حمایت و مقاومت ها در فارکس – استراتژی انواع سطوح
تعریف حمایت و مقاومت
مفاهیم حمایت و مقاومت از اساسیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میروند. این اصطلاحات به سطوح قیمتی در نمودارها اشاره دارند که نقش موانعی را ایفا میکنند و از حرکت قیمت یک دارایی در مسیر مشخص جلوگیری میکنند. اگرچه در نگاه اول شناسایی این سطوح ساده به نظر میرسد، اما درک کامل و تسلط بر آنها نیازمند تجربه و دقت بیشتری است.
سطح حمایت نقطهای است که در آن روند نزولی ممکن است به دلیل افزایش تقاضا یا تمایل به خرید متوقف شود. بهعبارتدیگر، با کاهش قیمت داراییها، تقاضا افزایش مییابد و این امر منجر به ایجاد خطوط حمایت میشود. در مقابل، سطح مقاومت زمانی شکل میگیرد که قیمتها بالا رفته و معاملهگران تصمیم به شناسایی سودهای خود میگیرند. زمانی که یک سطح حمایت یا مقاومت شناسایی شود، میتواند بهعنوان نقطهای بالقوه برای ورود یا خروج از معامله عمل کند.
در این شرایط، قیمت معمولاً یکی از دو رفتار زیر را نشان میدهد:
- بازگشت از سطح حمایت یا مقاومت
- شکست سطح و حرکت به سمت حمایت یا مقاومت بعدی
معاملات در نزدیکی این سطوح، ریسک کمتری به همراه دارد. زیرا اگر معامله در جهت اشتباه باز شود، معاملهگر بهسرعت متوجه شده و آن را میبندد. اما در صورت درست بودن جهت معامله، ممکن است قیمت حرکت قابلتوجهی داشته باشد.
اهمیت استفاده از نواحی حمایت و مقاومت
نواحی حمایت و مقاومت از ابزارهای کلیدی در تحلیل تکنیکال هستند که به پیشبینی نقاط تغییر یا ادامه روند قیمتها کمک شایانی میکنند. توانایی شناسایی نواحی حمایتی معتبر به معاملهگر این امکان را میدهد که محدودهای را که احتمال آغاز یک روند صعودی در آن بیشتر است، تشخیص دهد و همگام با سایر خریداران وارد بازار شود.
همچنین، شناسایی نقاط مقاومت به معاملهگر کمک میکند تا با دقت بیشتری زمان مناسب برای خروج از معاملات را تعیین کند. این نواحی نقش مهمی در کاهش معاملات اشتباه ایفا میکنند. بهعنوان نمونه، در محدودههایی که برای خریداران جذاب هستند، باید از انجام معاملات فروش اجتناب کرد و در مناطقی که احتمال سودآوری در خرید بیشتر است، از ورود به معاملات فروش خودداری نمود.
کاربرد سطوح حمایتی و مقاومتی
معاملهگری بر اساس سطوح حمایت و مقاومت یکی از مطمئنترین و پرکاربردترین روشهای تحلیل تکنیکال است.
از این سطوح میتوان به دو روش اصلی سیگنال معاملاتی دریافت کرد:
واکنش قیمت به سطح
در این روش، معاملهگر منتظر میماند تا قیمت به سطح حمایتی یا مقاومتی خود نزدیک شود. سپس، با مشاهده واکنش قیمت، پوزیشن مناسب را باز میکند. به این صورت که اگر قیمت به سطح حمایتی برخورد کند، پوزیشن خرید باز میشود و اگر قیمت به سطح مقاومتی برسد، پوزیشن فروش انجام میگیرد.
شکست سطح حمایت یا مقاومت
در این روش، زمانی که قیمت یک سطح حمایتی یا مقاومتی را بشکند، احتمال وقوع یک حرکت شدید صعودی یا نزولی وجود دارد. معاملهگر ابتدا صبر میکند تا قیمت سطح موردنظر را بشکند و پس از آن به دنبال تثبیت قیمت یا پولبک (Pullback) به سطح شکستهشده است. پس از این پولبک، معاملهای در جهت روند جدید باز میشود.
با این حال، باید به قدرت روند بازار توجه داشت. اگر روند بسیار قوی باشد، ممکن است قیمت پس از شکست سطح، بدون ایجاد پولبک به حرکت خود ادامه دهد. در مقابل، اگر قدرت روند کافی نباشد، ممکن است شکست سطح تنها یک شکست غیرواقعی (Fake Breakout) باشد و قیمت به روند قبلی بازگردد. توجه به این نکات میتواند ریسک معاملات را کاهش دهد و شانس موفقیت را افزایش دهد.
شکل گیری نقاط حمایت و مقاومت
نقاط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به دلیل تکرارپذیری نوسانات قیمتی بر روی این سطوح تاریخی و انتظارات سرمایهگذاران ایجاد میشوند. این سطوح زمانی شکسته میشوند که تغییرات بنیادی مانند تغییر در انتظارات سرمایهگذاران، بنیادهای اقتصادی، یا حوادث غیرمنتظره رخ دهد. بهعنوانمثال، تغییرات در درآمد هر سهم (EPS)، عوامل اقتصادی درونی و بیرونی، و حتی رویدادهای غیرمترقبه میتوانند این سطوح را تحت تأثیر قرار دهند.
قیمت یک دارایی در بازار، نمایانگر انتظارات معاملهگران و سرمایهگذاران است. این انتظارات، نتیجه تحلیلها و پیشبینیهای هر گروه از خریداران و فروشندگان است که بر اساس آنها وارد معاملات میشوند. کشمکش میان این دو گروه باعث میشود سطوح حمایت و مقاومت بهوجود آیند.
زمانی که یکی از طرفین معامله در تحلیل خود تجدیدنظر کند یا شرایط بازار تغییر یابد، قیمت دارایی نیز تغییر میکند و سطوح حمایت و مقاومت دچار تغییر میشوند. این سطوح نقش اساسی در تصمیمگیری معاملهگران دارند، زیرا آنها با شناسایی این نقاط میتوانند زمان و قیمت مناسب برای انجام معاملات خود را تعیین کنند.
انواع سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت به طور کلی به سه نوع ثابت (Static)، متغیر (Dynamic) و نیمه پویا (Semi-Dynamic) تقسیم میشوند. علاوه بر این، دستهای به نام نیمهپویا (Semi-Dynamic) نیز وجود دارد که ویژگیهای خاص خود را دارد.
در ادامه به توضیح این انواع میپردازیم:
سطوح ثابت (Static)
سطوح ثابت، محدودههایی افقی در نمودار هستند که با اتصال حداقل دو نقطه از بیشترین سقف یا کمترین کف قیمت در گذشته شکل میگیرند. این سطوح نشاندهنده نقاطی هستند که قیمت در گذشته بارها به آنها واکنش نشان داده و به عنوان مقاومت یا حمایت عمل کرده است. به همین دلیل، معاملهگران این سطوح را مهم میدانند و از آنها برای پیشبینی رفتار آینده قیمت استفاده میکنند.
