زمان بازگشت سرمایه چیست؟ روش محاسبه Payback Period
دوره بازگشت سرمایه Payback Period
زمان بازگشت سرمایه (Payback Period) یکی از مهمترین معیارهای مالی است که به تصمیمگیرندگان کمک میکند تا ارزیابی کنند یک سرمایهگذاری خاص چه زمانی هزینههای اولیه خود را جبران خواهد کرد. این معیار به ویژه در پروژههای اقتصادی، سرمایهگذاریهای تجاری و تصمیمگیریهای مالی کاربرد دارد.
زمان بازگشت سرمایه به مدت زمان مورد نیاز برای بازگشت هزینههای اولیه یک سرمایهگذاری اشاره دارد. به عبارت دیگر، این معیار نشان میدهد که یک پروژه چقدر زمان نیاز دارد تا نقدینگی سرمایهگذاری شده را از طریق جریانهای نقدی حاصل از آن پروژه به دست آورد. زمان بازگشت سرمایه به صورت سالانه اندازهگیری میشود و میتواند به سرمایهگذاران در مقایسه و ارزیابی پروژههای مختلف کمک کند.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
کاربردهای زمان بازگشت سرمایه
انتخاب پروژههای مناسب
زمان بازگشت سرمایه به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که پروژههای مختلف را به راحتی مقایسه کنند. با ارزیابی مدت زمانی که هر پروژه برای بازگشت هزینههای اولیه نیاز دارد، سرمایهگذاران میتوانند پروژههایی را انتخاب کنند که سریعتر به سود میرسند. این امر به ویژه در شرایطی که منابع مالی محدود است و نیاز به بازدهی فوری وجود دارد، بسیار اهمیت دارد.
اولویتبندی پروژهها
شرکتها میتوانند از زمان بازگشت سرمایه برای تعیین اولویتهای سرمایهگذاری استفاده کنند. در یک سازمان با چند پروژه در حال اجرا، پروژههایی که سریعتر به بازده میرسند میتوانند در اولویت قرار گیرند. این استراتژی به شرکتها کمک میکند تا منابع خود را به نحو بهینه تخصیص دهند و زودتر به سود دست یابند.
مدیریت ریسک
زمان بازگشت سرمایه کوتاهتر میتواند به کاهش ریسکهای مالی کمک کند. هنگامی که سرمایهگذاران مطمئن باشند که هزینههای اولیه خود را سریعتر جبران میکنند، احتمال مواجهه با خطرات اقتصادی و مالی کاهش مییابد. پروژههایی که دارای زمان بازگشت کوتاهتری هستند معمولاً نسبت به نوسانات بازار و تغییرات اقتصادی حساسیت کمتری دارند. این امر به امنیت مالی سرمایهگذاران و پایداری کسبوکار کمک میکند.
مزایای زمان بازگشت سرمایه
سادگی و سهولت محاسبه
یکی از بزرگترین مزایای زمان بازگشت سرمایه، سادگی آن است. محاسبه این شاخص معمولاً به اطلاعات مالی پایهای نیاز دارد، مثل هزینههای اولیه و جریانهای نقدی آتی. این بدان معناست که سرمایهگذاران میتوانند به سرعت و بدون نیاز به تحلیلهای پیچیده، به نتیجه برسند.
تمرکز بر بازگشت سریع سرمایه
زمان بازگشت سرمایه به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که پروژههایی را انتخاب کنند که به سرعت به آنها بازده میدهند. این ویژگی به ویژه برای سرمایهگذاران محتاط و کسانی که به دنبال نقدینگی سریع هستند، بسیار جذاب است.
مناسب برای پروژههای با ریسک بالا
در پروژههایی که ریسک بالایی دارند، زمان بازگشت سرمایه کوتاهتر میتواند جذابتر باشد. در چنین پروژههایی، عدم قطعیتهای مالی و نوسانات بازار ممکن است باعث نگرانی شوند، و بازگشت سریع سرمایه میتواند حس امنیت بیشتری به سرمایهگذاران بدهد. به همین دلیل، زمان بازگشت سرمایه به عنوان یک معیار مؤثر برای انتخاب پروژهها در شرایط نامشخص یا ریسکی مطرح میشود.
