دومینوی اقتصاد چیست؟
دومینوی اقتصاد Domino Economy
اصطلاح «دومینوی اقتصاد» به حالتی گفته میشود که یک رویداد اقتصادی، هرچند کوچک، باعث وقوع رویدادهای زنجیرهای دیگری میشود. همانطور که افتادن یک مهره دومینو میتواند تمام ردیف را یکی پس از دیگری سرنگون کند، یک تصمیم، یک خطا، یک شوک، یا یک بحران در اقتصاد نیز میتواند به سرعت کل سیستم را تحت تاثیر قرار دهد.
اقتصادها سیستمهای پیوسته و وابستهاند؛ یعنی اجزای مختلف آن مانند بانکها، بازارها، دولت، خانوارها، شرکتها، صادرات، واردات و سرمایهگذاریها به هم متصلاند. بنابراین اختلال در یکی از این بخشها میتواند در موجهای بعدی سایر بخشها را هم دچار مشکل کند.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
چرا دومینوی اقتصادی شکل میگیرد؟
اقتصاد بر پایه ارتباطات گسترده بنا شده است. هیچ واحد اقتصادی مستقل از دیگران فعالیت نمیکند. برای مثال:
- خانوارها برای خرید کالا به شرکتها وابستهاند.
- شرکتها برای تولید به بانکها و تامین مالی نیاز دارند.
- بانکها برای رشد به سپردهگذاران و وامگیرندگان نیاز دارند.
- دولت برای اداره کشور به مالیات و درآمدهای اقتصادی وابسته است.
- بازارهای جهانی بر قیمتها، صادرات، واردات و حتی سرمایهگذاری داخلی تاثیر دارند.
وقتی یکی از این حلقهها دچار مشکل شود، فشار به حلقههای بعدی منتقل میشود. این انتقال فشار همان چیزی است که از آن به عنوان دومینوی اقتصاد یاد میشود.
مکانیسم اثر دومینو در اقتصاد
اثر دومینو معمولاً از چهار کانال اصلی منتقل میشود:
الف) کانال بانکی و اعتباری وقتی یک بانک بزرگ ورشکست میشود یا نقدینگیاش را از دست میدهد، بانکهای دیگر که با آن مراوده دارند (قرض دادن، قرض گرفتن، مشتقات مالی، سوآپ و غیره) به سرعت دچار مشکل میشوند. مثال کلاسیک: سقوط لمن برادرز در سپتامبر ۲۰۰۸. لمن بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار بدهی داشت و طرف قرارداد هزاران نهاد مالی در سراسر جهان بود. وقتی اعلام ورشکستگی کرد، زنجیره اعتماد در بازار بینبانکی کاملاً از هم گسیخت و نرخ بهره بینبانکی یکشبه به ۱۰ درصد رسید.
ب) کانال بازارهای مالی و اعتماد بازار سهام، اوراق قرضه و مشتقات به شدت به روانشناسی جمعی وابسته است. وقتی یک بازار بزرگ سقوط میکند، سرمایهگذاران در همه جای دنیا شروع به فروش داراییهای مشابه میکنند (حتی اگر آن داراییها واقعاً مشکل نداشته باشند). این پدیده را «فرار به سمت کیفیت» (Flight to Quality) و «کاهش ریسک جهانی» (Global Deleveraging) مینامند. سقوط بورس شانگهای در تابستان ۲۰۱۵ فقط در چند روز ۳۰ درصد از ارزش بازار چین را پاک کرد و بلافاصله بازارهای اروپا و آمریکا هم ۱۰ تا ۱۵ درصد پایین آمدند.
ج) کانال تجاری و زنجیره تأمین اگر یک کشور بزرگ وارد رکود شود، تقاضایش برای واردات کم میشود و کشورهای صادرکننده به آن کشور ضربه میخورند. بحران یونان در ۲۰۱۰–۲۰۱۵ مستقیماً بانکهای فرانسوی و آلمانی را تهدید کرد، چون بیشترین طلبکار یونان بودند؛ اما اثر غیرمستقیم آن کاهش صادرات آلمان به یونان و سپس کاهش تولید کارخانههای آلمانی بود که به کاهش سفارش قطعات از اروپای شرقی منجر شد.