سطوح متغیر (Dynamic)
سطوح متغیر که با نام خطوط روند (Trend Lines) نیز شناخته میشوند، خطوط شیبداری هستند که در روندهای صعودی یا نزولی به کار میروند. این خطوط، جلوی افزایش یا کاهش قیمت را میگیرند و در سادهترین حالت، یک کانال قیمتی در جهت روند اصلی ایجاد میکنند. این سطوح به دلیل تطبیق با تغییرات روند، برای شناسایی نقاط ورود و خروج بسیار کاربردی هستند.
سطوح نیمهپویا (Semi-Dynamic)
سطوح نیمهپویا ترکیبی از ویژگیهای سطوح ثابت و متغیر هستند. این سطوح، بسته به زمان و قیمت تغییر میکنند، اما با نرخ مشخص یا قوانین از پیش تعیینشده حرکت میکنند. ابزارهایی مانند خطوط فیبوناچی، نقاط محوری (Pivot Points)، و برخی اندیکاتورها برای رسم این سطوح استفاده میشوند. این نوع سطوح به دلیل داشتن انعطاف در عین پایبندی به قواعد، در تحلیلهای پیشرفتهتر بسیار کاربرد دارند.
سطوح حمایت ومقاومت افقی
آسانترین حمایت ها یا مقاومت ها، به صورت خطوط افقی می باشند. به عنوان مثال، در شکل زیر توجه کنید که قیمت چندین بار در عبور از منطقه ی بالایی ناتوان بوده است. در این حالت، معامله گران سطح قیمتی بالا را سطح مقاومت می نامند. سطوح حمایت در روی دیگر سکه قرار دارند. حمایت به قیمت هایی در نمودار اشاره دارد که از ریزش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری می کند.
خطوط روند: خطوط حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال
خطوط روند ابزار مهمی در تحلیل تکنیکال هستند که برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای مالی استفاده میشوند. این خطوط با اتصال نقاط کلیدی قیمت در نمودار رسم میشوند و به معاملهگران کمک میکنند تا روند قیمت را بهتر درک کرده و نقاط ورود یا خروج مناسبی را شناسایی کنند.
این خطوط به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
خطوط روند صعودی
خطوط روند صعودی نشاندهنده حرکات قیمت در یک روند افزایشی هستند.
- خط حمایت صعودی: این خط با اتصال نقاط پایینی (Low) و نقاط کف بالاتر (Higher Low یا HL) در طول روند افزایشی رسم میشود. این خط بیانگر منطقهای است که قیمت در آن احتمالاً از کاهش بیشتر بازمیماند و به سمت بالا بازمیگردد. معاملهگران از این خط برای شناسایی نقاط ورود به معاملات خرید استفاده میکنند.
- خط مقاومت صعودی: این خط با اتصال نقاط بالایی (High) و نقاط سقف بالاتر (Higher High یا HH) ایجاد میشود. این خط نشان میدهد که قیمت ممکن است در این محدوده با مقاومت مواجه شود و از افزایش بیشتر بازبماند. این خط به معاملهگران کمک میکند تا زمان خروج از معامله را بهدرستی انتخاب کنند.
خطوط روند نزولی
خطوط روند نزولی نشاندهنده حرکات قیمت در یک روند کاهشی هستند.
- خط حمایت نزولی: این خط با اتصال نقاط پایینی (Low) و نقاط کف پایینتر (Lower Low یا LL) رسم میشود. در این حالت، خط حمایت نشاندهنده منطقهای است که قیمت ممکن است از کاهش بیشتر متوقف شود و احتمال بازگشت صعودی وجود داشته باشد.
- خط مقاومت نزولی: این خط با اتصال نقاط بالایی (High) و نقاط سقف پایینتر (Lower High یا LH) ایجاد میشود. خط مقاومت نزولی بیانگر محدودهای است که قیمت در آن با موانع مواجه میشود و احتمالاً به سمت پایین بازمیگردد.
این خطوط به معاملهگران کمک میکنند تا رفتار قیمت را در شرایط مختلف بازار تحلیل کرده و نقاط کلیدی را شناسایی کنند. در روند صعودی، معاملهگران تمایل دارند در نزدیکی خط حمایت وارد معامله خرید شوند و در نزدیکی خط مقاومت معامله را ببندند. در روند نزولی نیز، معاملات فروش در نزدیکی خط مقاومت و خروج در خط حمایت معمول است. درک صحیح از این خطوط و استفاده از آنها در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، به بهبود عملکرد معاملاتی کمک میکند.
اعداد رند: مانعهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
اعداد رند یکی دیگر از عوامل کلیدی در تعیین سطوح حمایت و مقاومت هستند. این اعداد معمولاً شامل قیمتهایی نظیر 50، 100 یا 1000 دلار میشوند که به دلیل روانشناسی بازار، به نقاط قابلتوجهی برای معاملهگران تبدیل میشوند.
چرا اعداد رند مهم هستند؟
اکثر معاملهگران، بهویژه افراد بیتجربه، تمایل دارند معاملات خرید یا فروش خود را بر اساس قیمتهای رند تنظیم کنند. این رفتار به دلیل جذابیت ساده و به یاد ماندنی این اعداد است.
- تعیین اهداف قیمتی: بسیاری از سرمایهگذاران خرد و حتی بانکهای سرمایهگذاری بزرگ، اهداف قیمتی یا حد ضررهای خود را بر اساس اعداد رند تعیین میکنند. به عنوان مثال، به جای انتخاب قیمتی مانند 50.07 دلار، قیمت 50 دلار را هدف قرار میدهند.
- تمرکز سفارشات: هنگامی که تعداد زیادی از سفارشات خرید یا فروش در یک سطح رند جمع میشوند، این اعداد به موانع قیمتی قوی تبدیل میشوند.
چگونه اعداد رند به موانع تبدیل میشوند؟
اگر تعداد زیادی از سرمایهگذاران سفارشات فروش خود را در یک سطح مشخص، مثلاً 100 دلار، ثبت کنند، برای عبور قیمت از این سطح، تقاضای خرید قابلتوجهی لازم است. این تمرکز سفارشات باعث ایجاد یک سطح مقاومت قوی میشود.
- مثال عملی: فرض کنید مشتریان یک بانک سرمایهگذاری بزرگ، سفارش فروش خود را در سطح قیمتی 55 دلار تنظیم کنند. در چنین شرایطی، برای عبور قیمت از این سطح، باید حجم بالایی از خرید انجام شود. این امر باعث میشود سطح 55 دلار به عنوان یک مقاومت عمل کند و قیمت به سختی بتواند از آن فراتر رود.
میانگینهای متحرک: ابزاری برای شناسایی حمایت و مقاومت
میانگینهای متحرک از جمله ابزارهای محبوب در تحلیل تکنیکال هستند که معاملهگران از آنها برای پیشبینی حرکت آینده قیمتها استفاده میکنند. با این حال، بسیاری از معاملهگران به قابلیت این اندیکاتور برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت توجه کافی نمیکنند. میانگینهای متحرک به دلیل انعطافپذیری بالا و توانایی تطبیق با تغییرات بازار، ابزاری مؤثر برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت هستند. این ابزار به معاملهگران کمک میکند تا در روندهای مختلف بازار، تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و معاملات خود را بهینه کنند.