تحلیل مقایسهای
شاخص زمان بازگشت سرمایه این امکان را فراهم میکند که پروژههای مختلف را از نظر سودآوری و بهرهوری مورد بررسی قرار دهیم. این ویژگی به سرمایهگذاران کمک میکند تا بهترین پروژه را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند.
اجزای عملکرد
این شاخص به عنوان یکی از معیارهای کلیدی در زمینههای مختلف مانند فروش، بازاریابی و استراتژی تبلیغاتی شناخته میشود. بازگشت سرمایه یک تصویر کلی از عملکرد ارائه میدهد که میتواند در تصمیمگیریهای مدیریتی گستردهتر مورد استفاده قرار گیرد.
عدم نیاز به سیستم حسابداری جداگانه
یکی از مزایای شاخص زمان بازگشت سرمایه این است که به سیستم حسابداری خاصی وابسته نیست. دادههای لازم برای محاسبه این شاخص به راحتی در صورتهای مالی شرکت قابل دسترسی هستند و نیازی به ایجاد سیستم حسابداری مجزا ندارد.
معایب زمان بازگشت سرمایه
توجه نکردن به جریان نقدینگی پس از بازگشت سرمایه
یکی از نقاط ضعف اصلی این شاخص این است که تنها به بازگشت سرمایه اولیه توجه دارد و به جریان نقدی حاصل از پروژه پس از رسیدن به این نقطه بیتوجه است. به عبارت دیگر، پروژهای که پس از بازگشت سرمایه، جریان نقدی مثبت و پایدار تولید میکند، ممکن است نادیده گرفته شود، در حالی که پروژهای که تنها به طور موقت سرمایه را بازمیگرداند، میتواند از نظر مالی نامطلوب باشد.
بیتوجهی به ارزش زمانی پول
زمان بازگشت سرمایه ارزش زمانی پول را در نظر نمیگیرد. این بدان معناست که فرض میکند یک واحد پول در همه زمانها ارزش یکسانی دارد. در واقع، پولی که امروز به دست میآید، ارزش بیشتری نسبت به پولی که در آینده دریافت میشود دارد. بنابراین، عدم توجه به این نکته میتواند منجر به ارزیابی نادرست پروژهها شود.
عدم در نظر گرفتن طول عمر پروژه
زمان بازگشت سرمایه به طول عمر پروژه توجه نمیکند. ممکن است پروژهای با بازگشت سرمایه سریع، اما عمر کوتاه، از نظر مالی نامناسبتر از پروژهای با بازگشت سرمایه طولانیتر اما عمر طولانیتر باشد. این مسأله میتواند به این نتیجهگیری منجر شود که پروژههای پایدار و بلندمدت نادیده گرفته شوند، در حالی که در واقعیت میتوانند به سودهای بالاتری منجر شوند.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
محدودیتهای دوره بازگشت سرمایه و شاخصهای جایگزین
عدم توجه به اندازه مطلق جریان نقدینگی
زمان بازگشت سرمایه فقط به این نکته میپردازد که سرمایه اولیه چه مدت زمانی طول میکشد تا به سرمایهگذار بازگردد، اما به جریانات نقدی که بعد از آن اتفاق میافتند، توجهی ندارد. این امر میتواند منجر به نادیدهگرفتن پروژههایی شود که ممکن است در ابتدا زمان بازگشت طولانیتری داشته باشند، اما پس از بازگشت سرمایه، جریانات نقدی بسیار بیشتری تولید کنند.
به عنوان مثال، پروژهای که بعد از دو سال سرمایه را برمیگرداند، اما در سالهای بعدی سود بیشتری نسبت به پروژهای که سرمایه را بعد از یک سال بازمیگرداند اما سود کمتری دارد، نخواهد بود.
عدم در نظر گرفتن نرخ بازده مورد انتظار
یکی از مهمترین محدودیتهای زمان بازگشت سرمایه این است که این شاخص به نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران توجه نمیکند. به عبارت دیگر، زمان بازگشت سرمایه تنها بر مبنای مدت زمانی که طول میکشد تا سرمایه اولیه بازگردد، تمرکز دارد و نمیتواند نشان دهد که سرمایهگذار چه میزان بازدهی از پروژه انتظار دارد.
در واقع، پروژههایی که بازگشت سرمایه سریعتری دارند، ممکن است نتوانند نرخ بازده مورد نظر سرمایهگذاران را تأمین کنند.
