تورم چیست؟ همه چیز درباره تورم
تورم inflation
تورم افزایش قیمت است که می توان آن را کاهش قدرت خرید در طول زمان ترجمه کرد.
تورم زمانی است که قیمت کالاها و خدمات در یک دوره معین افزایش می یابد و منجر به کاهش قدرت خرید مشتریان می شود. هدف آن سنجش تأثیر افزایش قیمت ها بر اقتصاد در یک سال مالی است.
تورم نرخ پایین نرخ اشتغال را افزایش یا به عبارتی متعادل می کند. همچنین نرخ رشد سرمایه گذاری افزایش می یابد و در نتیجه تولید ناخالص داخلی افزایش می یابد. با این حال، می تواند باعث کاهش تورم (یا رکود) در اقتصاد بدون اقدامات احتیاطی لازم برای کاهش تورم (یا رکود) شود.
به طور خلاصه:
- تورم نرخی است که در آن قیمت کالاها و خدمات افزایش می یابد.
- تورم گاهی اوقات به سه نوع طبقه بندی می شود: تورم کششی تقاضا، تورم فشاری هزینه و تورم داخلی.
- رایج ترین شاخص های تورم مورد استفاده، شاخص قیمت مصرف کننده و شاخص قیمت عمده فروشی هستند.
- تورم را می توان بسته به دیدگاه فردی و نرخ تغییر مثبت یا منفی دید.
- آنهایی که دارایی های مشهود مانند دارایی یا کالاهای ذخیره شده دارند، ممکن است دوست داشته باشند تورم کمی را ببینند که ارزش دارایی های آنها را افزایش می دهد.
درک تورم
تورم در اقتصاد نرخ یا شاخصی است که نشان می دهد ارزش پول با گذشت زمان کاهش می یابد. به عبارت ساده، محصولات و خدمات گران قیمت امروز ممکن است فردا گران تر شوند. به عنوان مثال، قیمت طلای ۱۰ گرمی در سال ۱۹۹۰، ۴۰ دلار بود. با این حال، همین مقدار طلا امروز با قیمت ۵۷۶ دلار موجود است.
این مفهوم از دوران باستان وجود داشته است. در حکومت اولیه پادشاهی، مردم به طور گسترده از سکه های فلزی استفاده می کردند. با این حال، آنها شروع به احتکار سکه کردند که منجر به کمبود شد. در اواخر قرن هفدهم، دولت شروع به پذیرش پول فیات به عنوان اسکناس کرده بود.
در قرن هجدهم ، فیلسوف و اقتصاددان اسکاتلندی دیوید هیوم برای اولین بار از کلمه “تورم” استفاده کرد. هیوم اظهار داشت که با افزایش عرضه پول، قیمتها به افزایش خود ادامه میدهند و باعث افزایش شدید قیمتها میشوند. بعداً در اواسط قرن بیستم، میلتون فریدمن، اقتصاددان آمریکایی اظهار داشت که عرضه پول باید با رشد اقتصاد افزایش یابد زیرا قیمتهای نوسانی را تثبیت میکند. بعدها، بسیاری از اقتصاددانان دیگر مانند جان مینارد کینز و لودویگ فون میزس روی آن کار کردند. کینز نظریه درآمد را مطرح کرد و اظهار داشت که تورم زمانی رخ می دهد که تقاضا برای کالاها از عرضه آن بیشتر شود.
این نظریه بر اساس دو عامل اصلی کار می کند: قیمت ها و عرضه پول. اگر دولت عرضه پول را در اقتصاد افزایش دهد، مردم پول بیشتری خواهند داشت. این می تواند وام های آسان یا افزایش درآمد باشد. از آنجایی که مردم پول دارند، اقلام بیشتری را مطالبه (خرید) خواهند کرد. در نتیجه، شرکت ها در ازای آن قیمت های خود را افزایش خواهند داد. با ادامه این چرخه، تورم در سطح ظاهر می شود. بنابراین دولت یا نرخ بهره را افزایش می دهد یا عرضه پول را کاهش می دهد تا آن را مهار کند.