نحوه عملکرد میانگینهای متحرک
میانگین متحرک یک خط پویا است که بر اساس دادههای قیمتی گذشته رسم میشود. این خط به معاملهگران امکان میدهد تا نقاط حمایتی و مقاومتی را در روندهای قیمتی شناسایی کنند.
- در روند صعودی: میانگین متحرک به عنوان یک خط حمایتی عمل میکند و مانع از افت شدید قیمت میشود.
- در روند نزولی: همین میانگین متحرک به خط مقاومتی تبدیل شده و جلوی افزایش قیمت را میگیرد.
کاربردهای میانگینهای متحرک در معاملات
معاملهگران از میانگینهای متحرک برای تصمیمگیریهای مختلف استفاده میکنند.
- شناسایی نقاط ورود: هنگامی که قیمت از یک میانگین متحرک مهم عبور میکند، این عبور میتواند نشانهای برای آغاز یک حرکت صعودی باشد.
- تعیین نقاط خروج: اگر قیمت به زیر میانگین متحرک سقوط کند، معاملهگر میتواند این اتفاق را به عنوان سیگنالی برای خروج از معامله تلقی کند.
انتخاب بهترین دوره زمانی برای میانگین متحرک
یکی از مهمترین جنبههای استفاده از میانگینهای متحرک، انتخاب دوره زمانی مناسب است. معاملهگران با آزمایش دورههای زمانی مختلف، بهترین بازه زمانی را برای دارایی مدنظرشان پیدا میکنند.
- مثال عملی: ممکن است برای یک سهم خاص، میانگین متحرک 50 روزه به عنوان یک سطح کلیدی حمایت و مقاومت عمل کند. اما در سهام دیگر، میانگین متحرک 70 روزه نقش مشابهی داشته باشد.
ناحیه حمایت و مقاومت: یک دیدگاه گستردهتر به تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، حمایت و مقاومت نباید همیشه به عنوان نقاط دقیقی در نظر گرفته شوند. این مفهوم در بسیاری از موارد به شکل “ناحیه” یا “باند” عمل میکند. ناحیههای حمایتی و مقاومتی به معاملهگران کمک میکنند تا انعطاف بیشتری در تحلیلهای خود داشته باشند و از خطاهای احتمالی ناشی از تمرکز بر نقاط دقیق جلوگیری کنند. این روش، دید عمیقتری از حرکت قیمت و روندهای بازار ارائه میدهد.
چرا نواحی به جای نقاط؟
قیمت داراییها معمولاً نمیتوانند به صورت دقیق در یک نقطه متوقف شوند یا واکنش نشان دهند.
در بسیاری از موارد:
- قیمت ممکن است کمی از سطح حمایتی یا مقاومتی فراتر برود.
- کندلهای قیمتی میتوانند در بالاتر یا پایینتر از سطح تعیینشده بسته شوند.
این تغییرات میتواند باعث شود که معاملهگرانی که تنها بر نقاط خاص تکیه دارند، تصمیمات اشتباهی بگیرند.
چگونه نواحی حمایتی و مقاومتی را شناسایی کنیم؟
به جای تمرکز صرف بر خطوط دقیق، پیشنهاد میشود محدودهای از کندلها را به عنوان ناحیه حمایتی یا مقاومتی در نظر بگیریم.
- ناحیه حمایتی: بخش پایینی کندلهایی که بارها در گذشته مانع از کاهش بیشتر قیمت شدهاند.
- ناحیه مقاومتی: بخش بالایی کندلهایی که در گذشته جلوی افزایش قیمت را گرفتهاند.
اهمیت نواحی در تصمیمگیری معاملاتی
این دیدگاه گستردهتر به معاملهگران اجازه میدهد تا تغییرات کوچک در قیمت را بهتر مدیریت کنند.
با تعیین ناحیه به جای نقطه:
- میتوان از سیگنالهای اشتباه ناشی از شکستهای غیرواقعی (Fake Breakouts) جلوگیری کرد.
- امکان تعیین حد ضرر و حد سود با دقت بیشتری فراهم میشود.
نحوه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت به معاملهگران این امکان را میدهد که وارد معاملات مؤثر شوند. برای شناسایی این سطوح، راههای مختلفی وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها میپردازیم.
بررسی دادههای گذشته
یکی از راههای اصلی تشخیص سطوح حمایت و مقاومت، بررسی روندهای گذشته قیمت است. بسیاری از الگوهای قیمتی که در گذشته ایجاد شدهاند، در آینده نیز ممکن است تکرار شوند. به ویژه الگوهایی که به تازگی شکل گرفتهاند، میتوانند نشانگر سطوح حمایت و مقاومت مهمی باشند. از آنجایی که قیمتها و الگوهای قبلی در بازار به طور مکرر تکرار میشوند، تحلیل دادههای گذشته برای شناسایی این سطوح بسیار مفید است.
اما باید توجه داشت که دادههای گذشته همیشه قابل اعتماد نیستند، زیرا شرایط بازار به سرعت تغییر میکنند. به همین دلیل، نمیتوان همیشه و در همهجا از یک تکنیک خاص برای پیشبینی رفتار بازار استفاده کرد. سطوح حمایت و مقاومت ممکن است در طول زمان تغییر کنند، بهویژه در بازارهای پرنوسان.
اندیکاتورهای تکنیکال
در پلتفرمهای معاملاتی، ابزارهای مختلفی برای تحلیل رفتار قیمت وجود دارند که میتوانند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت مفید باشند. این ابزارها، که به نام اندیکاتورها شناخته میشوند، با استفاده از محاسبات مختلف روی قیمتهای گذشته، اطلاعاتی ارائه میدهند که میتواند به شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی کمک کند.
از جمله مهمترین اندیکاتورهای تکنیکال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- میانگین متحرک (Moving Average): میانگین متحرک یکی از ابزارهای بسیار کاربردی است که با نشان دادن روند کلی قیمت، سطوح حمایت و مقاومت را مشخص میکند.
- ابزار فیبوناچی (Fibonacci Tools): ابزار فیبوناچی به کمک سطوح اصلاحی و گسترشهای قیمتی میتواند سطوح حمایتی و مقاومتی احتمالی را شبیهسازی کند.
- نقاط پیوِت (Pivot Points): نقاط پیوِت، که با توجه به قیمتهای قبلی محاسبه میشوند، میتوانند به شناسایی سطوح حمایت و مقاومت در روزهای معاملاتی کمک کنند.
قیمتهای رند
قیمتهای رند معمولاً به عنوان سطوح مهم در تحلیل تکنیکال در نظر گرفته میشوند. این قیمتها میتوانند شامل اعداد مهم مانند 50 دلار، 100 دلار یا 500 دلار باشند. تجربه نشان میدهد که بسیاری از معاملهگران تمایل دارند معاملات خود را در نزدیکی این اعداد انجام دهند، زیرا معمولاً در این نواحی، قیمتها به دلیل افزایش تقاضا یا عرضه، تغییرات قابل توجهی را تجربه میکنند.
در حقیقت، بسیاری از سرمایهگذاران قیمتهای هدف یا حد ضررهای خود را در نزدیکی این اعداد رند تنظیم میکنند. به همین دلیل، زمانی که قیمت به این سطوح میرسد، معمولاً شاهد فشار خرید یا فروش شدید خواهیم بود. این فشارها میتواند به نوسانات قابل توجهی در بازار منجر شود. بنابراین، توجه به این قیمتهای رند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت اهمیت ویژهای دارد.
