید ناخالص داخلی
بر اساس بسیاری از نظریه های اقتصاد کلان ، افزایش عرضه پول، باید نرخ بهره را در اقتصاد کاهش دهد. افزایش عرضه پول به این معنی است که پول بیشتری برای استقراض در اقتصاد در دسترس است. این افزایش عرضه – مطابق با قانون تقاضا – باعث کاهش قیمت برای استقراض پول می شود. هنگامی که قرض گرفتن پول آسان تر باشد، نرخ مصرف و وام (و قرض گرفتن) هر دو افزایش می یابد. در کوتاهمدت، نرخهای بالاتر مصرف و وامدهی و استقراض را میتوان با افزایش کل تولید یک اقتصاد و هزینهها و احتمالاً تولید ناخالص داخلی یک کشور مرتبط دانست. اگرچه این نتیجه مورد انتظار (و پیش بینی شده توسط اقتصاددانان) است، اما همیشه نتیجه واقعی نیست.
پیش بینی تأثیر بلندمدت افزایش عرضه پول، دشوارتر است. در طول تاریخ، تمایل شدیدی برای افزایش مصنوعی قیمت داراییها – مانند مسکن و سهام – به دنبال افزایش عرضه پول یا هر چیزی که منجر به ورود نقدینگی بالا به اقتصاد شود، وجود داشته است . این تخصیص نادرست سرمایه می تواند منجر به اتلاف و سرمایه گذاری های سوداگرانه شود که می تواند منجر به افزایش سریع قیمت دارایی ها و به دنبال آن انقباض (یک چرخه اقتصادی معروف به حباب) یا رکود اقتصادی، کاهش قابل توجه فعالیت اقتصادی شود.
از سوی دیگر، اگر قیمت ها به اشتباه تخصیص داده نشود و قیمت دارایی ها به طور مصنوعی تورم نکند، ممکن است در بلندمدت، تنها تاثیر افزایش عرضه پول، قیمت های بالاتر از آنچه مصرف کنندگان با آن مواجه هستند، باشد.
رابطه بین تولید ناخالص داخلی و عرضه پول
در حالی که تولید ناخالص داخلی یک کشور نمایش کاملی از بهره وری و سلامت اقتصادی نیست، به طور کلی، سطح بالاتر تولید ناخالص داخلی مطلوب تر از سطح پایین تر است. تولید ناخالص داخلی یک کشور اطلاعاتی در مورد اندازه اقتصاد آن کشور ارائه می دهد و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی یکی از بهترین شاخص های رشد اقتصادی در طول زمان است. اندازهگیری سرانه تولید ناخالص داخلی نیز با روند استانداردهای زندگی در طول زمان همبستگی نزدیکی دارد.
به طور کلی، زمانی که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی افزایش بهره وری اقتصادی را نشان می دهد، ارزش پول در گردش افزایش می یابد. این به این دلیل است که هر واحد ارز متعاقباً می تواند با کالاها و خدمات ارزشمندتر مبادله شود.
رشد اقتصادی یک اثر کاهش تورم طبیعی دارد، حتی اگر عرضه پول کاهش نیابد. برخی شواهد از این پدیده را می توان در بخش فناوری مشاهده کرد، جایی که نوآوری ها و پیشرفت های فناوری سریعتر از تورم رشد می کنند. در حال حاضر، قیمت تلویزیون، تلفن همراه و کامپیوتر در حال کاهش است.
سیاست های پولی
دلایل زیادی وجود دارد که چرا عرضه پول در یک کشور ممکن است در حال رشد باشد. بانک های مرکزی کشورها ممکن است پول بیشتری چاپ کنند. بانک ها ممکن است تصمیم بگیرند که نسبت نقدینگی خود را پایین بیاورند و بنابراین، مایلند که نسبت بیشتری از وجوه خود را به مصرف کنندگان و مشاغل وام دهند. همچنین اگر بانک مرکزی ارز خود را از مبادلات خارجی خریداری کند تا ذخایر خارجی خود را ایجاد کند، ممکن است هجوم وجوهی از خارج وجود داشته باشد. دولت همچنین ممکن است از طریق فعالیت های خود، عمدتاً خرید اوراق بهادار دولتی، عرضه پول را افزایش دهد. وقتی دولت از سرمایه گذاران اوراق قرضه می خرد، افرادی که اوراق قرضه را در اختیار داشتند، پول بیشتری برای خرج کردن دارند.
هر گونه اقدام بانک مرکزی برای افزایش یا کاهش عرضه پول تحت عنوان چتر سیاست پولی اطلاق می شود. فدرال رزرو آمریکا سه هدف کلان اقتصادی دارد: ثبات قیمت، رشد اقتصادی پایدار و اشتغال بالا. از لحاظ تاریخی، فدرال رزرو ایالات متحده سیاست های مختلفی را برای تأثیرگذاری بر حجم عرضه پول به منظور دستیابی به آن اهداف کلان اقتصادی انجام داده است. با این حال، در دهه های اخیر، تحقیقات نشان داده است که رابطه بین رشد عرضه پول و عملکرد اقتصاد ایالات متحده ضعیف تر می شود. در نتیجه، تاکید بر استفاده از عرضه پول به عنوان ابزار اصلی سیاست پولی کاهش یافته است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.