د) کانال ارزی و بدهی دلاری بسیاری از کشورها و شرکتهای کشورهای در حال توسعه بدهی دلاری دارند. وقتی فدرال رزرو نرخ بهره را بالا میبرد یا دلار قوی میشود، بازپرداخت این بدهیها گرانتر میشود → شرکتها ورشکست میشوند → بانکهای داخلی مشکل پیدا میکنند → ارز ملی سقوط میکند → تورم وارداتی → رکود. این دقیقاً همان چیزی بود که در بحران آسیای ۱۹۹۷، آرژانتین ۲۰۰۱، ترکیه ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ و اخیراً سریلانکا و پاکستان رخ داد.
عوامل اصلی ایجاد دومینوی اقتصاد
در اقتصاد، چند عامل اصلی میتوانند آغازگر زنجیره دومینویی باشند:
1. شوکهای قیمتی
تغییر ناگهانی در قیمتهای جهانی مانند نفت، گاز، طلا یا مواد اولیه، یکی از رایجترین محرکهای دومینویی است. اقتصادهایی که وابستگی زیادی به یک منبع دارند، در برابر این شوکها بسیار آسیبپذیرند.
2. سیاستهای غلط اقتصادی
تصمیمات شتابزده یا نادرست دولت، مانند افزایش بیبرنامه پایه پولی، یارانههای غیرهدفمند، یا کنترل دستوری قیمتها میتواند دومینوهای خطرناک ایجاد کند.
3. بحرانهای مالی
ورشکستگی یک بانک بزرگ یا یک شرکت دولتی میتواند به سرعت کل سیستم مالی را تحت فشار قرار دهد. نمونه تاریخی آن بحران مالی ۲۰۰۸ آمریکا بود که از ورشکستگی بانکها تا رکود جهانی ادامه پیدا کرد.
4. بیاعتمادی عمومی
وقتی اعتماد مردم به سیستم اقتصادی کم میشود، رفتارهای محافظهکارانه یا هیجانی شکل میگیرد. هجوم برای خرید ارز، برداشت از بانکها یا خرید کالاهای ضروری خود آغازگر دومینوی جدید است.
5. فساد و ناکارآمدی
فساد سازمانیافته یا ضعف نظارتی، ساختارهای اقتصادی را سست میکند. این سستی به مرور تبدیل به دومینویی از بحرانها و بیثباتیها میشود.

دومینوی اقتصاد در سطح جهانی
اقتصاد کشورها همانند ردیفهای دومینو در سراسر جهان به هم متصلاند. بحران در یک کشور میتواند از طریق تجارت، قیمتها، بازارهای مالی یا سرمایهگذاری، کشورهای دیگر را هم گرفتار کند.
مثالهای معروف:
- بحران مالی ۲۰۰۸ آمریکا که تقریبا کل جهان را وارد رکود کرد.
- بحران بدهی یونان که اروپا را مدتها تحت فشار قرار داد.
- جنگها یا بیثباتیهای ژئوپلیتیک که قیمت انرژی و کالاهای اساسی را متلاطم میکند.
این نشان میدهد که دومینوی اقتصاد فقط محدود به یک کشور نیست و یک اتفاق محلی میتواند پیامد جهانی داشته باشد.
دومینوی اقتصاد در مقیاس کوچکتر
گاهی زنجیره دومینویی در اقتصاد خرد نیز شکل میگیرد. برای مثال:
- تعطیلی یک کارخانه بزرگ در یک شهر باعث بیکاری گسترده میشود.
- بیکاری باعث کاهش مصرف مردم آن منطقه میشود.
- کسبوکارهای کوچک مانند فروشگاهها یا رستورانها ورشکست میشوند.
- مهاجرت از شهر افزایش پیدا میکند.
- ارزش املاک کاهش مییابد.
- درآمدهای شهرداری و دولت کم میشود.
این چرخه کوچک اما مهم نشان میدهد که حتی یک کسبوکار میتواند محرک زنجیرهای از تغییرات اقتصادی باشد.