قوانین کلی
علاوه بر ابزارها و اندیکاتورهایی که ذکر شد، قوانین کلی نیز در تشخیص سطوح حمایت و مقاومت وجود دارد که میتوانند مفید باشند.
- سطوح حمایتی در روند نزولی: برای یافتن سطوح حمایتی در روندهای نزولی، معاملهگران میتوانند یک خط صاف در انتهای روند نزولی رسم کرده و آن را به عقب امتداد دهند. این خط باید با نقاطی که در گذشته روند نزولی در آنها متوقف شده، برخورد کند. این نقاط به نام “نقاط برگشت” شناخته میشوند. اگر این خط با حداقل سه نقطه برگشت برخورد داشته باشد، میتوان آن را به عنوان سطح حمایت معتبر در نظر گرفت.
- سطوح مقاومتی در روند صعودی: برای یافتن سطوح مقاومتی در روندهای صعودی، معاملهگران میتوانند جدیدترین نقطه برگشت را به عقب امتداد دهند. اگر این خط با چندین نقطه برگشت دیگر برخورد کند، میتوان آن را به عنوان یک مقاومت تاریخی معتبر در نظر گرفت.
سنجیدن اهمیت مناطق حمایتی و مقاومتی
همانطور که پیشتر ذکر شد، مناطق حمایتی و مقاومتی میتوانند با نامهای «سقف» و «کف» نیز شناخته شوند. این سطوح بهطور معمول نقش موانع قوی در حرکت قیمت دارند که میتوانند تغییرات قابل توجهی در روند بازار ایجاد کنند. برای فهم دقیقتر اهمیت این سطوح، میتوان قیمت یک دارایی را مانند توپ پلاستیکی در نظر گرفت که در یک اتاق پرش میکند. وقتی توپ به سقف (مقاومت) برخورد میکند، به پایین برمیگردد و پس از برخورد با کف (حمایت)، دوباره به سمت بالا حرکت میکند.
اما اگر این توپ پلاستیکی به توپ بولینگ تبدیل شود، نیروی اضافی باعث میشود که توپ قادر به عبور از سقف (مقاومت) یا کف (حمایت) باشد. این تغییر نیرویی، که مشابه به قدرت و اشتیاق گاوها (خریداران) یا خرسها (فروشندگان) در بازار است، میتواند سطوح حمایتی یا مقاومتی را بشکند. در صورتی که یک سطح مقاومت شکسته شود، آن سطح در آینده به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفته میشود و همینطور برعکس برای سطوح حمایتی نیز برقرار است.
برای سنجیدن اهمیت این سطوح، معاملهگران و سرمایهگذاران به عواملی مانند تعداد تماسها، قدرت حرکت، حجم معاملات و زمان توجه دارند:
تعداد تماسها
هرچه قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را بیشتر تست کند، آن سطح از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. وقتی قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت برمیگردد، تعداد بیشتری از معاملهگران و سرمایهگذاران به این سطح توجه کرده و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس آن میسازند. به این ترتیب، سطوحی که بیشتر آزمایش میشوند، معتبرتر و قویتر میشوند.
قدرت حرکت
قدرت حرکت قیمت قبل از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت نیز اهمیت زیادی دارد. به عنوان مثال، مقاومتی که در برابر یک صعود تند و شدید عمل میکند، اهمیت بیشتری از مقاومتی که در برابر یک حرکت آرام و بیرمق ظاهر میشود دارد. در حقیقت، هرچه حرکت قیمت قویتر باشد، سطوح حمایت و مقاومت در برابر آن نیز از قدرت بیشتری برخوردار خواهند بود.
حجم معاملات
حجم معاملات در یک سطح قیمتی خاص نشاندهنده اهمیت آن سطح است. هرچه خرید و فروش در یک سطح خاص بیشتر باشد، این سطح به عنوان سطح حمایت یا مقاومت قویتر عمل خواهد کرد. این امر به دلیل آن است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح را به خاطر میآورند و در آینده تمایل دارند از آنها استفاده کنند.
زمان
مدت زمانی که یک سطح در طول زمان تست شده است، بر اهمیت آن تأثیر میگذارد. سطوحی که بهطور منظم و در طول مدت زمان طولانی آزمایش شدهاند، معمولاً از اعتبار بیشتری برخوردار هستند.
آموزش رسم حمایت و مقاومت در فارکس
رسم سطوح حمایت و مقاومت در فارکس یکی از مهارتهای کلیدی برای موفقیت در معاملات است.
در اینجا، مراحل اصلی برای رسم این سطوح بهصورت صحیح آورده شده است:
شناسایی نقاط واکنش قیمت
اولین قدم برای رسم حمایت و مقاومت این است که حداقل دو نقطه که قیمت به آنها واکنش نشان داده و تغییر جهت داده است، شناسایی شود. این نقاط میتوانند بهصورت اوجها یا درهها در نمودار مشخص باشند. در واقع، شما باید مناطقی را پیدا کنید که قیمت بهطور مکرر به آنها رسیده، برگشته یا تغییر جهت داده است. به عنوان مثال، زمانی که قیمت به یک سطح خاص میرسد و بعد از آن به سمت بالا یا پایین حرکت میکند، آن سطح میتواند بهعنوان سطح حمایت یا مقاومت در نظر گرفته شود.
ترسیم سطح حمایت و مقاومت
پس از شناسایی نقاط واکنش قیمت، برای رسم حمایت یا مقاومت کافی است که یک خط افقی در سطحی که قیمت به آن واکنش نشان داده، رسم کنید. اگر این سطح بهطور مکرر در تاریخ نمودار تست شده باشد، میتوانید آن را بهعنوان یک سطح کلیدی و معتبر در نظر بگیرید. این خطوط باید در مناطقی قرار بگیرند که قیمتها چندین بار به آنها رسیدهاند و تغییر جهت دادهاند.
استفاده از نواحی به جای نقاط دقیق
حمایت و مقاومت همیشه یک عدد دقیق نیستند و معمولاً بهصورت ناحیهای عمل میکنند. به این معنا که یک سطح حمایت یا مقاومت ممکن است کمی بالاتر یا پایینتر از سطح مشخصشده باشد. این به این دلیل است که قیمتها ممکن است از سطح مشخص عبور کنند، اما بهطور کلی در یک ناحیه خاص بهعنوان حمایت یا مقاومت عمل کنند.
شناسایی شکستهای کاذب
گاهی اوقات ممکن است قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور کند، اما این به معنی شکست معتبر نیست. در این مواقع، بازار ممکن است در حال تست آن سطح باشد و هنوز امکان برگشت قیمت به سمت سطح قبلی وجود دارد. این شکستهای کاذب را میتوان با مشاهده سایههای بلند کندلها در نمودار شمعی شناسایی کرد. اگر سایه بلند کندلها در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت مشاهده شود، این ممکن است نشاندهنده آن باشد که بازار هنوز در حال آزمایش آن سطح است و شکست معتبر اتفاق نیفتاده است.
