عرضه و تقاضا چیست؟
عرضه و تقاضا (Supply and demand)
عرضه و تقاضا به زبان ساده:
عرضه کننده = فروشنده و عرضه = تمایل فروش
تقاضا کننده = خریدار و تقاضا = تمایل به خرید
خود کلمه “عرضه” به تعداد کل سهامدارانی که خواهان فروش سهام خود با هر قیمتی هستند گفته می شود. “تقاضا” در معنی کل خریداران بالقوه سهام که مایل به خرید سهام با هر قیمتی هستند است. عرضه و تقاضا
در همه بازارها یکی از مهم ترین عوامل تایید قیمت عرضه و تقاضا است که در آن عرضه کنندگان حاضرند و می توان کالای مورد نظر را بخرند.تعادل بازار خود نقطه ای است که در آن عرضه و تقاضا برابر باشند.یک مدل اقتصادی است که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی میکند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد.
اصول بنیادی عرضه و تقاضا
مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شدهاست که در آن هیچیک از خریداران و فروشندگان نمیتوانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند، و قیمت به صورت یک دادهاست. عرضه و تقاضا
قانون عرضه میگوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر، عرضه بیشتر و در قیمت پایین تر، عرضه کمتر خواهد بود.
قانون تقاضا نیز میگوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمتهای بالا، تقاضا کمتر و در قیمتهای پایین، تقاضا بیشتر خواهد بود.
در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین میشود. قیمت تعادلی یک کالا دقیقاً برابر با قیمتی است که مصرفکنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند.
مازاد عرضه عرضه و تقاضا
در قیمتهای بالاتر کمبود تقاضا اتفاق و باعث مازاد عرضه میشود. این اضافه عرضه به قیمت فشار میآورد و باعث میشود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد. در قیمتهای پایینتر نیز، مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر میشود و باعث مازاد تقاضا میشود.
مازاد تقاضا عرضه و تقاضا
این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی) میشود. پس از اینکه قیمت به تعادل رسید، این قیمت میل به استمرار و باقیماندن دارد.
عرضه(Supply)
عَرضه عبارتست از جریان کالا – خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا. همچنین میتوان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولیدکنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند.
عرضه بستگی به دو عامل دارد: عرضه و تقاضا
- درآمد
- هزینه تولید
قانون عرضه عرضه و تقاضا عرضه و تقاضاعرضه و تقاضا
قانون عرضه نشاندهندهی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد.اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطهی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
انتقال تابع عرضه عرضه و تقاضا
در تعریف منحنی عرضه بعضی عوامل مثل تعداد و اندازه بنگاههای تولیدی، فناوری تولید،قیمت عوامل تولید و قیمت دیگر کالاهای مرتبط ثابت در نظر گرفته شدهاست. در صورت افزایش تعداد و اندازه بنگاهها یا بهبود فناوری یا کاهش قیمت عوامل تولید یا قیمت کالاهای مرتبط منحنی عرضه به سمت پایین و راست منتقل میشود. در این صورت قیمت تعادلی کاهش و مقدار تولید افزایش مییابد و بلعکس.
منحنی عرضه عمودی عرضه و تقاضا
بعضی وقتها منحنی عرضه عمودی است. یعنی عرضه ثابت است و امکان افزایش عرضه در کوتاه مدت وجود ندارد. چون عوامل تولید مانند سرمایه و نیروی کار در کوتاه مدت ثابت هستند. در این مواقع قیمت و مقدار تقاضا اثری بر روی میزان عرضه ندارد. مانند مقدار زمین بر روی دنیا که ثابت است. قیمت بالاتر نمیتواند باعث شود که زمین بیشتری به وجود آید؛ و حتی اگر تقاضا کنندهای برای زمین نباشد باز زمین وجود دارد. در واقع کشش منحنی عمودی عرضه برابر با صفر است.
زمان و عرضه
بر خلاف رابطهی تقاضا، رابطهی عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه. بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجهی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.
تقاضا (Demand)
مقدار کالا و خدماتی که تقاضا کنندگان با توجه به قیمت کالا درخواست میکنند تابع تقاضا را تشکیل میدهد.
تعادل
وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع میکنند) به نقطهی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل میگویند. در این نقطه، تخصیص کالاها در کارآمدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضهشده دقیقاً برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند.
در یک قیمت مشخص، عرضهکنندگان همهی کالاهای تولیدشده را به فروش میرسانند و مصرفکنندگان همهی کالای مورد تقاضای خود را به دست میآورند.
