شاخص نسبی کایری : اسیلاتور فراموش شده
شاخص نسبی کایری Kairi Relative Index
شاخص نسبی کایری یک معیار قدیمی ژاپنی با منشأ نامشخص و محبوبیت کاهش یافته در دوران مدرن است، به دلیل شاخصهای محبوبتری مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) ولز وایلدر. معاملهگران از اواخر دهه 1970 به شاخصهای جدیدتر و مدرنتر عادت کردهاند.
به دلیل اینکه کایری منشأ نامشخصی دارد و حتی در برخی از مناطق وفادار به شاخصهای ژاپنی در روسیه و آسیا کمتر استفاده میشود، استفاده ادامهدار آن جالب توجه است. اضافه کنید به این واقعیت که هیچ نوشتهای از ابتداییها در مورد کایری پیدا نمیشود. خود کلمه به معنای جداسازی یا انفصال است. ما نمیخواهیم انحراف در شاخصهایمان یا جدایی قیمت داشته باشیم؛ ما شاخصهای زمانبندی بازار کاملی میخواهیم که دنبال روندها و تغییرات بازار باشند. تفاوت بین دو شاخص کم و در عین حال متنوع است – تنها راه برای درک شاخص کایری مقایسه آن با RSI است.
برای شروع، هر دو به عنوان اسیلاتورها در نظر گرفته میشوند. شاخصهای اسیلاتور با خط نمودار بالا یا پایین میروند همانطور که بازارها نوسان میکنند. محاسبات بین هر اسیلاتور متفاوت است، بنابراین هر اسیلاتور عملکرد بازار متفاوتی دارد. RSI و شاخص نسبی کایری به عنوان اسیلاتورهای تکانهای عمل میکنند و به عنوان شاخصهای پیشتاز در نظر گرفته میشوند. اسیلاتورهای تکانهای نرخ تغییر قیمتهای بازار را اندازهگیری میکنند. همانطور که قیمتها افزایش مییابند، تکانه افزایش مییابد، و کاهش، کاهش تکانه را اندازهگیری میکند.
تکانه هم در نحوه عملکرد RSI و شاخص نسبی کایری و هم در محاسبات آنها منعکس میشود.
جهت تهیه اندیکاتور نوسان گیری کلیک کنید.
جهت تهیه اندیکاتور پامپ و دامپ کلیک کنید.
چگونگی محاسبه شاخص نسبی کایری
شاخص نسبی کایری انحراف قیمت فعلی از میانگین متحرک سادهاش را به صورت درصدی از میانگین متحرک محاسبه میکند. اگر درصد بالا و مثبت باشد، بفروشید. اگر درصد زیاد و منفی باشد، بخرید. برای محاسبه یک میانگین متحرک ساده، X قیمت بسته شدن را برای Y دوره بگیرید و آن را بر تعداد دورهها تقسیم کنید. فرمول کایری این است:
قیمت منهای SMA برای X دوره تقسیم بر SMA برای X دوره و ضربدر 100. بر اساس فرضها، باید از میانگینهای متحرک 10 و 20 روزه استفاده شود تا اختلافات یا جداییهای قیمت تعیین شوند. اینها نشانههای اولیه برای ورود و خروج هستند. پس فرمول کایری نشاندهنده یک بازار متحرک مداوم است، روشی شناخته شده برای تمام شاخصهای ژاپنی.
چگونگی محاسبه RSI
RSI بر اساس بسته شدنهای بالا و پایین محاسبه میشود. RSI = 100 – 100/(1+ RS). ابتدا RS = میانگین سود تقسیم بر میانگین زیانها. این چیزی است که به RSI اجازه میدهد به عنوان یک اسیلاتور طبقهبندی شود.
بعد، میانگین سود = (میانگین سود قبلی) x 13 + سود فعلی / 14. اولین میانگین سود – مجموع سودها در 14 دوره گذشته/14. میانگین زیان = (میانگین زیان قبلی) x 13 – زیان فعلی/14.
RSI مقایسهای است از بسته شدنهای بالا و پایین یا سودها در مقایسه با زیانها. این فرمول این سوال را مطرح میکند: “بازار کجا بوده و آیا آینده همان وعدهها را خواهد داشت؟” کایری بیشتر شاخصی با هدف متحرک است، بنابراین ورود و خروج آسانتری دارد.
هم کایری و هم RSI در دورههای استاندارد 14 تنظیم میشوند. برای واکنشهای سریعتر بازار، دورهها را کمتر تنظیم کنید – دورههای بالاتر نشاندهنده یک بازار کندتر (اما گاهی اوقات دقیقتر) خواهد بود. با این حال، 14 دوره توصیه شده برای RSI همانطور که برای 14 دوره کایری در نظر گرفته شده است، کار میکند. برای درک دورههای بالاتر RSI، فقط یک عدد بالاتر را در فرمول بالا وارد کنید. با این حال، گاهی اوقات کایری از همتای RSI خود منحرف میشود، که از اثرات مورد نظر بر اساس فرمولهای متفاوت آنها ناشی میشود. آنچه در این پدیده مهم است خط مرکزی هر دو شاخص است.