استفاده از تایمفریمهای مختلف
برای دقت بیشتر در رسم حمایت و مقاومت، بهتر است از تایمفریمهای مختلف استفاده کنید. یک سطح حمایت یا مقاومت ممکن است در یک تایمفریم خاص معتبر باشد، اما در تایمفریمهای بالاتر اهمیت کمتری داشته باشد. بنابراین، با استفاده از تایمفریمهای مختلف، میتوانید سطوح قویتری را برای معامله پیدا کنید.
در نهایت، با گذشت زمان و تجربه بیشتر، توانایی شما در شناسایی و رسم سطوح حمایت و مقاومت بهطور صحیح افزایش خواهد یافت و میتوانید از آنها برای تصمیمگیری در معاملات فارکس بهرهبرداری کنید.
نحوه معامله با کمک سطوح حمایت و مقاومت
یکی از روشهای پایهای و اساسی در تحلیل تکنیکال و معاملهگری، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت است. این سطوح به معاملهگران کمک میکنند تا بتوانند مدیریت ریسک موثری انجام دهند و نقاط ورود و خروج بهتری پیدا کنند. در اینجا به بررسی رایجترین استراتژیهای معاملهگری بر اساس سطوح حمایت و مقاومت میپردازیم.
رسیدن قیمت به محدوده حمایتی
زمانی که قیمت یک سهم به سطح حمایت نزدیک میشود، تحلیلگران بسته به میزان ریسکپذیری خود میتوانند استراتژیهای مختلفی را اتخاذ کنند. اگر شما ریسکپذیری بالایی دارید، پس از اطمینان از صحت خطوط حمایتی، میتوانید اقدام به خرید کنید و با استفاده از مهارتهای تابلوخوانی و مشاهده سیگنالهای مثبت بازار، وارد معامله شوید. در این صورت، تعیین حد ضرر تا 10 درصد پایینتر از نقطه ورود کمک میکند تا در صورت شکسته شدن خط حمایت، با کمترین زیان از معامله خارج شوید.
اما اگر تمایل دارید ریسک معامله خود را کاهش دهید، بهتر است منتظر دریافت سیگنالهای مثبت از بازار بمانید تا اطمینان حاصل کنید که روند قیمتی به سمت بالا برگشته است. سپس، با اطمینان بیشتر میتوانید وارد معامله شوید.
رسیدن قیمت به محدوده مقاومتی
زمانی که قیمت به خط یا ناحیه مقاومتی نزدیک میشود، تحلیلگران نیز میتوانند بسته به سطح ریسکپذیری خود تصمیمگیری کنند. اگر ریسکپذیری پایین دارید، میتوانید پس از اطمینان از صحت خطوط مقاومتی، اقدام به فروش سهم کنید. اگر پس از فروش، نشانههای مثبتی مشاهده کردید و قیمت سهم با حجم بالا از مقاومت عبور کرد، میتوانید در پولبک (بازگشت قیمت) به ناحیه مقاومتی شکستهشده، دوباره وارد معامله شوید.
برای افرادی که ریسکپذیری بالاتری دارند، ممکن است ترجیح دهند در هنگام برخورد قیمت با سطح مقاومت، سهم را نفروشند و منتظر دریافت سیگنالهای مثبت یا منفی احتمالی باقی بمانند تا پس از آن، استراتژی مناسب را انتخاب کنند.
معاملات رِنج (Range Trading)
معاملات رِنج یا رِنج تریدینگ یکی از رایجترین استراتژیها است که در بازارهایی که روند مشخصی ندارند، به کار میرود. در چنین بازاری که نه صعودی است و نه نزولی، قیمت بین دو سطح حمایت و مقاومت نوسان میکند. در این استراتژی، معاملهگران منتظر میمانند تا قیمت به سطح حمایتی برسد و خرید کنند، سپس زمانی که قیمت به ناحیه مقاومتی میرسد، معامله خود را میبندند یا اقدام به فروش میکنند. در چنین بازاری که دوطرفه است، میتوان در هر دو جهت صعودی یا نزولی معامله کرد.
تعیین حد ضرر (Stop-Loss)
یکی از استراتژیهای مهم در مدیریت ریسک، تعیین حد ضرر است. حد ضرر قیمتی است که معاملهگر در آن قیمت با ضرر از معامله خارج میشود. در این استراتژی، حد ضرر را معمولاً کمی بالاتر از سطح مقاومتی یا کمی پایینتر از سطح حمایتی تعیین میکنند. این کار موجب میشود که در صورت حرکت خلاف جهت بازار و عبور از سطح حمایت یا مقاومت، معاملهگر بهسرعت از موقعیت خود خارج شود و از ضرر بیشتر جلوگیری کند.
استراتژی شکست (Breakout Strategy)
استراتژی شکست یکی دیگر از استراتژیهای جذاب در استفاده از سطوح حمایت و مقاومت است. در این استراتژی، زمانی که قیمت یکی از سطوح حمایت یا مقاومت مهم را میشکند، انتظار میرود که یک حرکت صعودی یا نزولی شدید ایجاد شود. در این صورت، بهترین کار این است که صبر کنید تا قیمت سطح حمایت یا مقاومت را بشکند و سپس در جهت روند جدید وارد معامله شوید.
نکتهای که باید در نظر بگیرید این است که بعد از شکست، معمولاً قیمت به سطح شکستهشده باز میگردد (پولبک) و سپس روند جدید ادامه مییابد. اگر روند بازار قوی باشد، این بازگشت معمولاً یک حرکت طبیعی است، اما اگر روند ضعیف باشد، شکست ممکن است کاذب باشد و روند بازار معکوس شود.
استراتژی خط روند (Trendline Strategy)
زمانی که بازار در یک روند صعودی یا نزولی قرار دارد، میتوان از استراتژی خط روند استفاده کرد. در این استراتژی، معاملهگر نقاطی از نمودار که کمترین یا بیشترین قیمت را نشان میدهند، متصل میکند و سطوح حمایت و مقاومت روندی را مشخص میسازد.
بهعنوانمثال، در روند صعودی، نقاط پایین قیمت را به هم متصل کرده و سطح حمایت را مییابند. در روند نزولی، نقاط بالا قیمت را متصل میکنند تا سطح مقاومت را پیدا کنند. معمولاً زمانی که قیمت به نزدیک این سطوح میرسد، واکنش نشان میدهد و به روند اصلی ادامه میدهد. بهترین زمان برای ورود به معامله زمانی است که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت نزدیک میشود و تغییر مسیر نشان میدهد.
تبدیل سطوح حمایت و مقاومت به یکدیگر
در برخی مواقع، سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای مالی بهویژه در فارکس و بورس دستخوش تغییر میشوند و نقشهایشان جابجا میشود. این تغییر در نقشها زمانی رخ میدهد که قیمت یک سطح حمایت یا مقاومت را بهطور کامل میشکند و در ادامه، همان سطح که قبلاً به عنوان حمایت یا مقاومت عمل میکرد، نقش مخالف خود را ایفا میکند. این فرآیند زمانی اتفاق میافتد که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند و آن سطح شکسته میشود. پس از این شکست، قیمت ممکن است بهطور موقت به آن سطح بازگردد، اما اینبار بهعنوان سطح جدید عمل میکند.