انتقال منحنی تقاضا
در صورتی که مصرفکنندگان به ازای هر قیمت مشخص مقادیر بیشتری (کمتری) از کالا را درخواست کنند، منحنی تقاضا به سمت راست (چپ) منتقل میشود. این مسئله میتواند منجر به افزایش (کاهش) قیمت در نقطه تعادل گردد.حرکت روی منحنی تقاضا را تغیر در مقدار مورد تقاضا و حرکت منحنی به چپ و راست را تغییر در تقاضا مینامند. قاضا میتواند در اثر دلایل مختلف مانند تغییر در سلایق مصرف یا تغییر در عرضه کالاهای جایگزین تغییر کند.
قانون تقاضا
قانون تقاضا بیان میکند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر میخرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینهی فرصت خرید آن کالا نیز بالا میرود.
قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه
قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه هم تاثیری مشابه بر سایر بازارها دارد. یعنی عرضه و تقاضا با تعیین قیمت، تمامی سهمها را در بازار تحت تاثیر قرار میدهند. بهطور کلی عرضه و تقاضا از عوامل اصلی تعیینکننده قیمت سهام و سایر اوراق بهادار هستند.
چگونه عرضه و تقاضا باعث ایجاد یک قیمت تعادلی میشوند؟
قیمت تعادلی قیمتی است که در آن، تولیدکننده میتواند همه محصولاتی که قصد فروش دارد را بفروشد و خریدار میتواند همه محصولاتی که میخواهد را بخرد. برای درک چگونگی کارکرد عرضه و تقاضا برای موازنه قیمت، تصور کنید یک کسب و کار، محصولی جدید را ارائه کرده است.
قیمت بالاتری برای محصول در نظر گرفته میشود ولی خریداران کمی آنرا خریداری میکنند.آن کسب و کار پیشبینی کرده که تعداد بیشتری از محصول را خواهد فروخت ولی به دلیل کمبود علاقه خریداران، انبارهایش پر از محصول می شود.
به خاطر وجود عرضه زیاد، آن کسب و کار قیمت محصول را پایین میآورد. تقاضا بالا میرود ولی با کاهش تدریجی عرضه، کسب و کار قیمت را افزایش میدهد. تا زمانی که یک قیمت خوب و تعادلی برای تنظیم میزان عرضه محصول و تقاضای مشتری بیابد.
عرضه و تقاضا در بورس اوراق بهادار چه تاثیری میگذارد؟
عرضه در بورس، توسط سهامداران یک سهام که میخواهند آن را با قیمتهای مختلف بفروشند مشخص میشود. و تقاضا را خریداران آن سهم که میخواهند آن را با قیمتهای مختلف بخرند،مشخص میکنند.طبیعتا در هنگام فروش یک نفر خواهان بیشترین قیمت ممکن است. در خرید هم، خریدار میخواهد به کمترین قیمت ممکن آن کالا را تهیه کند.
پس هرچه قیمت یک سهم بالاتر برود، عرضه آن بیشتر میشود و هرچه قیمت یک سهم پایینتر بیاید تقاضا برای خرید آن بیشتر میشود. وقتی قیمت یک سهم بالا میرود، سهامداران سهم خود را میفروشند که باعث افزایش عرضه میشود.
افزایش عرضه باعث کاهش قیمت سهم میشود که در نتیجه کاهش قیمت باعث افزایش تقاضا میشود.این چرخه عرضه و تقاضا باعث تغییرات قیمت در بازارهای مالی مختلف از جمله بورس شود. میتوان گفت یکی از دلایل اصلی تغییر قیمت در بازار سرمایه، همین اصل عرضه و تقاضا است.
برای دیدن ویدئوی مربوط به این مطلب با فیلتر شکن وارد شوید.
عوامل تاثیر روی قیمت سهام
الف) عوامل محیطی:
- وضعیت اقتصادی و سیاسی: ثبات یا عدم ثبات در وضعیت اقتصادی و سیاسی در عرصه داخلی و خارجی می تواند بر روی وضعیت بازار تاثیر گذار باشد.
- سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی: نحوه مخارج و در آمدهای ارزی یک شرکت اهمیت زیادی داردبرای مثال افزایش نرخ ارز برای شرکت های صادراتی باعث افزایش سودآوری می شود و در نقطه مقابل شرکت هایی که مواد اولیه خود را از خارج تامین می کنند، با افزایش هزینه ها و کاهش سودآوری مواجه خواهند شد.