دومینوی اقتصاد و نمونههای واقعی آن
دومینوی اقتصادی به وضعیتی گفته میشود که یک رویداد کوچک، زنجیرهای از واکنشها را در اقتصاد ایجاد میکند؛ واکنشهایی که بهمرور گستردهتر و عمیقتر میشوند و میتوانند حتی به بحران تبدیل شوند. ساختار اقتصاد بهگونهای است که بخشهای مختلف آن به هم وابستهاند. بنابراین هر شوک یا تغییری، حتی اگر کوچک باشد، میتواند بلافاصله بخشهای بعدی را تحت تاثیر قرار دهد. این ارتباطات در سطح خرد و کلان، در داخل کشورها و میان کشورها، باعث میشود اقتصادها مستعد وقوع اثرهای دومینویی باشند.
مثال ساده از یک دومینوی اقتصادی در داخل یک کشور
فرض کنید قیمت انرژی در یک کشور افزایش پیدا میکند. این تغییر کوچک ظاهری، آغاز زنجیرهای پیچیده خواهد بود:
- افزایش هزینه انرژی برای کارخانهها
- رشد قیمت کالاهای تولیدی
- کاهش قدرت خرید مردم
- کاهش فروش تولیدکنندگان
- تعطیلی برخی واحدهای تولیدی
- افزایش بیکاری
- کاهش درآمد مالیاتی دولت
- ایجاد کسری بودجه
- روی آوردن دولت به استقراض یا چاپ پول
- بروز تورم شدید
- کاهش اعتماد عمومی به اقتصاد کشور
این مسیر نشان میدهد که چگونه یک تغییر محدود مانند افزایش قیمت انرژی میتواند به سرعت به سطح گستردهای از اقتصاد سرایت کند و تمام بخشها را درگیر سازد.
نمونههای تاریخی اثر دومینوی اقتصاد
اثر دومینویی فقط در داخل یک اقتصاد رخ نمیدهد، بلکه در سطح جهانی نیز بسیار مشاهده شده است. تاریخ اقتصاد معاصر مملو از مثالهایی است که یک رویداد کوچک در یک کشور، موجی از بحرانها را در کشورهای دیگر ایجاد کرده است.
۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸: بحران مالی آسیا
آغاز بحران با سقوط بات تایلند در پی حمله سفتهبازان به رژیم ارزی آن بود. کاهش ارزش بات به سرعت به کشورهای کره جنوبی، اندونزی، مالزی و فیلیپین سرایت کرد و حتی روسیه و برزیل نیز تحت تأثیر قرار گرفتند. نتیجه این دومینو، سقوط ۵۰ تا ۸۰ درصدی ارزش ارزهای آسیایی، ورشکستگی بانکها، بیکاری گسترده، کاهش شدید سرمایهگذاری و حتی سقوط سوهارتو در اندونزی بود.
۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹: بحران مالی جهانی
آغاز این بحران از بازار مسکن آمریکا و وامهای پرریسک سابپرایم بود. ترکیدن حباب مسکن زمینهساز ورشکستگی مؤسسه بزرگ لیمن برادرز شد. همین ورشکستگی، نقطه شروع دومینویی بود که بازارهای مالی سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داد. یوروزون با بحران بدهی یونان، ایرلند، پرتغال، اسپانیا و ایتالیا درگیر شد، بورسهای جهان سقوط کردند، بانکها از وامدهی خودداری کردند و رکود بزرگی شکل گرفت.
۲۰۲۰: شوک اقتصادی ناشی از کرونا
قرنطینه ووهان در چین و بسته شدن زنجیره تأمین جهانی، آغاز این دومینو بود. توقف تولید جهانی موجب سقوط شدید تقاضای انرژی شد تا جایی که قیمت نفت در آوریل ۲۰۲۰ به زیر صفر رسید. این سقوط، شرکتهای نفت شیل آمریکا را تا مرز ورشکستگی برد و بانکهای منطقهای آمریکا را تهدید کرد. در نهایت بانکهای مرکزی جهان بیش از ۱۰ تریلیون دلار نقدینگی به اقتصادها تزریق کردند تا دومینوی بحران کامل نشود.