مثال اول
وقتی که یک سطح حمایتی شکسته میشود، آن سطح بهعنوان سطح مقاومتی جدید عمل میکند و ممکن است قیمت پس از بازگشت به آن نقطه نتواند از آن عبور کند. برعکس، اگر یک سطح مقاومتی شکسته شود، آن سطح به یک سطح حمایتی جدید تبدیل میشود و قیمت ممکن است پس از برخورد به آن سطح، به سمت بالا حرکت کند.
این تغییرات و جابجاییها در سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت زیادی دارند، زیرا میتوانند نشاندهنده تغییرات در روند بازار باشند. به عبارت دیگر، هنگامی که یک سطح شکست میخورد و نقش خود را تغییر میدهد، این امر معمولاً نشانهای از تغییر در روند بازار است.
مثال دوم
اگر قیمت یک ارز یا سهام به سطح حمایت قبلی برسد که اکنون به سطح مقاومتی تبدیل شده است، احتمالاً بازار با فشار فروش روبهرو خواهد شد و قیمت قادر به عبور از آن نخواهد بود. از سوی دیگر، اگر قیمت به سطح مقاومتی که اکنون به سطح حمایتی تبدیل شده است برسد، این میتواند نشانهای از بازگشت قیمت به سمت بالا باشد.
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت نه تنها جنبههای فنی دارند، بلکه به شدت تحت تأثیر روانشناسی معاملهگران نیز قرار میگیرند. درک این روانشناسی میتواند به معاملهگران کمک کند تا رفتار بازار را پیشبینی کرده و تصمیمات بهتری بگیرند.
در ادامه، با استفاده از چند سناریو پرتکرار، روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت توضیح داده میشود:
خریداران نزدیک به سطح حمایت
فرض کنید که گروهی از خریداران ارزی را در نزدیکی سطح حمایت 50 دلار خریداری کردهاند. پس از مدتی، قیمت این ارز به 55 دلار افزایش مییابد. در این مرحله، خریداران خوشحال میشوند، اما در عین حال افسوس میخورند که چرا ارز بیشتری در 50 دلار خریداری نکردند.
- این احساس منجر میشود که وقتی قیمت ارز دوباره به 50 دلار برگشت، این خریداران تصمیم بگیرند که ارز بیشتری بخرند.
- در نتیجه، در این سطح قیمت (50 دلار) تقاضای جدیدی شکل میگیرد و سطح حمایت تقویت میشود.
افرادی که پشیمان از خرید در 50 دلار شدهاند
گروه دومی وجود دارد که به دلیل دلایلی تصمیم به خرید ارز در 50 دلار نگرفتهاند. حالا که قیمت به 55 دلار رسیده، پشیمان شدهاند و تصمیم میگیرند اگر ارز دوباره به 50 دلار رسید، آن را بخرند تا از این فرصت بهرهبرداری کنند.
- این تصمیم باعث میشود تا سطح مقاومت در 50 دلار قویتر شود، زیرا این گروه به دنبال ورود به بازار در همان نقطه قبلی است.
خریدارانی که پیشتر فروختهاند
گروه سومی از افرادی هستند که ارز را در قیمت کمتر از 50 دلار، مثلاً 40 دلار خریداری کردهاند. زمانی که قیمت به 50 دلار رسید، ارز خود را فروختند. اکنون که ارز دوباره به 50 دلار رسیده، آنها تصمیم میگیرند که دوباره ارز خود را خریداری کنند تا سودی که از فروش جا مانده را جبران کنند.
- این گروه که موضع فروشنده خود را به خریدار تغییر دادهاند، تقاضای بیشتری برای خرید در سطح 50 دلار ایجاد میکنند.
ایجاد سطح مقاومت در 55 دلار
حالا فرض کنید که همهی این گروهها در سطح 50 دلار بهنوعی درگیر هستند. ارز شما به 55 دلار میرسد، اما شما آن را نمیفروشید. بعد از مدتی، ارز به 50 دلار برگشته و شما احساس پشیمانی میکنید که چرا ارز را در 55 دلار نفروختید. حالا اگر ارز دوباره به 55 دلار برسد، شما تا حد ممکن ارز خود را میفروشید.
- این رفتار مشابه توسط دیگر افراد نیز تکرار میشود و در نتیجه، عرضه زیادی در قیمت 55 دلار ایجاد میشود. این عرضه زیاد موجب میشود که قیمت از 55 دلار بالاتر نرود و به عقب برگردد.
- در نهایت، در سطح 55 دلار یک سطح مقاومت قوی شکل میگیرد که باعث محدود شدن رشد قیمت میشود.
این سناریوها تنها بخشی از دنیای پیچیده روانشناسی بازار هستند. تجربه این نوع احساسات و افکار در دنیای واقعی برای بسیاری از معاملهگران آشناست. نکته مثبت این است که این احساسات و رفتارها بهشدت در بین معاملهگران مشترک هستند. بنابراین، آگاهی از روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت و تحلیل تکنیکال میتواند به شما کمک کند تا بهتر از دیگران عمل کنید و از سرمایهگذاریهای خود سود بیشتری کسب کنید.
اندیکاتورهای حمایت و مقاومت
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای مختلفی برای شناسایی و رسم سطوح حمایت و مقاومت بهصورت خودکار وجود دارند که به معاملهگران کمک میکنند تا این سطوح را بهتر شناسایی و از آنها در تصمیمات معاملاتی خود استفاده کنند.
در زیر به برخی از این اندیکاتورها اشاره میشود:
SS SupportResistance
این اندیکاتور برای رسم سطوح حمایت و مقاومت بهصورت خودکار و به کمک دادههای تاریخی بازار عمل میکند. SS SupportResistance سطوح کلیدی قیمت را شناسایی کرده و به معاملهگر نشان میدهد که کجا ممکن است قیمت معکوس شود.
SR Numbers
این اندیکاتور، سطوح حمایت و مقاومت را بر اساس عددهای خاصی که بهطور معمول در تحلیل تکنیکال مطرح هستند، تعیین میکند. SR Numbers معمولاً از مهمترین نقاط قیمت در گذشته برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکند.
Clear Method SD
اندیکاتور Clear Method SD بهصورت خودکار سطوح حمایت و مقاومت را بر اساس تحلیل ساختار بازار و رفتار قیمت محاسبه میکند. این اندیکاتور به تحلیلگران کمک میکند تا نواحی مهم بازار را شناسایی کنند که احتمال تغییر روند در آنها بیشتر است.
Pivot DWM
اندیکاتور Pivot DWM، سطوح حمایت و مقاومت را بر اساس نقاط پیوت (Pivot Points) محاسبه میکند. این نقاط معمولاً در تحلیل تکنیکال برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند و به طور خودکار در این اندیکاتور نمایش داده میشوند.
Support Resistance Zone
اندیکاتور Support Resistance Zone، نواحی گستردهای از حمایت و مقاومت را شناسایی میکند که قیمت معمولاً در این نواحی متوقف میشود یا معکوس میشود. این نواحی ممکن است به اندازه یک سطح دقیق نباشند، اما همچنان برای شناسایی رفتار بازار مفید هستند.
