قانون عرضه و تقاضا در درجه اول با تعیین قیمت «طلای سیاه» بر صنعت نفت تأثیر می گذارد. انتظارات در مورد قیمت نفت عامل اصلی تعیین کننده در نحوه تخصیص منابع شرکت های صنعت است. قیمت ها انگیزه هایی ایجاد می کنند که بر رفتار تأثیر می گذارد. این رفتار در نهایت به عرضه و تقاضا برای تعیین قیمت نفت بازخورد می دهد.

کشش کم تقاضا

بارزترین ویژگی بازار نفت کشش قیمت پایین تقاضا است. این بدان معناست که تقاضا برای نفت به تغییرات قیمت ها پاسخگو نیست. با نگاه کردن به زندگی خود به راحتی می توان این را فهمید. اگر ماشین دارید، معمولاً بدون در نظر گرفتن قیمت بنزین به رانندگی به سمت محل کار، رفتن به فروشگاه ها و دیدن دوستان خود ادامه می دهید. تقاضای شما برای روغن بر اساس قیمت زیاد تغییر نمی کند و برای دیگران نیز به همین صورت عمل می کند.

حتی افرادی که از روغن کمتری استفاده می کنند تقاضای نسبتاً غیر کششی برای آن دارند. کسی که از حمل و نقل انبوه استفاده می کند یا نزدیک به محل کار زندگی می کند، به حومه شهر نقل مکان نمی کند و یک SUV گازسوز نمی خرد فقط به این دلیل که قیمت نفت کاهش یافته است. حداکثر کاهش قیمت نفت باعث می‌شود مردم در کوتاه‌مدت به تعطیلات بیشتری بپردازند. قیمت نفت تاثیر زیادی بر کرایه خطوط هوایی و هزینه رانندگی در سراسر کشور دارد.

در بلندمدت، کسب و کارها و مصرف کنندگان می توانند با تغییر قیمت نفت سازگار شوند. شرکت ها ممکن است تا حدودی سریعتر واکنش نشان دهند تا بهره وری انرژی عملیات خود را بهبود بخشند. مصرف کنندگان برای ایجاد تغییرات باید در نقطه مناسبی از زندگی خود باشند. وقتی کسی آماده خرید یک ماشین جدید است، با افزایش قیمت نفت، کارایی سوخت اهمیت بیشتری پیدا می کند.

کشش قیمتی پایین تقاضا برای نفت کاملاً با تقاضا برای سایر کالاها و خدمات، حتی سایر انواع انرژی متفاوت است. به عنوان مثال، افزایش قیمت گاز طبیعی می تواند منجر به استفاده بیشتر از خورشید، زغال سنگ و نفت برای تولید برق شود.

کشش کم عرضه

به عنوان یک قاعده کلی، عرضه کمتر از تقاضا به تغییرات قیمت پاسخ می دهد. با این حال، عرضه نفت، حتی با استانداردهای منحنی عرضه، نسبتاً غیر کشش است.

اول، به این نکته کمک می کند که چرا عرضه عموماً کشش کمتری نسبت به تقاضا دارد، به ویژه در کوتاه مدت. عرضه ثابت کالا در هر لحظه وجود دارد و تقاضا باید تطبیق یابد. به عنوان مثال، افزایش ناگهانی افرادی که در طول بحران کرونا از خانه کار می‌کنند، باعث کمبود محصولات کاغذی مصرفی در فروشگاه‌ها در سال 2020 شد.

افراد قبلاً هنگام کار از طریق کارفرمایان خود دستمال توالت، دستمال‌های صورت و دستمال کاغذی را از شرکت‌های مختلف دریافت می‌کردند. در کوتاه مدت، مصرف کنندگان مجبور بودند تقاضای خود را کاهش دهند.

عرضه نفت به دلیل سرمایه‌گذاری‌های تخصصی که اغلب برای استخراج نفت مورد نیاز است، از کشش کمتری نسبت به سایر کالاها برخوردار است. بسیاری از تجهیزاتی که برای استخراج طلا یا نقره استفاده می شود ، می تواند با تغییر قیمت ها به استخراج پلاتین یا پالادیوم منحرف شود. با این حال، تجهیزات گران قیمتی که برای شکستگی هیدرولیک و حفاری دریایی استفاده می شوند ، اغلب نمی توانند برای چیز دیگری استفاده شوند.