نرخ بازده مورد انتظار یکی از عوامل کلیدی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری است. سرمایهگذاران معمولاً به دنبال پروژههایی هستند که بتوانند نرخ بازدهی بالاتری نسبت به هزینههای سرمایه یا نرخ سود مورد انتظار آنها فراهم کنند. بنابراین، اگر یک پروژه با زمان بازگشت سرمایه کوتاه، بازدهی کمتری نسبت به پروژهای با زمان بازگشت طولانیتر ارائه دهد، ممکن است از نظر اقتصادی برای سرمایهگذار جذاب نباشد.
استفاده از شاخصهای جایگزین
برای رفع این محدودیت و انجام ارزیابی جامعتر، سرمایهگذاران میتوانند به استفاده از شاخصهای دیگری مانند نرخ بازگشت داخلی (IRR)، ارزش فعلی خالص (NPV) و شاخص سودآوری (Profitability Index) روی آورند. این شاخصها:
- نرخ بازگشت داخلی (IRR): نرخ بازدهی است که پروژه میتواند تولید کند و به سرمایهگذاران کمک میکند تا نرخ بازدهی واقعی پروژه را با نرخ مورد انتظار خود مقایسه کنند.
- ارزش فعلی خالص (NPV): تفاوت بین ارزش فعلی جریانات نقدی ورودی و خروجی پروژه است و به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا به راحتی سودآوری کلی پروژه را ارزیابی کنند.
- شاخص سودآوری: نسبت ارزش فعلی جریانات نقدی به سرمایهگذاری اولیه را محاسبه میکند و به تحلیلگران کمک میکند تا پروژههایی با بیشترین بازدهی نسبت به هزینهها را شناسایی کنند.
روش محاسبه دوره بازگشت سرمایه
روش ساده یا غیر تنزیلی (Simple Payback Period)
این روش به صورت ساده و سریع محاسبه میشود و تنها به مجموع جریانهای نقدی ورودی تا زمانی که معادل سرمایهگذاری اولیه شود، توجه میکند. فرمول محاسبه در این روش به صورت زیر است:
زمان بازگشت سرمایه = سرمایه گذاری اولیه/میانگین جریان نقدی سالانه
مثال: فرض کنید یک شرکت ۱۰۰,۰۰۰ دلار سرمایهگذاری میکند و هر سال ۲۰,۰۰۰ دلار جریان نقدی دریافت میکند. زمان بازگشت سرمایه در این حالت:
زمان بازگشت = 100000/20000 = 5 سال
روش تنزیلی (Discounted Payback Period)
این روش پیشرفتهتر است و به ارزش زمانی پول توجه دارد. در این روش، جریانهای نقدی ورودی بر اساس یک نرخ تنزیل (مثلاً نرخ تورم یا نرخ بهره) به ارزش فعلی تبدیل میشوند و سپس زمان بازگشت سرمایه محاسبه میشود. این روش دقیقتر است چون نشان میدهد که پولی که در آینده دریافت میشود، ارزش کمتری نسبت به پول امروز دارد.
برای محاسبه، ابتدا باید جریانهای نقدی هر دوره را تنزیل کنیم و سپس زمان بازگشت را بر اساس این جریانها محاسبه کنیم.
مثال: فرض کنید سرمایهگذاری اولیه ۱۰۰,۰۰۰ دلار است و هر سال ۲۰,۰۰۰ دلار جریان نقدی ورودی داریم. اگر نرخ تنزیل ۱۰٪ باشد، جریانهای نقدی به شکل زیر محاسبه میشوند:
و به همین ترتیب تا زمانی که مجموع این جریانهای نقدی تنزیلشده به سرمایهگذاری اولیه برسد.
روش تجمعی (Cumulative Cash Flow Approach)
این روش بهجای محاسبه مستقیم، جریان نقدی ورودی هر دوره را به صورت تجمعی (جمعی) حساب میکند تا مشخص شود که چه زمانی مجموع این جریانهای نقدی به سرمایه اولیه میرسد. به عبارت دیگر، هر سال جریان نقدی ورودی به جریان نقدی سالهای قبل اضافه میشود تا در نهایت با سرمایهگذاری اولیه برابری کند.