VIP Dynamic Support Resistance
اندیکاتور VIP Dynamic Support Resistance سطوح حمایت و مقاومت را بهصورت داینامیک و بسته به تغییرات بازار و قیمت، بهروز میکند. این اندیکاتور قادر است سطوح پویایی از حمایت و مقاومت را که در شرایط مختلف بازار ممکن است تغییر کنند، نمایش دهد.
MQLTA Support Resistance Lines
این اندیکاتور، خطوط حمایت و مقاومت را بهصورت خودکار در نمودارها رسم میکند و از زبان برنامهنویسی MQL برای انجام این کار استفاده میکند. این خطوط بهطور معمول بر اساس دادههای تاریخی و ساختار بازار رسم میشوند و برای معاملهگران بهمنظور شناسایی نواحی حساس بازار مفید هستند.
شکست سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، شکست سطوح حمایت و مقاومت به معنای عبور قیمت از این سطوح است که میتواند نشانهای از تغییر روند یا ادامه روند موجود باشد. شکست این سطوح معمولاً با افزایش حجم معاملات همراه است که نشان میدهد تقاضا و عرضه در آن سطح تغییرات چشمگیری داشتهاند. در این حالت، رفتار بازار تغییر کرده و ممکن است روند جدیدی آغاز شود.
ویژگیهای شکست سطوح حمایت و مقاومت
- شکست سطح مقاومت: زمانی که قیمت سهم یا دارایی از یک سطح مقاومتی عبور میکند، به این معنی است که تقاضا برای خرید بیشتر از عرضه بوده است. این شکست ممکن است نشاندهنده روند صعودی جدید باشد. برای تأیید شکست، معمولاً نیاز به افزایش حجم معاملات وجود دارد که نشاندهنده قدرت بیشتر خریدها است.
- شکست سطح حمایت: زمانی که قیمت سهم یا دارایی از یک سطح حمایتی عبور میکند، نشاندهنده فشار فروش بیشتر از تقاضای خرید است. این شکست ممکن است به تغییر روند از صعودی به نزولی منجر شود.
عوامل مؤثر بر شکست سطوح حمایت و مقاومت
شکست سطوح حمایت و مقاومت ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد.
- تغییرات بنیادی: اخبار و اطلاعات جدید، مانند گزارشهای مالی شرکت، تغییرات در ارزیابیهای EPS (درآمد هر سهم)، یا اخبار اقتصادی میتواند باعث تغییر در انتظارات سرمایهگذاران و در نتیجه شکست سطوح حمایت یا مقاومت شود.
- حوادث غیر مترقبه: وقوع رویدادهای غیرمنتظره مانند بحرانهای اقتصادی، تغییرات سیاسی، یا بلایای طبیعی میتواند موجب تغییرات چشمگیر در قیمتها شود و سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شوند.
- انتظارات سرمایهگذاران: تغییر در روانشناسی بازار و انتظارات سرمایهگذاران میتواند باعث افزایش یا کاهش تقاضا و عرضه در سطوح حمایت یا مقاومت شود.
نکتهای برای تحلیلگران
تحلیلگران و سرمایهگذاران به شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت توجه زیادی دارند، زیرا این اتفاق میتواند بهعنوان سیگنالی برای تغییر روند یا ادامه روند فعلی در نظر گرفته شود. با این حال، باید توجه داشت که گاهی اوقات شکستهای نادرست (false breakouts) نیز ممکن است رخ دهند، که در آن قیمت بهطور موقت از سطح حمایت یا مقاومت عبور کرده و سپس به روند قبلی باز میگردد. بنابراین، تایید شکست با استفاده از حجم معاملات و تحلیلهای دیگر بسیار اهمیت دارد.
رابطه سطوح حمایت و مقاومت با تایمفریم
رابطه سطوح حمایت و مقاومت با تایمفریمها به این معناست که اعتبار و استحکام این سطوح با توجه به بازه زمانی که در آن قرار دارند، تغییر میکند. در تایمفریمهای بالاتر مانند روزانه یا هفتگی، سطوح حمایت و مقاومت از اعتبار بیشتری برخوردار هستند زیرا این سطوح نیازمند مشارکت تعداد بیشتری از خریداران و فروشندگان برای شکلگیری و حفظ آنها هستند.
در تایمفریمهای کوتاهتر مانند 15 دقیقه یا 30 دقیقه، قیمت ممکن است بهراحتی از این سطوح عبور کند، زیرا نوسانات کوتاهمدت و حجم معاملات کمتری وجود دارد. در مقابل، در تایمفریمهای بلندمدت، برای شکستن یک سطح حمایت یا مقاومت، نیاز به تغییرات گستردهتری در بازار است که میتواند نشانهای از تغییر روند یا ادامه روند باشد. بنابراین، سطوح حمایت و مقاومت در تایمفریمهای بالاتر معمولاً به عنوان سطوح قویتر و معتبرتر در نظر گرفته میشوند، زیرا تصمیمات معاملاتی بر اساس این سطوح توسط تعداد بیشتری از معاملهگران اتخاذ میشود.
پدیده پشیمانی معاملهگران در استفاده از حمایت و مقاومت
پدیده پشیمانی معاملهگران در استفاده از سطوح حمایت و مقاومت به زمانی اطلاق میشود که پس از شکستن این سطوح، قیمتها دوباره به نقطه قبلی خود بازمیگردند. این پدیده بهویژه زمانی رخ میدهد که قیمتها پس از نقض سطح حمایت یا مقاومت به میزانهایی باز میگردند که معاملهگران از تصمیمات خود پشیمان میشوند یا به این نتیجه میرسند که قیمتهای جدید قابل اعتماد نیستند.
یک مثال از این پدیده میتواند نقض سطح حمایت یا مقاومت بهدلیل شایعهای در بازار باشد که موجب تغییر هیجانی قیمتها میشود. اما بعد از تکذیب شایعه، قیمتها به سطوح قبلی خود باز میگردند. در چنین حالتی، پشیمانی معاملهگران اتفاق میافتد، زیرا آنها با تصمیمات اشتباه خود روبهرو شده و ممکن است به بازگشت قیمتها به سطوح قبلی امید داشته باشند.
در این شرایط، بازار به دلیل عدم تثبیت سطوح جدید مقاومت یا حمایت، دچار بیثباتی میشود و معاملهگران قادر به تصمیمگیری قطعی نیستند.
دو سناریو محتمل در این شرایط وجود دارد:
- اگر سرمایهگذاران نتوانند قیمتهای جدید را پذیرفته و نسبت به آن اطمینان پیدا کنند، قیمتها دوباره به سطح قبلی باز میگردند و این با کاهش حجم معاملات همراه خواهد بود.
- در صورتی که سرمایهگذاران قیمتهای جدید را بپذیرند، روند قیمتها به حالت عادی خود بازمیگردد و معمولاً با افزایش حجم معاملات مواجه خواهد شد.
حمایت و مقاومت قوی و ضعیف
حمایت و مقاومت قوی و ضعیف به تفاوت میان خطوط حمایتی و مقاومتی اشاره دارد که از لحاظ تأثیر در تحلیل تکنیکال و رفتار قیمت متفاوت هستند.