در نتیجه، شرکت‌های نفتی ممکن است سال‌ها طول بکشد تا میدان‌های نفتی را زمانی که قیمت‌ها بالاست، توسعه دهند. علاوه بر این، آنها اغلب مجبورند به تولید نفت خود ادامه دهند، حتی زمانی که قیمت ها کاهش می یابد، زیرا این تجهیزات کاربرد دیگری ندارد.

عوامل موثر بر عرضه و تقاضا

بیایید برخی از عواملی را که بر عرضه و تقاضای فرآورده های نفتی تأثیر می گذارد، بیان کنیم.

شرایط اقتصادی

فروش فرآورده های نفتی عمدتاً به دلیل استفاده و ترجیح محصول است. مصرف نفت بسته به عوامل مختلفی از جمله افزایش جمعیت، رشد اقتصادی، منابع انرژی مورد استفاده برای تولید برق و تقاضا برای کالاهای مبتنی بر نفت متفاوت است.

فصلی بودن

خریداران سوخت آگاه می دانند که هزینه نفت و گاز در طول سال با تغییر فصل تغییر می کند. در زمستان، نفت مورد تقاضای زیادی برای استفاده در گرمایش خانه است. زمانی که منابع نفت گرمایش خانگی کم باشد، تقاضا قیمت تمام شده آن محصولات را افزایش می دهد. قیمت نفت گرمایش خانگی در دماهای گرمتر کاهش می یابد زیرا تقاضا کمتر است. این چرخه تقاضا دو بار در سال اتفاق می‌افتد، عمدتاً در شمال شرقی ایالات متحده، با نزدیک شدن به زمستان و سپس کاهش.

خریداران سوخت اغلب از قبل برنامه ریزی می کنند، زیرا می دانند که این تغییرات فصلی هر سال اتفاق می افتد. سازماندهی بودجه و تعیین زمان خرید نفت، کلید مذاکره در مورد قیمت گذاری بهینه و رونق مداوم برای شرکت شما است.

نرخ مصرف

نرخ مصرف نیز در قیمت گذاری فرآورده های نفتی نقش دارد. برخی از صنایع نسبت به سایرین فرآورده های نفتی بیشتری مصرف می کنند که اگر این نیاز بیشتر با عرضه موجود برطرف نشود، بر قیمت نفت تأثیر می گذارد.

شرایط آب و هوایی

شرایط آب و هوایی نیز به طور قابل توجهی بر فرآورده های نفتی تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، سرمای شدید بر ماشین آلات پالایشگاه تأثیر می گذارد و بسیاری از پالایشگاه ها در آب و هوای سخت، عملکرد خود را کند می کنند.

بلایای طبیعی می توانند بر بازارهای بالادست و میان دست تأثیر بگذارند، زیرا ممکن است حفاری و حمل و نقل نفت خام را به تأخیر بیندازند یا متوقف کنند. طبیعتاً این بدان معناست که قیمت نفت در بلندمدت افزایش خواهد یافت. با این حال، فرآورده های نفتی ذخیره شده را می توان مصرف کرد.

تنش ها

تنش های سیاسی در مقاطعی بر قیمت فرآورده های نفتی نیز تأثیر می گذارد. اختلافات بر سر قلمرو و منابع منجر به محاصره واردات و صادرات نفت بین کشورها یا سرزمین های درگیر شده است.

تولید شیل در مقابل نفت متعارف

قیمت سوخت در ایالات متحده معمولاً وابسته به منبع است. به عنوان مثال، اگر سوخت از تولیدات شیل تامین شود، قیمت با تامین کنندگان معمولی خارج از کشور یا منابع دریایی متفاوت خواهد بود.