مثال: اگر یک شرکت ۱۰۰,۰۰۰ دلار سرمایهگذاری کند و سالانه جریان نقدی ورودی زیر را داشته باشد:
- سال اول: ۲۰,۰۰۰ دلار
- سال دوم: ۳۰,۰۰۰ دلار
- سال سوم: ۴۰,۰۰۰ دلار
مجموع جریانهای نقدی در پایان سال سوم برابر با ۹۰,۰۰۰ دلار است که هنوز کمتر از ۱۰۰,۰۰۰ دلار است. در سال چهارم که جریان نقدی ۳۰,۰۰۰ دلار است، مجموع جریان نقدی به ۱۲۰,۰۰۰ دلار میرسد و سرمایه بازگشت میکند.
روش میانگین وزنی
در برخی پروژهها که جریانهای نقدی سالانه بهطور ثابت نبوده و به مرور زمان تغییر میکنند، میتوان از میانگین وزنی جریانهای نقدی استفاده کرد. این روش به سرمایهگذار کمک میکند تا تصویر دقیقتری از جریانهای نقدی متغیر و زمان بازگشت سرمایه داشته باشد.
محاسبه بر اساس جریان نقدی نامنظم
در بسیاری از پروژهها، جریانهای نقدی ورودی در طول سالها یکسان نیست. در چنین مواردی، محاسبه زمان بازگشت سرمایه با توجه به جریانهای نقدی هر دوره انجام میشود. در هر سال، جریان نقدی ورودی از سرمایهگذاری اولیه کم میشود تا زمانی که این سرمایهگذاری به صفر برسد.
مثال: فرض کنید سرمایهگذاری اولیه ۱۰۰,۰۰۰ دلار است و جریانهای نقدی به شکل زیر است:
- سال اول: ۳۰,۰۰۰ دلار
- سال دوم: ۲۰,۰۰۰ دلار
- سال سوم: ۵۰,۰۰۰ دلار
در این حالت، مجموع جریانهای نقدی پس از سه سال برابر با ۱۰۰,۰۰۰ دلار میشود و زمان بازگشت سرمایه سه سال است.
مثالی از دوره بازگشت سرمایه
فرض کنید شرکتی به نام “شرکت B” تصمیم میگیرد در یک پروژه جدید به نام “پروژه سبز” سرمایهگذاری کند. هزینه کل سرمایهگذاری در این پروژه ۵۰۰ هزار دلار است و این پروژه پیشبینی میشود سالانه ۱۵۰ هزار دلار به درآمد شرکت اضافه کند.
اگر بخواهیم دوره بازگشت سرمایه این پروژه را محاسبه کنیم، میتوانیم بگوییم که با درآمد سالانه ۱۵۰ هزار دلار، شرکت B بعد از حدود ۳.۳۳ سال (تقریباً ۳ سال و ۴ ماه) میتواند هزینه اولیه سرمایهگذاری خود را جبران کند.
حالا فرض کنید پروژه دیگری به نام “پروژه آبی” وجود دارد که هزینه آن ۳۰۰ هزار دلار است و پیشبینی میشود سالانه ۱۲۰ هزار دلار به درآمد شرکت اضافه کند. در این مورد، شرکت B با درآمد سالانه ۱۲۰ هزار دلار، بعد از ۲.۵ سال (حدود ۲ سال و نیم) هزینه اولیه سرمایهگذاری خود را جبران میکند.
با مقایسه دو پروژه، پروژه آبی با دوره بازگشت سرمایه کوتاهتر (۲.۵ سال) نسبت به پروژه سبز (۳.۳۳ سال) یک انتخاب بهتر به نظر میرسد، به ویژه اگر شرکت B به دنبال بازگرداندن سریعتر سرمایه خود باشد.
زمان بازگشت سرمایه و بودجهبندی سرمایه
بودجهبندی سرمایه یکی از فعالیتهای حیاتی در مدیریت مالی شرکتها به شمار میرود و به تحلیلگران مالی کمک میکند تا ارزش و سودآوری طرحهای سرمایهگذاری را ارزیابی کنند. یکی از روشهای ارزیابی این طرحها، محاسبه دوره بازگشت سرمایه است. این شاخص در صنایع و کسبوکارهای مختلف، از سرمایهگذاریهای جدید گرفته تا تخصیص بودجههای شرکتها، کاربرد دارد.
