شاخص های عقب ماندگی چیست؟
شاخص های عقب ماندگی lagging indicators
شاخص های عقب ماندگی تعیینکنندهای هستند که هر زمان که رویدادهای بزرگ اقتصادی، مالی یا تجاری رخ میدهند، تمایل دارند به واحد اندازهگیری بازار تبدیل شوند. این عوامل بر اساس الگوهای مشاهده شده در پی رویدادهای مشابهی که در گذشته رخ داده است، ارزیابی می شوند. این به کاربران امکان می دهد نوسانات بازار، استانداردهای ایمنی، اصول مدیریت کسب و کار و سایر جنبه هایی که احتمالاً بر پیشرفت اقتصاد تأثیر می گذارد را ارزیابی کنند.
شاخص های عقب ماندگی را می توان تنها پس از وقوع رویداد شناسایی کرد. اگرچه به شناسایی نوسانات آینده کمک نمی کند، اما با توجه به اینکه چگونه در گذشته وجود داشته است، یافتن و تایید شباهت در رفتار یا الگوی عنصر مورد مطالعه را تضمین می کند.
به طور خلاصه:
- شاخص عقب ماندگی یک عامل قابل مشاهده یا اندازه گیری است که مدتی پس از تغییر متغیر اقتصادی، مالی یا تجاری که با آن مرتبط است تغییر می کند.
- برخی از نمونههای کلی شاخصهای اقتصادی عقب مانده عبارتند از: نرخ بیکاری، سود شرکتها و هزینه نیروی کار به ازای هر واحد تولید.
- یک اندیکاتور فنی عقب مانده شاخصی است که عملکرد قیمت یک دارایی اساسی را دنبال می کند و معامله گران از آن برای تولید سیگنال های تراکنش یا تأیید قدرت یک روند معین استفاده می کنند.
- در کسب و کار، یک شاخص تاخیری یک شاخص عملکرد کلیدی است که برخی از معیارهای خروجی یا عملکرد گذشته را نشان می دهد که می تواند در داده های عملیاتی یا صورت های مالی دیده شود و تاثیر تصمیمات مدیریت یا استراتژی تجاری را منعکس می کند.
- شاخص های عقب مانده با شاخص های پیشرو، مانند خرده فروشی و بازار سهام که برای پیش بینی و پیش بینی استفاده می شوند، متفاوت است.
جهت تهیه اندیکاتور پامپ و دامپ کلیک کنید.
جهت تهیه اندیکاتور نوسان گیری کلیک کنید.
.
انواع شاخص های عقب ماندگی
تعریف شاخص های عقب مانده زمانی بهتر قابل درک است که انواع مختلف آنها شناخته شده باشد. انواع این شاخص ها عبارتند از:
میانگین متحرک (MA)
اینها بر اساس داده های تاریخی است. سیگنالهای خرید و فروش زمانی فعال میشوند که خط قیمت از این میانگین عبور کند یا دو تا از این خطوط از یکدیگر عبور کنند. نقاط قیمت قبلی به محاسبه میانگین متحرک کمک می کند، که در نتیجه، قیمت فعلی بازار را بالاتر از MA نگه می دارد.
شاخص MACD
واگرایی میانگین متحرک همگرایی ( MACD) بر اساس اصل MA است و به عنوان یک شاخص دنبال کننده روند عمل می کند. در حین استفاده از این ابزار، کاربران سه مؤلفه برای مقابله دارند – دو MA، یکی خط سیگنال و دیگری خط MACD و یک هیستوگرام. تنها تفاوت این است که این نشانگرها تنها زمانی سیگنال تولید می کنند که دو خط از یکدیگر عبور کنند در حالی که روند از قبل در حرکت باقی مانده است.
باندهای بولینگر
اینها روی سه جزء کار می کنند – میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه (SMA) و دو خط بیرونی. دومی منعکس کننده انحرافات استاندارد مثبت و منفی از SMA است. با استفاده از همین، نوسانات بازار اندازه گیری می شود. همانطور که بازار بی ثبات می شود، باندها گسترده می شوند و بالعکس.
مثال ها
تولید ناخالص داخلی (GDP) شاخص های عقب ماندگی
تولید ناخالص داخلی کل ارزش پولی همه کالاها و خدمات تمام شده تولید شده در یک کشور در یک دوره خاص است. داده های تولید ناخالص داخلی به صورت سه ماهه به صورت درصد سالانه ارائه می شود و نشان دهنده سلامت اقتصادی کشور است.