انواع تورم
۳نوع اصلی تورم وجود دارد:
1- تورم کشش تقاضا (Demand-pull inflation)
تورم کشش تقاضا زمانی رخ می دهد که افزایش عرضه پول و اعتبار، تقاضای کلی برای کالاها و خدمات را با سرعت بیشتری نسبت به ظرفیت تولید اقتصاد تحریک کند. این باعث افزایش تقاضا و افزایش قیمت می شود.
وقتی مردم پول بیشتری داشته باشند، به احساسات مثبت مصرف کننده منجر می شود. این به نوبه خود منجر به هزینه های بیشتر می شود که قیمت ها را بالاتر می برد. این شکاف تقاضا-عرضه با تقاضای بالاتر و عرضه کمتر انعطاف پذیر ایجاد می کند که منجر به قیمت های بالاتر می شود.
2- تورم فشار بر هزینه (Cost-push inflation)
تورم هزینه بر اثر افزایش قیمت ها از طریق نهاده های فرآیند تولید حاصل می شود. هنگامی که اضافات به عرضه پول و اعتبار به بازارهای کالا یا سایر دارایی ها هدایت می شود، هزینه های انواع کالاهای واسطه افزایش می یابد. این امر به ویژه زمانی مشهود است که یک شوک اقتصادی منفی به عرضه کالاهای کلیدی وارد شود.
این پیشرفت ها منجر به هزینه های بالاتر برای محصول یا خدمات نهایی می شود و به افزایش قیمت مصرف کننده منجر می شود. به عنوان مثال، هنگامی که عرضه پول گسترش می یابد، رونق سفته بازی در قیمت نفت ایجاد می کند. این بدان معنی است که هزینه انرژی می تواند افزایش یابد و به افزایش قیمت مصرف کننده کمک کند، که در معیارهای مختلف تورم منعکس می شود.
3- تورم داخلی (Built-in inflation)
تورم داخلی مربوط به انتظارات تطبیقی یا این ایده است که مردم انتظار دارند نرخ تورم فعلی در آینده ادامه یابد. با افزایش قیمت کالاها و خدمات، مردم ممکن است انتظار افزایش مداوم در آینده را با نرخ مشابه داشته باشند. به این ترتیب، کارگران ممکن است برای حفظ استاندارد زندگی خود هزینه یا دستمزد بیشتری را طلب کنند. افزایش دستمزد آنها منجر به قیمت تمام شده کالاها و خدمات می شود و این مارپیچ دستمزد-قیمت همچنان ادامه می یابد که یک عامل عامل دیگر را القا می کند و بالعکس.
4 نوع تورم بر اساس سرعت نرخ افزایش وجود دارد:
۱- تورم خزنده
در مرحله اولیه، نرخ تورم حدود ۲٪، ۳٪ یا ۵٪ است. در این مرحله، قیمت ها به تدریج با نرخ بسیار کم افزایش می یابد. با این حال، نادیده گرفتن آنها می تواند باعث افزایش قیمت ها شود.
2- تورم پیاده روی
گفته میشود که پیادهروی زمانی انجام میشود که نرخ سالانه ۳ تا ۱۰ درصد افزایش یابد. در سپتامبر ۲۰۲۲، بانک مرکزی سوئد گزارش تورم ۹ درصدی را اعلام کرد که احتمالاً بالاترین نرخ تورم از سال ۱۹۹۰ است. بعداً، کشورهای غربی اخبار تورم ۷-۸ درصدی داشتند.
3- جاری (۱۰-۲۰%) انواع تورم
زمانی که تورم با نرخ قابل توجهی شروع به افزایش می کند. معمولاً به عنوان نرخی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد در سال تعریف می شود. با این نرخ، تورم هزینه های قابل توجهی را به اقتصاد تحمیل می کند و می تواند به راحتی شروع به خزش کند.