تحلیل ساختاریتر نمونههای دومینویی
۱. بحران مالی ۲۰۰۸ و ورشکستگی لیمن برادرز
این بحران یکی از واضحترین نمونههای اثر دومینویی است. روند وقوع آن به شکل یک زنجیره مشخص قابل مشاهده است:
- شوک اولیه: سقوط قیمت مسکن و نکول وامهای رهنی
- مرحله دوم: ورشکستگی لیمن برادرز
- مرحله سوم: انجماد بازار اعتبار و توقف وامدهی بانکها
- مرحله نهایی: کاهش سرمایهگذاری، افزایش بیکاری، کاهش مصرف و وقوع رکود جهانی
این فرآیند نشان داد که ورشکستگی یک مؤسسه مالی بزرگ چگونه میتواند کل اقتصاد جهانی را مختل کند.
۲. شوکهای قیمت نفت
افزایش یا کاهش شدید قیمت نفت نیز بارها زنجیرههای دومینویی ساخته است.
افزایش قیمت نفت، هزینه تولید و حملونقل را بالا میبرد، تورم را افزایش میدهد، قدرت خرید را کاهش میدهد و رشد اقتصادی را کند میکند.
کاهش قیمت نفت نیز برای کشورها و شرکتهای صادرکننده نفت آسیبزا است و میتواند درآمدهای دولت و جریانهای مالی را مختل کند.
۳. وابستگیهای تجاری و تنشهای ژئوپلیتیک
زمانی که کشورها از ابزارهایی مانند تعرفه یا تحریم استفاده میکنند، تغییرات کوچک نیز به سرعت به زنجیره وسیعی از واکنشها تبدیل میشود.
برای نمونه، وضع تعرفه بر واردات فولاد در یک کشور میتواند باعث اقدامات تلافیجویانه کشورهای دیگر شود، تجارت جهانی را کاهش دهد و حتی صنایعی را که ارتباط مستقیم با فولاد ندارند دچار آسیب کند.
دومینوی اقتصاد در جهان امروز (۲۰۲۵)
در حال حاضر چندین قطعه دومینو در لبه پرتگاه قرار دارند:
الف) بحران املاک چین شرکتهای اورگراند، کانتری گاردن و دهها سازنده دیگر بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار بدهی دلاری دارند. سقوط بخش املاک (که ۲۵–۳۰ درصد GDP چین را تشکیل میدهد) میتواند بانکهای چینی را فلج کند → کاهش شدید واردات سنگآهن از استرالیا، مس از شیلی، سویا از برزیل → رکود جهانی کالاها.
ب) بدهکی دولتهای در حال توسعه بیش از ۶۰ کشور در وضعیت «دیسترس بدهی» یا نزدیک به آن هستند (سریلانکا، زامبیا، غنا، آرژانتین، مصر، پاکستان، اوکراین و…). اگر یکی دو تا از این کشورها رسماً اعلام نکول کنند، صندوقهای سرمایهگذاری که اوراق این کشورها را دارند ضربه میخورند → فروش اجباری داراییهای مشابه → افزایش بازده اوراق در همه کشورهای در حال توسعه → دومینوی نکول.
ج) بانکهای کوچک و متوسط آمریکا و اروپا پس از ورشکستگی سیلیکون ولی بنک، سیگنچر و فرست ریپابلیک در بهار ۲۰۲۳، حدود ۷۰۰ بانک آمریکایی هنوز در معرض ریسک بالای نرخ بهره هستند (اوراق قرضه بلندمدتشان ارزششان به شدت افتاده). یک شوک جدید (مثلاً رکود عمیق) میتواند موج جدیدی از ورشکستگی بانکی ایجاد کند.
د) ژئوپلیتیک و انرژی جنگ اوکراین و تحریمهای روسیه → بحران انرژی اروپا در ۲۰۲۲ → تورم دو رقمی → افزایش شدید نرخ بهره توسط ECB → خطر رکود عمیق در آلمان و ایتالیا → تهدید دوباره کشورهای حاشیه یورو (یونان، پرتغال، اسپانیا).
پیامدهای دومینوی اقتصاد
- افزایش تورم و کاهش قدرت خرید
- رکود تولید و افزایش بیکاری
- کاهش سرمایهگذاری داخلی و خارجی
- بیثباتی بازارهای مالی
- گسترش فقر و نابرابری اجتماعی
چگونه میتوان دومینوی اقتصادی را کنترل یا متوقف کرد؟
برای جلوگیری از تبدیل یک مشکل کوچک به بحران بزرگ، اقتصاد نیاز به سیاستهای درست و مداخله بهموقع دارد.