نفت شیل، نوعی نفت تنگ که در حوضه‌های رسوبی در سراسر ایالات متحده یافت می‌شود، در اوایل دهه 2010 به طور گسترده مورد کاوش قرار گرفت و هنوز هم استفاده می‌شود. در واقع، اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA) تخمین می زند که تقریباً 2.64 میلیارد بشکه (یا 65 درصد از کل تولید نفت خام آن) از منابع محدود نفت تولید شده است. سازند شیل باکن در داکوتای شمالی و مونتانا یکی از پربارترین منابع نفت تنگ در جهان است.

تولید نفت شیل در ایالات متحده اخیراً شاهد رونق بوده و تأثیر مطلوب کاهش وابستگی به نفت خارجی را داشته است. علیرغم مزایای ظاهری تولید نفت محلی، فناوری استخراج برای منابع شیل گران است و طول عمر نسبتاً کوتاهی دارد. بنابراین، بستن چاه‌ها در حالی که قیمت‌های جهانی نفت پایین است و با افزایش قیمت‌ها دوباره شروع به کار می‌کنند، در بخش نفت شیل منطقی‌تر است.

نفت معمولی به طور کلی از کشورهای خاورمیانه، آفریقا و آمریکای جنوبی تامین می شود. متأسفانه، آن مناطق مستعد درگیری و بی ثباتی سیاسی هستند و از نظر تاریخی دچار اختلالات مکرر عرضه بوده اند. این واقعیت باعث شده است که قیمت نفت معمولی در آن دوران از نفت شیل بالاتر باشد.

کشش کم در نفت و گاز

اصطلاح “کشش” به میزان واکنش قیمت یک محصول به تغییرات عرضه و تقاضا اشاره دارد. صنعت نفت و گاز یک نمونه کلاسیک از کشش کم است، به این معنی که عرضه و تقاضا پاسخگوی تغییرات قیمت ها نیست.

ما شاهد زنده این اصل هستیم. اگر ماشین دارید و باید به جایی برسید، به رانندگی در آنجا ادامه می دهید. حتی با افزایش قیمت بنزین، تغییر کمی در عادات روزانه شما ایجاد می شود. تقاضای شما برای نفت تغییر نمی کند.

این حقیقت غیرقابل انکار به این معنی است که قیمت نفت باید به میزان قابل توجهی افزایش یابد تا بر رفتار مصرف کننده تأثیر بگذارد. محصولات پایین دستی به دلیل قیمت بالای نفت حاشیه سود کمتری دارند. برعکس، صنایع پایین دستی می توانند حاشیه سود خود را در صورت وجود قیمت های پایین نفت یا رکود برای صنعت نفت افزایش دهند. واضح است که درک تغییرات در بازار نفت برای خریداران سوخت برای به دست آوردن بهترین قیمت برای سازمان خود و استفاده از فرصت های بازار بسیار مهم است.

تعیین قیمت فرآورده های نفتی

برای اینکه انتخاب های خرید فرآورده های نفتی هوشمندانه و سودآور باشد، تقاضا و عرضه اولین جایی است که باید به آن نگاه کنید. درک گزارش های بازار نفت نیمی از کار است. اینجاست که پیش‌بینی‌کنندگان و تحلیل‌های نفتی وارد عمل می‌شوند. با داشتن درک محکمی از بازار، مطمئن خواهید شد که قیمتی که می پردازید منصفانه است. علاوه بر این، می توانید با اطمینان تصمیم بگیرید که از کدام ترمینال باید خرید کنید.

اتخاذ تصمیمات متفکرانه بر اساس اصول هوش عملیاتی آینده همه صنایع است. با این حال، برای انتخاب بهترین انتخاب برای کسب و کار خود، به بهترین داده ها نیاز دارید.

تقاضای سوخت تصفیه شده DTN جزئیات بی سابقه ای از داده های تقاضای واقعی را در اختیار شما قرار می دهد. از آنجایی که ما بیش از 85 درصد از تمام بالابرهای سوخت تصفیه شده در ایالات متحده را پردازش می کنیم، در موقعیتی واقعا منحصر به فرد هستیم تا با یکپارچگی قابل تنظیم متناسب با اهداف خاص شرکت، اطلاعات عملیاتی مورد نیاز برای کسب و کار خود را در اختیار شما قرار دهیم.