حمایت و مقاومت ضعیف
معمولاً خطوطی هستند که تنها یک یا چند نقطه تماس با قیمت دارند و فاقد پیشینه روانشناختی یا تأثیر قابل توجه در گذشته هستند. این خطوط به دلیل تعداد کم تماسها و تجربه کم از شکست یا برگشت در گذشته، تأثیر کمتری دارند و احتمال شکسته شدن آنها بیشتر است. به طور کلی، این سطوح به دلیل ضعف در تأثیر روانی بر بازار، به عنوان سطحی ناپایدار و غیرقوی در نظر گرفته میشوند.
حمایت و مقاومت قوی
به خطوطی اطلاق میشود که در اثر برخورد قیمت با آنها در گذشته در نقاط مختلف زمانی به وجود آمدهاند و این خطوط در تاریخچه بازار تأثیرات زیادی بر جهتگیری قیمت داشتهاند. این سطوح معمولاً از نقاط تماس متعدد در واحدهای زمانی مختلف شکل میگیرند و قیمتها در گذشته واکنشهای مشخصی به این سطوح نشان دادهاند. در نتیجه، سطوح حمایتی و مقاومتی قوی بهطور معمول برای معاملهگران اهمیت بیشتری دارند و احتمال اینکه قیمت در این سطوح بازگشت یا دچار تغییر روند شود، بیشتر است.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک با داینامیک
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک دو نوع از سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال هستند که تفاوت اصلی آنها در پایداری و تغییرات این سطوح با گذشت زمان است.
حمایت و مقاومت استاتیک
حمایت و مقاومت استاتیک به سطوحی اطلاق میشود که ثابت و تغییر ناپذیر هستند. این سطوح بر اساس دادههای تاریخی شکل میگیرند و معمولاً بهصورت خطوط افقی در نمودارها نمایان میشوند. مثلاً سطح مقاومتی که در گذشته چندین بار قیمت را مهار کرده است، بهعنوان یک سطح استاتیک شناخته میشود. این سطوح در طول زمان تغییر نمیکنند و معمولاً برای تحلیلهای بلندمدت استفاده میشوند.
حمایت و مقاومت داینامیک
حمایت و مقاومت داینامیک سطوحی هستند که با تغییرات قیمت و شرایط بازار، تغییر میکنند. این سطوح معمولاً بهصورت خطوط مورب یا شیبدار در نمودار نمایش داده میشوند و به وضعیت کنونی بازار بستگی دارند. مثلاً خطوط روند یا میانگینهای متحرک نمونههایی از حمایت و مقاومت داینامیک هستند که بهطور مداوم با حرکت قیمتها و نوسانات بازار بهروز میشوند.
بهطور خلاصه، حمایت و مقاومت استاتیک ثابت هستند و بهطور تاریخی تعیین میشوند، در حالیکه حمایت و مقاومت داینامیک بر اساس تغییرات و نوسانات بازار بهروزرسانی میشوند.
نکات کلیدی
سطح حمایت
- در سطح حمایت تعداد خریداران (حجم تقاضا) از تعداد فروشندگان (حجم عرضه) بیشتر است.
- در این حالت فروشندگان تمایلی به عرضه سهام در زیر سطح حمایت ندارند و کنترل قیمت در دست خریداران است.
- معاملهگران، سهام شرکت را در آن محدوده ارزنده ارزیابی میکنند.
- معاملهگران معتقدند، قیمتها از آن سطح پایینتر نمیآید.
- از بهم پیوستن نقاط پایینی در یک دوره زمانی روی یک خط، سطح حمایت پدید میآید.
سطح مقاومت
- در آن تعداد فروشندگان (حجم عرضه) از خریداران (حجم تقاضا) بیشتر است.
- در این حالت خریداران تمایلی به خرید سهام در بالای سطح مقاومت ندارند و کنترل قیمت در دست فروشندگان است.
- معاملهگران، فروش سهام شرکت را در آن محدوده ارزنده ارزیابی میکنند.
- معاملهگران معتقدند، قیمتها از آن سطح بالاتر نمیرود.
- از بهم پیوستن نقاط بالایی در یک دوره زمانی روی یک خط، سطح مقاومت پدید میآید.
جمعبندی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل تکنیکال است و اساس ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهد. در این سیستم، یک سطح حمایتی به عنوان کف قیمتی و یک سطح مقاومتی به عنوان سقف قیمت در نظر گرفته میشود. قیمتها ممکن است کاهش یا افزایش یابند و سطوح حمایت یا مقاومت را آزمایش کنند. در صورتی که این سطوح حفظ شوند، قیمتها بالا یا پایین میروند. اما اگر سطح حمایت یا مقاومت شکسته شود، قیمت به حرکت خود ادامه داده و احتمالاً به سطح حمایت یا مقاومت بعدی میرسد.
استفاده از سطوح حمایت و مقاومت در بازار فارکس یکی از بهترین و پرکاربردترین روشها برای کسب درآمد از این بازار پرنوسان و پرسود است. با کسب مهارت در شناسایی و استفاده از این سطوح، میتوانید تجربه معاملاتی بهتری داشته باشید. رسم نواحی حمایتی و مقاومتی معمولاً ساده و آسان است، و میتواند موقعیتهای معاملاتی پرسودی به همراه داشته باشد. به همین دلیل، تمامی تریدرها و تحلیلگران در بازار فارکس از این ابزار استفاده میکنند.
سوالات متداول
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟
حمایت از وصل کردن نقاط حداقلی (مینیمم) و مقاومت از وصل کردن نقاط حداکثری (ماکزیمم) روی نمودار به دست میآید. سطوح حمایت برای خریداران جذاب بوده و با رسیدن قیمت به این سطح با افزایش تقاضا روبهرو میشویم. اما سطوح مقاومت برای فروشندگان جذابیت دارد و با رسیدن قیمت به این سطح، معاملهگران اقدام به عرضه شدید میکنند.
چرا نقاط حمایت و مقاومت شکل میگیرند؟
علت تشکیل این نقاط به ارزش سهم بازمیگردد. برای مثال در یک سطح مقاومتی، خریداران به این نتیجه میرسند که قیمت سهم از این مقدار بیشتر نخواهد شد، بنابراین شروع به فروش میکنند. سطوح حمایت و مقاومت معمولاً در اعداد رند شکل میگیرند.
پولبک چیست؟
پولبک نوعی برگشت به خط حمایت یا مقاومت است که در آن قیمت سهم آخرین بار این سطوح را میآزماید و برای برگشت یا ادامه روند موجود آماده میشود.
نحوه تشخیص خطوط حمایت و مقاومت چگونه است؟
یکی از مهمترین راههای تشخیص سطوح مقاومت و حمایت، استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال است. این اندیکاتورها معمولاً در پلتفرمهای معاملاتی که صرافیها یا کارگزاریهای مختلف ارائه میدهند، وجود دارند. آنها معمولاً با انجام محاسبات بر روی قیمتهای قبلی، خطوط و محدودههای مقاومت و حمایت را نشان میدهند.
شناسایی حمایت و مقاومت در پرایس اکشن چگونه است؟
معاملهگران استفادهکننده از روش پرایس اکشن در محدودههای مقاومت آماده فروش و در محدودههای حمایت آماده خرید هستند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.