1. پیشبینی و شفافیت
اقتصادهایی که دادههای دقیق و شفاف ارائه میدهند، بهتر میتوانند خطرات را پیشبینی کنند و از شروع زنجیره جلوگیری کنند.
2. سیاستهای پولی و مالی سنجیده
بانک مرکزی و دولت باید با ابزارهایی مانند نرخ بهره، مالیات، بودجه و کنترل نقدینگی، شوکهای ناگهانی را مدیریت کنند.
3. تنوع اقتصادی
وابستگی به یک صنعت یا یک منبع خطرناک است. هرچه اقتصاد متنوعتر باشد، دومینوها کمتر شکل میگیرند.
4. حمایت هدفمند از گروههای آسیبپذیر
برای جلوگیری از سقوط ناگهانی قدرت خرید مردم، باید حمایتها هدفمند باشد تا زنجیره بحران به سرعت گسترش پیدا نکند.
5. تقویت اعتماد عمومی
اعتماد مردم به سیاستهای اقتصادی مهمترین عامل جلوگیری از رفتارهای هیجانی و بحرانهای دومینویی است. برنامههای اقتصادی باید شفاف، قابلفهم و منطقی باشند.
چرا متوقف کردن دومینو اینقدر سخت است؟
- سرعت سرایت در عصر جهانیسازی مالی بسیار بالاست (معاملات الگوریتمی در کسری از ثانیه).
- ابزارهای سیاستگذاری محدود شدهاند: نرخ بهره در بسیاری از کشورها هنوز بالاست، ترازنامه بانکهای مرکزی عظیم شده و فضای مانور کمی دارند.
- اعتماد بسیار شکننده است. همین که شایعه ورشکستگی یک نهاد بزرگ پخش میشود، دیگر مهم نیست واقعیت چیست؛ مردم و مؤسسات پولشان را بیرون میکشند (Bank Run دیجیتال).
- ناهماهنگی سیاستگذاری بین کشورها (مثلاً آمریکا نرخ را بالا میبرد، ژاپن و چین پایین نگه میدارند) خودش سرایت را تشدید میکند.

نتیجهگیری
دومینوی اقتصاد یک مفهوم مهم و کلیدی است که به ما نشان میدهد اقتصاد مانند مجموعهای از مهرههای دومینو به هم متصل است. سقوط یک مهره، اگر مدیریت نشود، میتواند به سقوط همه مهرههای بعدی نیز منجر شود. چه در سطح جهانی، چه ملی و چه محلی، جلوگیری از این زنجیره نیازمند تصمیمگیری درست، نظارت دقیق، مدیریت بحران و حفظ اعتماد عمومی است.
شناخت این سازوکار به ما کمک میکند نهتنها در تحلیل اقتصاد کلان دقیقتر عمل کنیم، بلکه بدانیم هر تصمیم کوچک چگونه میتواند بر کل سیستم تاثیر بگذارد.
سوالات متداول
۱. دومینوی اقتصادی دقیقاً به چه معناست؟
دومینوی اقتصادی وضعیتی است که در آن یک رویداد کوچک یا یک شوک محدود در یک بخش از اقتصاد، بهصورت زنجیرهای به بخشهای دیگر منتقل میشود و در نهایت میتواند به بحران بزرگتری تبدیل شود. مانند افتادن اولین مهره دومینو، وقتی نخستین شوک رخ میدهد، بقیه بخشها نیز به ترتیب آسیب میبینند.
۲. چرا اقتصاد تا این حد نسبت به اثر دومینو حساس است؟
چون اقتصاد یک شبکه بههمپیوسته است. خانوار، شرکت، بانک، دولت، بازارهای مالی و تجارت خارجی همگی به هم وابستهاند. توقف یا اختلال در یکی از این حلقهها میتواند حلقههای دیگر را تحت فشار قرار دهد. این وابستگی همان چیزی است که دومینو را ممکن میکند.