رونق و رکود

از آنجایی که هم عرضه و هم تقاضا برای نفت واکنش چندانی به تغییرات قیمت ندارند، نوسانات قیمت نفت به شدت چشمگیر است. علاوه بر این، تغییرات قیمت نفت اغلب بر بقیه اقتصاد تأثیر می گذارد.

اکثر مردم کشورهای توسعه یافته برای رفتن به محل کار، مدرسه یا حتی فروشگاه برای تهیه غذا به روغن نیاز دارند. ما نمی‌خواهیم از هیچ‌کدام از آن‌ها دست بکشیم و حاضریم بیشتر بپردازیم، اما بقیه در یک قایق هستند. در نتیجه، قیمت نفت باید بسیار افزایش یابد تا مصرف کنندگان رفتار خود را تغییر دهند. شرکت‌های نفتی همچنین باید از این سودهای کلان برای تأمین بودجه توسعه میادین نفتی بیشتر بهره ببرند که بسیار پرهزینه و ریسک بالایی است.

قیمت بالای نفت به معنای رونق صنعت نفت و اغلب رکود برای سایر صنایع است. هرکسی که از یک خودروی سنتی استفاده می‌کند، ناگهان مجبور است برای بنزین پول بیشتری بپردازد، بنابراین درآمد قابل تصرف کمتری برای کالاهای دیگر در دسترس دارند. تأثیر افزایش قیمت بنزین اغلب برای افرادی که درآمد کمتری دارند بیشتر است.

از سوی دیگر، قیمت پایین نفت معمولاً به معنای رکود برای شرکت های نفتی و رونق برای سایر صنایع است. شرکت‌های نفتی سرمایه‌گذاری‌های پرهزینه خود را در فرکینگ و چاه‌های نفت فراساحلی بی‌سود می‌دانند. سایر مشاغل ناگهان شاهد کاهش هزینه های انرژی و افزایش سود خود هستند. هزینه های حمل و نقل کمتر به سود تجارت و تقویت تجارت می شود. در نهایت، مصرف کنندگان با کاهش هزینه های سوخت، درآمد قابل تصرف خود را افزایش می دهند.

نمونه های دنیای واقعی

نمونه ای از تاثیر قیمت های بالای نفت در حدود سال های 2010/2011 رخ داد. در آن زمان قیمت نفت خام به بالای 100 دلار رسید. سرمایه گذاری های عظیم از طریق اعتبار و شرکت های جدید به این بخش سرازیر شد. تولید در واکنش به قیمت‌های بالا، به‌ویژه با نوآوری‌ها در شکستگی هیدرولیکی و ماسه‌های نفتی افزایش یافت. این سرمایه‌گذاری‌ها تنها بر اساس قیمت‌های بالای نفت توجیه می‌شوند و در نهایت به مازاد نفت کمک می‌کنند.

اما هزینه بالای نفت همچنین منجر به بهبودهای زیادی در کارایی شد که باعث کاهش تقاضا برای انرژی به ازای هر نفر شد. همچنین به دلیل سیاست های پولی سخت تر در ایالات متحده، فشار کاهش تورم وجود داشت. با توجه به پویایی عرضه و تقاضا، قیمت نفت در سال 2014 به شدت کاهش یافت.

در اوایل سال 2022، روسیه به اوکراین حمله کرد و قیمت نفت به دلیل ترس از اختلال در عرضه در روسیه، با توجه به تحریم‌های روسیه و همچنین انتقام‌جویی احتمالی روسیه از طریق توقف نفت برای متقابل آسیب اقتصادی به کشورهای تحریم‌کننده افزایش یافت.

نتیجه

عرضه و تقاضای نفت بر قیمت نفت تأثیر می گذارد به همان ترتیبی که عرضه و تقاضا بر قیمت تمام کالاها و خدمات تأثیر می گذارد. تقاضا و عرضه نفت به دلیل این واقعیت که اقتصاد جهانی به شدت به نفت وابسته است و با توجه به پیچیدگی راه اندازی زیرساخت های استخراج نفت، عرضه به راحتی کاهش یا افزایش نمی یابد، نسبتاً کشش ندارد.