با افزایش تولید ناخالص داخلی ، اقتصاد قوی تر می شود. کسب و کارها مخارج موجودی، سرمایه گذاری دارایی ها و سیاست های اعتباری خود را بر اساس این رشد تنظیم می کنند. سرمایه گذاران می توانند خود را دستکاری کنندتخصیص دارایی هابر اساس عملکرد تولید ناخالص داخلی آنها می توانند در حین سرمایه گذاری در کشورهای خارجی، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف را قبل از تصمیم گیری در مورد تخصیص دارایی های خود و سرمایه گذاری در اقتصادهای با رشد سریع مقایسه کنند.
فدرال رزرو از داده های تولید ناخالص داخلی در هنگام تدوین آن استفاده می کندسیاست های پولی. در نتیجه، دولت ها می توانند تشخیص دهند که آیا اقتصاد کشور در حال رونق است یا در رکود. به عنوان مثال، ایالات متحده از طولانی ترین دوران خود گذشت رکود اقتصادی بین دسامبر ۲۰۰۷ و ژوئن ۲۰۰۹٫ یک قانون ساده می گوید که رکود در کشور است زمانی که تولید ناخالص داخلی به طور متوالی برای دو یا چند فصل کاهش می یابد.
نرخ بیکاری شاخص های عقب ماندگی
این شاخص ها به طور موثر نیروی کار را اندازه گیری می کنند یک کشور را اندازه گیری می کنند. به عبارت دیگر، افرادی که در یک کشور کار نمی کنند، سهمی در درصد کل نیروی کار ندارند. فرصتهای شغلی زمانی ناچیز میشوند که تولید ناخالص داخلی ضعیف باشد یا نشانههایی از رکود نشان داده شود و نرخ بیکاری به شدت افزایش یابد.
به دلیل بیکاری هیچ درآمدی وجود ندارد . این به نوبه خود مصرف را کاهش می دهد و در نتیجه منجر به کاهش تولید و سلامت اقتصادی ضعیف یا تولید ناخالص داخلی پایین می شود. علاوه بر این، تولید ناخالص داخلی ضعیف نیز به دلیل هزینه های زیاد برای برنامه هایی مانند مزایای بیکاری، دولت را با بدهی سنگین می کند.
شاخص های عقب ماندگی اقتصادی
هیئت کنفرانس ایالات متحده یک شاخص ماهانه از شاخص های عقب مانده به همراه شاخص شاخص های پیشرو خود را منتشر می کند. این شاخصها شامل شاخصهای عقبافتاده مانند میانگین مدت بیکاری، میانگین نرخ اولیه شارژ شده توسط بانکها و تغییر در شاخص قیمت مصرفکننده برای خدمات است.
برخی از نمونههای کلی شاخصهای عقبافتاده عبارتند از: نرخ بیکاری، سود شرکتها و هزینه نیروی کار در واحد تولید. نرخهای بهره همچنین میتوانند شاخصهای عقبافتاده خوبی باشند، زیرا نرخها در واکنش به حرکتهای شدید بازار تغییر میکنند. سایر شاخص های عقب مانده اندازه گیری های اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) و تراز تجاری (BOT) هستند.
این شاخص ها با شاخص های پیشرو مانند خرده فروشی و بازار سهام که برای پیش بینی و پیش بینی استفاده می شوند، متفاوت است.
شاخص های عقب ماندگی کسب و کار
شاخص های عقب ماندگی در کسب و کار نوعی شاخص کلیدی عملکرد (KPI) هستند که عملکرد کسب و کار را پس از واقعیت اندازه گیری می کنند، مانند فروش، رضایت مشتری یا ریزش درآمد. تأثیر مستقیم بر آنها ممکن است دشوار یا غیرممکن باشد. کسب و کارها از ابزارهایی برای اندازه گیری، ردیابی و مقایسه شاخص های مختلف پیشرو و عقب مانده از عملکرد استفاده می کنند.از آنجایی که آنها حداقل تا حدی نتیجه تصمیمات و عملیات تجاری هستند، بینشی در مورد نتایج به دست آمده از طریق نحوه اداره یک تجارت ارائه می دهند.