۳. چه عواملی معمولاً آغازگر یک دومینوی اقتصادی هستند؟
مهمترین آغازگرها عبارتاند از:
- شوکهای قیمتی (مثلاً جهش قیمت انرژی)
- سیاستهای غلط اقتصادی (چاپ پول، کنترل دستوری قیمت)
- بحرانهای مالی (ورشکستگی بانک یا شرکت بزرگ)
- بیاعتمادی عمومی (هجوم به بانکها، خرید هیجانی ارز)
- فساد و ناکارآمدی ساختاری
هرکدام از این موارد میتوانند نخستین مهره را بیندازند.
۴. یک مثال ساده از یک دومینوی اقتصادی چیست؟
افزایش قیمت انرژی نمونهای کلاسیک است:
افزایش هزینه تولید → گرانی کالاها → کاهش قدرت خرید مردم → افت فروش → تعطیلی کارخانهها → افزایش بیکاری → کاهش مالیات دولت → کسری بودجه → چاپ پول → تورم شدید → کاهش اعتماد عمومی.
این زنجیره نشان میدهد که یک تغییر کوچک چگونه میتواند موج بزرگی ایجاد کند.
۵. دومینوی اقتصادی فقط در داخل یک کشور رخ میدهد یا جهانی است؟
اثر دومینو میتواند محلی، ملی یا جهانی باشد.
در جهان امروز، کشورها بهشدت به هم وابستهاند؛ بنابراین یک بحران در یک کشور (مثلاً بحران مالی آمریکا ۲۰۰۸) میتواند به سرعت به اروپا، آسیا و سایر بازارها سرایت کند.
۶. نقش بانکها در شکلگیری دومینوی اقتصادی چیست؟
بانکها یکی از حساسترین نقاط اتصال اقتصاد هستند. ورشکستگی یک بانک بزرگ میتواند باعث موارد زیر شود:
- از بین رفتن اعتماد
- توقف وامدهی
- بحران نقدینگی
- ورشکستگی شرکتها
- رکود اقتصادی
نمونه بارز آن ورشکستگی لیمن برادرز در سال ۲۰۰۸ است که دومینوی بحران جهانی را آغاز کرد.
۷. چگونه بازارهای مالی اثر دومینویی ایجاد میکنند؟
بازارهای مالی به احساسات جمعی وابستهاند. سقوط یک بازار بزرگ باعث میشود:
- سرمایهگذاران داراییهای مشابه را در سراسر جهان بفروشند
- نقدینگی کاهش یابد
- ارزش داراییها سقوط کند
این واکنش زنجیرهای باعث سرایت بحران از یک بازار به بازارهای دیگر میشود.
۸. آیا دومینوی اقتصادی همیشه منفی است؟
در اغلب موارد، بله؛ اما اثر دومینو میتواند مثبت هم باشد.
برای مثال:
کاهش نرخ بهره → افزایش وامدهی → افزایش سرمایهگذاری → رشد اشتغال → رشد مصرف → افزایش تولید.
بااینحال، چون شوکهای مثبت معمولاً کندتر عمل میکنند و شوکهای منفی سریعتر گسترش مییابند، در اقتصاد بیشتر درباره دومینوی منفی صحبت میشود.
۹. آیا امکان جلوگیری یا متوقف کردن دومینوی اقتصادی وجود دارد؟
کاملاً بله، اما نیاز به سیاستگذاری درست دارد. ابزارهای مقابله شامل:
- سیاست پولی محتاطانه (کنترل نرخ بهره و نقدینگی)
- سیاست مالی هدفمند
- ارائه اطلاعات شفاف برای حفظ اعتماد عمومی
- تنوعبخشی اقتصادی
هرچه بحران زودتر شناسایی و مهار شود، احتمال گسترش آن کاهش مییابد.
۱۰. چرا توقف دومینوی اقتصادی سخت است؟
دلایل اصلی عبارتاند از:
- سرعت سرایت بالا در اقتصاد جهانی
- محدودیت ابزارهای دولت و بانک مرکزی
- شکنندگی اعتماد عمومی
- ارتباط پیچیده بازارهای مالی و بانکها
- واکنشهای سریع و هیجانی سرمایهگذاران
در شرایط امروز، حتی یک شایعه میتواند باعث «سقوط دیجیتال» شود؛ اتفاقی که در چند دقیقه میتواند اعتماد یک سیستم مالی را از بین ببرد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.