خط مرکزی شاخص نسبی کایری
هر دو شاخص به عنوان اسیلاتورهای خط مرکزی نیز شناخته میشوند. این خط بسیار مهم در میانه است که ورودها و خروجها، معاملات بلند و کوتاه، روندها و محدودهها را تعیین میکند. زمانی که خطوط در پایین هستند، این معمولا نشاندهنده یک بازار بیش از حد فروخته شده است، پس فقط مسئله زمان است تا بازار احیا شود. روش توصیهشده برای RSI این است که “زیر 30 بلند بروید، و در 70 کوتاه بروید.”
به طور کلی، این کار میکند زیرا RSI یک شاخص دقیق است. با این حال، یک نقص در RSI این است که بازارها میتوانند برای مدتهای طولانی در قلمرو بیش از حد فروخته شده و بیش از حد خریداری شده باقی بمانند. این نشاندهنده یک موقعیت بازنده نیست. اگر بازار فورا برنگردد، نهایتا برخواهد گشت؛ زمانبندی معامله خرید فقط خیلی زود بوده است.
با این حال، کایری بیشتر یک شاخص هشدار دهنده زودهنگام به تغییرات بازار است، اما قیمتها میتوانند از نشانه منحرف شوند. خط مرکزی به سادگی ورودها و خروجها را برای هر دو شاخص نشان میدهد – 50 برای RSI و 0 برای کایری. وقتی خط از مرکز بالاتر میرود، بلند بروید. زیر آن، کوتاه بروید. از خط مرکزی تا بالا تقریبا 500 پیپ ارزی را نشان میدهد، در حالی که ورود و خروجهای از بالا به پایین با استفاده از کایری 1000 پیپ و با استفاده از RSI 1200 پیپ را نشان میدهد.
پس اگر زمانی که خط در پایین معلق است بلند هستید، مراقب باشید زمانی که قیمتها و خط به مقاومت در مرکز برخورد میکنند. همین مورد برای یک معامله کوتاه صدق میکند زمانی که قیمتها و خط بالای خط مرکزی هستند. بازارها تمایل دارند قبل از اینکه قیمتها به خط مرکزی برسند در بازارهای رونددار احیا شوند برای هر دو شاخص. معاملات کوتاه ممکن است به خط مرکزی نرسند بلکه برگردند، در حالی که بلندها به خط مرکزی برخورد کرده و احیا میشوند. هر دو شاخص میتوانند در هر بازاری در هر بازه زمانی استفاده شوند، اما به دلیل گرایشهای متفاوت، نظارت ممکن است لازم باشد.
به عنوان پیشبینیکنندههای روندها، هر دو شاخص به خوبی کار میکنند، هرچند برخی از انحرافات قیمت ممکن است در طول راه رخ دهد. این واقعیت زندگی فرض میکند که معاملهگران نباید تنها به یک شاخص تکیه کنند. هرگز توصیه نمیشود دو شاخص از یک نوع استفاده کنید – به جای اسیلاتور، از یک شاخص روند استفاده کنید. به عنوان معاملات محدودهای، هر دو بهترین نیستند. سودها سریع و کوتاه مدت خواهند بود تا زمانی که یک روند توسعه یابد، با این حال RSI در روندها پیشبینی و امتیازهای بیشتری نسبت به کایری کسب میکند.
انحراف قیمت در دو روش برای هر دو شاخص، روندها و موقعیتهای خط مرکزی رخ میدهد. هر دو شاخص ممکن است خط مرکزی را در راه پایین شکسته و معاملات کوتاه را اجبار کنند، با این حال بازارها میتوانند به راحتی برگردند و خط مرکزی را عبور کنند، که منجر به زیانهایی به دلیل این شکستهای غلط میشود. اما چه اتفاقی میافتد زمانی که RSI و کایری به سطوح بالاتر و دور از خط مرکزی نزدیک میشوند، و چگونه میدانید قیمتها کجا خواهند رفت؟
شما نمیدانید، مگر اینکه از شاخص دیگری به همراه استفاده کنید. هر دو میتوانند برای دورههای طولانی در سطوح بیش از حد خریداری شده یا فروخته شده در روندها باقی بمانند. بنابراین، ورود و خروجها بهترین هستند در خط مرکزی با نظارت.
نتیجه
بستههای نمودارکشی از دو نوع شاخص کایری استفاده میکنند. در یک نوع، کایری شبیه و عمل میکند مانند RSI. با دیگری، کایری شبیه یک شاخص حجم سهام یا یک نمودار میلهای به نظر میرسد. توصیه میشود که میلهها را به بالا یا پایین دنبال کنید. زمانی که میلهها به بالا میرسند، بفروشید، و زمانی که در پایین هستند، بخرید.
در اینجا بزرگترین فرصت برای انحراف قیمت در مورد کایری است که میتواند به شکستهای غلط منجر شود. در این مورد، شمعها را دنبال کنید یا از شاخص دیگری به همراه کایری استفاده کنید. در نهایت، هر دو شاخص دقیق هستند، اما هر دو دارای انحرافات هستند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.