کسبوکارها همچنین میتوانند شاخصهای پیشرو که عملکرد داخلی را اندازهگیری میکنند، مانند مشارکت مشتری یا رضایت کارکنان، که میتوانند مستقیمتر تحت تأثیر قرار گیرند و منجر به تغییر در شاخصهای عقبمانده شوند، ردیابی کنند. کسبوکارها میتوانند از ابزارهای هوش تجاری مانند داشبورد برای اندازهگیری، ردیابی و مقایسه شاخصهای مختلف پیشرو و عقب مانده از عملکرد استفاده کنند.
شاخص های عقب ماندگی فنی
نوع دیگری از اندیکاتور عقب ماندگی یک اندیکاتور فنی است که قیمت فعلی یک دارایی را عقب می اندازد، که پس از وقوع یک حرکت قیمت مشخص اتفاق می افتد. یکی از نمونه های شاخص فنی عقب مانده ، یک کراس اوور میانگین متحرک است.
بر خلاف سایر شاخص های عقب مانده که متغیرهای اقتصادی مختلف را با یکدیگر مقایسه می کنند، یک شاخص فنی ارزش یک متغیر معین را با میانگین متحرک خودش در یک بازه زمانی معین یا سایر ویژگی های تاریخی مقایسه می کند. معاملهگران فنی هنگام ثبت سفارشهای خرید از میانگین کوتاهمدت بالاتر از میانگین بلندمدت به عنوان تأییدیه استفاده میکنند، زیرا نشاندهنده افزایش حرکت است.
اشکال استفاده از این روش در معاملات دارایی این است که ممکن است حرکت قابل توجهی قبلاً رخ داده باشد و در نتیجه معامله گر خیلی دیر وارد موقعیت شود. توجه داشته باشید که رویکردهای فنی مشابه را می توان برای شاخص های اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی یا سایر معیارهای عملکرد اقتصادی، به عنوان شاخص های عقب مانده برای تأیید تغییر روند، اعمال کرد.
شاخص های بدون تاخیر
در حالی که شاخصهای عقبافتاده الگوها، رفتار یا روندها را بر اساس بازتابهای تاخیری ارزیابی میکنند، شاخصهای بدون تأخیر، حرکات قیمت را در زمان واقعی پیشبینی میکنند. مورد دوم نشان دهنده شاخص های پیشرو است که به بررسی حرکات آتی بازار کمک می کند و شاخص های همزمان که در زمان واقعی رخ می دهند و وضعیت فعلی اقتصاد را روشن می کنند. از این رو، عوامل تعیین کننده به طور گسترده در بازار ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرند.
سوالات متداول
شاخص های پیشرو و عقب مانده چیست؟
شاخصهای پیشرو آنهایی هستند که به تحلیلگران کمک میکنند الگوهای مختلف را در طول زمان درک کنند و نوسانات آینده بازار را پیشبینی کنند. از سوی دیگر، شاخص های عقب مانده کمکی به درک الگوهای گذشته یا نوسانات آینده نمی کنند. با این حال، آنها دارای اندیکاتورهای تاخیری هستند که تنها پس از انعکاس اثر در حرکات قیمت شناسایی می شوند. به طور خلاصه، از شاخص های عقب ماندگی برای تأیید وضعیت فعلی بازار استفاده می شود.
چگونه شاخص های عقب مانده را شناسایی کنیم؟
شناسایی این شاخصها آسان است زیرا با الگوهای گذشته تعریف نشدهاند تا بیشتر مورد مطالعه قرار گیرند، بلکه تنها نتیجه را پس از تأثیر رویدادهای اقتصادی و مالی بزرگ بر بازار منعکس میکنند.
چه زمانی از شاخص های عقب مانده استفاده می شود؟
در حالی که در یک حوزه تجاری، این شاخصها به عنوان شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) عمل میکنند، واحدهای صنعتی از آنها برای درک روندهای نامناسبی که در گذشته به دلیل فقدان اقدامات ایمنی رخ داده است، استفاده میکنند. در نتیجه، صنایع اقداماتی را برای بهبود استانداردهای ایمنی انجام می دهند. علاوه بر این، این شاخصها برای معامله در بازار سهام ضروری هستند زیرا به معاملهگران کمک میکنند تا قیمت فعلی دارایی را قبل از ورود به معامله تأیید کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.