زمان بازگشت سرمایه به تعداد سالهایی اشاره دارد که برای بازگرداندن سرمایه اولیه سرمایهگذار لازم است. با این حال، این شاخص ارزش زمانی پول را نادیده میگیرد. اگرچه برخی از تحلیلگران به دلیل سادگی محاسبه، دوره بازگشت سرمایه را به سایر شاخصها ترجیح میدهند، اما بسیاری از مدیران مالی و سرمایهگذاران ترجیح میدهند از ارزش فعلی به عنوان معیاری برای تصمیمگیریهای سرمایهگذاری استفاده کنند.
ارزش فعلی به معنای تعیین ارزش پولی است که در آینده دریافت خواهد شد، با در نظر گرفتن نرخ بازده مشخص. به عبارت دیگر، این شاخص نشان میدهد که مقدار پولی که امروز برای سرمایهگذاری استفاده میشود، در آینده ارزش بیشتری خواهد داشت.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
نکات مربوط به زمان بازگشت سرمایه
خطا در محاسبات
اگر هدف شما از سرمایهگذاری، کسب سود است، باید به دقت در محاسبات خود توجه کنید. فرض کنید شما برآورد کردهاید که زمان بازگشت سرمایه برای یک پروژه ۳ سال است و پروژه نیز واقعاً به مدت همین سه سال فعالیت کند. در این حالت، اگرچه سرمایه شما پس از این مدت به شما بازمیگردد، اما شما هیچ سودی کسب نکردهاید و حتی ممکن است با کاهش ارزش پول نیز مواجه شوید.
به عبارت دیگر، زمان بازگشت سرمایه اطلاعاتی درباره وضعیت مالی پروژه بعد از این سه سال به شما نمیدهد.
نکته مهم دیگر این است که باید ارزش پول در گذر زمان را مد نظر قرار دهید. برای بهدستآوردن یک دوره بازگشت سرمایه دقیقتر، لازم است کاهش ارزش پول را با توجه به تورم و ارزش زمانی آن در محاسبات خود لحاظ کنید. در روشهای پیشرفتهتر مانند روش پویا تجمعی تنزیلی، این موضوع در نظر گرفته میشود، اما اگر از روشهای سادهتر مانند ایستا یا تجمعی استفاده کنید، این جزئیات مهم نادیده گرفته خواهند شد.
زمان طولانی یعنی خطای بیشتر
یکی از نکات مهم در استفاده از دوره بازگشت سرمایه، توجه به زمان است. هرچه دوره زمانی که در نظر میگیرید طولانیتر باشد، احتمال خطا در محاسبات شما بیشتر میشود.
دلیل این امر این است که در طول این مدت، تغییرات زیادی در بازارها و شرایط اقتصادی میتواند رخ دهد که بر تخمینهای شما تأثیر میگذارد. بنابراین، اگر میخواهید محاسبه زمان بازگشت سرمایهتان دقیقتر باشد، بهتر است مدت زمان سرمایهگذاریتان کوتاهتر باشد.
این خطا در هر دو روش محاسبه، یعنی تجمعی ساده و تجمعی تنزیلی، وجود دارد، هرچند که میزان آن متفاوت است. حتی در روش تجمعی تنزیلی نیز شما باید نرخ بهره و ریسک را تخمین بزنید، که این مقادیر در طول زمان ممکن است تغییر کند و بر دقت محاسبات اثر بگذارد.
سرمایه غیرقابل دسترسی
زمان بازگشت سرمایه فقط به شما میگوید که تقریباً چه مدت طول میکشد تا به سرمایهتان برسید، اما فرض میکند که در تمام این مدت، سرمایهتان در دسترس نیست.
به عبارت دیگر، با این روش نمیتوانید بدانید در هر لحظه چه مقدار از سرمایهتان قابل استفاده است. بنابراین، ممکن است بهتر باشد از روش ارزش خالص حال حاضر استفاده کنید. این روش به شما کمک میکند تا ارزش فعلی سرمایهتان را درک کنید و بدانید که در هر زمان چه مقداری از آن قابل دسترسی است.
نتیجه گیری
زمان بازگشت سرمایه یکی از شاخصهای کلیدی در ارزیابی پروژههای سرمایهگذاری به شمار میآید. این معیار به دلیل سادگی و سرعت محاسبهاش، به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که به راحتی دریابند آیا یک پروژه به سرعت قادر به جبران هزینههای اولیهاش هست یا خیر. با این حال، نباید فراموش کرد که این شاخص به تنهایی برای تصمیمگیری کافی نیست.