- قوانین و مقررات: به طور کلی وجود ثبات در قوانین و مقررات امکان تصمیم گیری بهتر و دقیق تر برای سرمایه گذاران را فراهم میکند.
- بودجه سالیانه کشور: نشان دهنده ی میزان توجه دولت به صنایع مختلف است.
ب) عوامل مرتبط با صنعت:
۱-نحوه قیمت گذاری محصولات: نحوه ی قیمت گذاری محصولات در شرکت های بورسی متفاوت است.
برای مثال می تواند بر اساس نرخ های جهانی که این نرخ های جهانی شامل هزینه انتقال آن کالا به کشور مربوطه، تعرفه های گمرکی، مالیات بر مصرف، هزینه های انبارداری و توزیع به مصرف کننده نهایی، سود شرکتهای وارد کننده، سود شرکت های حمل و نقل و توزیع و ….. میشود یا توسط شورای رقابت مشخص شود. رصد نحوه قیمت گذاری و تغییرات بسیار مهم است و می تواند قیمت سهام شرکت را تحت تاثیر قرار دهد.
۲-میزان عرضه و تقاضا برای محصولات: در بازه های زمانی مختلف بسته به شرایط ممکن است تقاضا برای محصولات صنعت خاصی افزایش یابد.
۳-رقابتی یا انحصاری بودن صنعت: برخی از شرکت ها محصولات انحصاری تولید می کنند و بازار تضمین شده ای دارند، اما برخی دیگر برای فروش محصولات و خدمات خود در بازار رقابت می کنند. شرکت های دارای بازار انحصاری معمولا برای فروش خوود مشکلی نداشته و سودآوری مناسبی نیز دارند.
۴-حجم سرمایه گذاری در صنعت: هر چه حجم سرمایه گذاری در یک صنعت بیشتر باشد، نشان دهنده انتظار سوددهی مناسب آن در آینده خواهد بود.
۵-وضعیت صنایع مرتبط: رونق یا رکود یک صنعت می تواند بر روی صنایع مرتبط دیگر هم اثرگذار باشد.
۶-تحولات فناوری: سالانه پیشرفت و تحول فناوری سرعت بسیاری دارد، صنایعتی که بتوانند از این تحولات بیشتر بهره ببرند قطعا در بلند مدت رشد خوبی خواهند تجربه کرد.
ج) عوامل درونی
۱-میزان سوداوری و ثبات آن: برای سرمایهگذاران مهم است که شرکت مورد نظر چه میزان سود را در هر سال به دست میآورد. همه عواملی که تا پیش از این نیز در مورد آنها بحث شد تاثیر خود را ابتدا در سودسازی شرکت و نهایتا در قیمت سهام آن نشان میدهند.
دیگر عامل مهم، تداوم روند سودآوری و چشمانداز مناسب شرکت در آینده است. همچنین بررسی وضعیت داراییها و بدهیهای شرکت نیز میتواند کمک شایانی به پیشبینی وضعیت شرکت در آینده نماید.
۲-نسبت قیمت به درآمد: این نسبت نشان دهنده دوره بازگشت سرمایه سهام شرکت است.
۳-قابلیت نقدشوندگی سهام: در بازار بورس هر چه تعداد معاملات و حجم سهام معامله شده یک شرکت بیشتر باشد، نشان دهنده قابلیت نقد شوندگی بالای آن سهم می باشد.
۴-طرح های توسعه کشور: برنامه ریزی شرکت برای اجرای طرح های توسعه می تواند نشان دهنده رشد و پویایی آن شرکت و ارزنده بودن سهام آن باشد.
البته که سرمایه گذار باید هدف و اثرات انجام سرح توسعه را کاملا مورد بررسی قرار دهد، زیرا تاثیر همه سرح های توسعه مشابه یکدیگر نیست.
۵-سهام شناور: به معنای بخشی از سهام شرکت که در اختیار عموم مردم و سهامداران خرد قرار دارد است.
۶-ترکیب سهامداران شرکت: در واقع تصمیم گیرندگان اصلی یک شرکت هستند.
شورای رقابت چیست؟
شورای رقابت با هدف تسهیل کنندگی فعالیت بخش خصوصی و به طور کلی تر عرصه اقتصادی و نوعی عامل برای کاهش ریسک در این بخش شکل گرفت تا بخش خصوصی با ورود به بازار نگران انحصارات و رقبای انحصارگر خود نباشند.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
1 دیدگاه
اولین کسی باشید که در مورد این مطلب اظهار نظر می کند.