4- تورم گنده
تورم گالوپ زمانی اتفاق می افتد که نرخ آن بین ۲۰ تا ۱۰۰۰ درصد باشد. در چنین شرایطی، بی ثباتی بیش از حد در اقتصاد وجود دارد. در نتیجه، نهادهای حاکم نمی توانند شرایط را تحت کنترل خود درآورند. به عنوان مثال، در دهه ۱۹۹۰، روسیه با یک وضعیت تاخت و تاز مواجه شد که در آن قیمت مواد غذایی و کالاها به شدت افزایش یافت. در سال ۱۹۹۳، این نرخ در روسیه ۸۳۹٫۲۱ درصد بود.
5- تورم بیش از حد
ابر تورم زمانی رخ می دهد که نرخ بالای ۱۰۰۰ درصد باشد. در این مرحله ارزش پول سریعتر کاهش می یابد.
علل تورم
بیایید به علل تورم که بر اقتصاد تأثیر می گذارد نگاه کنیم:
افزایش عرضه پول
عرضه پول یکی از دلایل اصلی ایجاد تورم است. زمانی اتفاق می افتد که دولت ارز بیشتری از نرخ رشد رایج چاپ کند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۹، زیمبابوه برای عادی سازی وضعیت اقتصادی، ارز اضافی چاپ کرد. به همین ترتیب، سایر کشورهای آفریقایی نیز برای افزایش عرضه خود پول چاپ می کنند.
سیاست های دولت
گاهی اوقات، برنامه ها و سیاست های دولت نیز می تواند باعث تورم شود. به عنوان مثال، محدودیت در واردات باعث افزایش هزینه تولید می شود. در نتیجه، شرکت ها سعی می کنند با افزایش قیمت محصولات خود، این هزینه اضافی را تعدیل کنند.
تغییرات در نرخ ارز
اگر ارزش دلار نوسان داشته باشد، مصرف کنندگان قدرت خرید کمتری خواهند داشت. در نتیجه قیمت محصولات افزایش می یابد و باعث این وضعیت می شود.
افزایش نرخ دستمزد
افزایش نرخ دستمزد یکی از عوامل حیاتی برای تورم است. با افزایش عرضه پول توسط دولت، حقوق افراد نیز افزایش می یابد. بنابراین، مصرف کنندگان تمایل به خرید محصولات دارند که باعث افزایش قیمت می شود.
شاخص های اندازه گیری تورم
سه شاخص برای اندازه گیری تورم به شرح زیر است:
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) شاخصی برای اندازه گیری میانگین قیمت سبد کالایی (کالاهای ثابت) است که مصرف کنندگان تمایل به خرید دارند. مثلا حمل و نقل، دارو، سوخت و موارد مشابه. قیمت سال پایه تقسیم بر قیمت سال جاری نرخ را نشان می دهد.
شاخص قیمت عمده فروشی (WPI)
شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) قیمت کالاها را قبل از توزیع اندازه گیری می کند. به عبارت دیگر، کالاها برای شرکت برای تولید اقلام نهایی ضروری هستند. از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. مثلا سوخت و نیرو.
شاخص قیمت تولید کننده (PPI)
شاخص قیمت تولیدکننده قیمت کالاهایی را که عمدتاً در تولید مورد استفاده قرار می گیرند اندازه گیری می کند. این مواد شامل مواد اولیه مانند گندم، برنج، پنبه و نخ میشود. تنها تفاوت بین CPI و PPI این است که اولی بر روی کالاهای مصرفی متمرکز است. در مقابل، دومی بر کالاهای تولیدکننده تمرکز دارد.