برای اتخاذ تصمیم نهایی در مورد سرمایهگذاری، ضروری است که سایر عوامل مانند ریسک، بازده بلندمدت و طول عمر پروژه نیز به دقت مورد بررسی قرار گیرند. در نهایت، ترکیب زمان بازگشت سرمایه با دیگر شاخصها میتواند تصویر کاملتری از جذابیت و پتانسیل یک پروژه ارائه دهد.
سوالات متداول
زمان بازگشت سرمایه مناسب چه مدت است؟
بهترین زمان بازگشت سرمایه ، کوتاهترین زمان ممکن برای بازگشت سرمایه است. یعنی هرچه سریعتر بتوانید هزینه اولیه یک پروژه یا سرمایهگذاری را بازپس بگیرید، بهتر است. با این حال، همه پروژهها و سرمایهگذاریها زمانهای متفاوتی دارند، بنابراین باید این دوره را در نظر گرفت.
برای مثال، در یک پروژه بهبود منزل ممکن است دوره بازگشت سرمایه چندین دهه طول بکشد، در حالی که یک پروژه ساخت و ساز میتواند در کمتر از پنج سال سرمایه را بازگرداند.
آیا زمان بازگشت سرمایه همان نقطه سربهسر است؟
این دو اصطلاح با وجود ارتباطی که دارند، یکسان نیستند. نقطه سربهسر به قیمتی اشاره دارد که یک پروژه یا سرمایهگذاری باید به آن برسد تا هزینههای اولیه خود را جبران کند. در حالی که دوره بازگشت سرمایه به زمان لازم برای رسیدن به این نقطه اشاره دارد.
آیا زمان بازگشت سرمایه طولانی تر بهتر از دوره بازگشت سرمایه کوتاه تر است؟
اگر زمان بازگشت سرمایه طولانیتر باشد، به این معنی است که شرکت برای جبران سرمایهگذاری اولیهاش زمان بیشتری نیاز دارد. در شرایط مشابه، معمولاً برای یک شرکت بهتر است که دوره بازگشت سرمایه کوتاهتری داشته باشد، زیرا این معمولاً نشاندهنده ریسک کمتر در سرمایهگذاری است. هر چه یک شرکت بتواند سریعتر سرمایهگذاری اولیه خود را به دست آورد، کمتر در معرض خطر از دست دادن سرمایهاش قرار میگیرد.
چه معایبی در استفاده از زمان بازگشت سرمایه وجود دارد؟
محاسبه زمان بازگشت سرمایه بهطور کلی آسان است، اما چند نقطهضعف دارد. یکی از این نقاط ضعف این است که این محاسبه به ارزش زمانی پول توجه نمیکند، به این معنی که تأثیر تورم و تغییرات قیمتها را نادیده میگیرد. همچنین، این روش به پیچیدگی سرمایهگذاریهایی که ممکن است در طول زمان جریان نقدی متفاوتی داشته باشند، توجهی ندارد.
برای رفع این مشکلات، برخی از تحلیلگران از دوره بازگشت سرمایه تنزیلشده استفاده میکنند. این روش به جریانهای نقدی آینده ارزش فعلی میدهد و میتواند تصویر بهتری از وضعیت سرمایهگذاری ارائه کند. بنابراین، در حالی که دوره بازگشت سرمایه ساده ممکن است جذاب به نظر برسد، دوره بازگشت سرمایه تنزیلشده ممکن است نشاندهنده یک سرمایهگذاری نامناسب باشد.
چه زمانی یک شرکت از دوره بازگشت سرمایه برای بودجهبندی سرمایه استفاده میکند؟
شرکتها معمولاً وقتی که با کمبود نقدینگی مواجهاند، از دوره بازگشت سرمایه استفاده میکنند. این معیار به آنها کمک میکند تا بفهمند چه مدت طول میکشد تا پولی که برای یک پروژه صرف کردهاند، به آنها بازگردد. اگر نگرانیهایی در مورد جریانهای نقدی کوتاهمدت وجود داشته باشد، داشتن دوره بازگشت کوتاهتر ممکن است از یک سرمایهگذاری طولانیمدت با ارزش فعلی خالص (NPV) بیشتر، جذابتر باشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.