فرمول
برای محاسبه نرخ، کاربران نیاز به جمع آوری داده ها بر مبنای قبلی دارند. سپس، بعداً از فرمول CPI برای محاسبه نرخ یک دوره خاص استفاده کنید. حال برای درک بهتر به فرمول محاسبه تورم نگاه می کنیم:
جایی که:
B = قیمت محصول در سال جاری
A = قیمت محصول در سال قبل (پایه)
به عنوان مثال، اگر قیمت ۱ کیلوگرم انبه در سال ۲۰۲۱ ۰٫۹۶ دلار بود و در حال حاضر قیمت آن ۱٫۲۷ دلار است. بنابراین با استفاده از فرمول، قیمت انبه ۳۲ درصد افزایش یافته است.
مثال
در اینجا یک مثال از تورم برای درک بهتر مفهوم آورده شده است.
تورم منطقه یورو در آگوست ۲۰۲۲ به ۹٫۱ درصد رسید. در کشورهای اتحادیه اروپا ، CPI هر ماه ۰٫۶ درصد افزایش یافت. در نتیجه بحران جنگ اوکراین، تورم منطقه یورو افزایش یافته است. یک گزارش تورم دیگر می گوید که دولت سوئد نرخ بهره را ۱۰۰ واحد افزایش داده است و نسبت به وضعیت آینده هشدار داده است. علاوه بر این، اخبار تورم در مورد ژاپن شاهد افزایش CPI بود که در اوت ۲۰۲۲ ۲٫۸٪ بود.
مزایا و معایب تورم
تورم را میتوان بهعنوان یک چیز خوب یا بد تعبیر کرد، بسته به اینکه کدام سمت را انتخاب کنیم و با چه سرعتی تغییر رخ میدهد.
مزایا
افرادی که داراییهای مشهود (مانند داراییها یا کالاهای ذخیرهشده) به ارز اصلی خود قیمتگذاری شدهاند، ممکن است دوست داشته باشند تورم کمی را ببینند، زیرا قیمت داراییهایشان را افزایش میدهد و میتوانند آن را با نرخ بالاتری بفروشند.
تورم اغلب منجر به سفته بازی توسط مشاغل در پروژه های مخاطره آمیز و توسط افرادی می شود که در سهام شرکت ها سرمایه گذاری می کنند زیرا آنها انتظار بازدهی بهتری نسبت به تورم دارند.
یک سطح بهینه از تورم اغلب برای تشویق هزینهها به جای پسانداز تا حدی تبلیغ میشود. اگر قدرت خرید پول در طول زمان کاهش یابد، ممکن است انگیزه بیشتری برای خرج کردن به جای پس انداز و خرج کردن در زمان بعدی وجود داشته باشد. ممکن است هزینه ها را افزایش دهد که ممکن است فعالیت های اقتصادی را در یک کشور تقویت کند. تصور میشود که یک رویکرد متعادل، ارزش تورم را در محدوده بهینه و مطلوب نگه میدارد.
معایب
خریداران چنین داراییهایی ممکن است از تورم راضی نباشند، زیرا باید پول بیشتری بپردازند. افرادی که دارایی هایی با ارزش پول اصلی خود مانند پول نقد یا اوراق قرضه دارند، ممکن است تورم را دوست نداشته باشند، زیرا ارزش واقعی دارایی آنها را از بین می برد. به این ترتیب، سرمایه گذارانی که به دنبال محافظت از پرتفوی خود در برابر تورم هستند، باید طبقات دارایی های محافظت شده تحت پوشش تورم، مانند طلا، کالاها و تراست های سرمایه گذاری املاک و مستغلات (REIT) را در نظر بگیرند. اوراق قرضه شاخص تورمی یکی دیگر از گزینه های محبوب برای سرمایه گذاران برای سود بردن از تورم است.
نرخ تورم بالا و متغیر می تواند هزینه های عمده ای را بر اقتصاد تحمیل کند. کسبوکارها، کارگران و مصرفکنندگان باید در تصمیمگیریهای خرید، فروش و برنامهریزی خود، تأثیرات افزایش قیمتها را در نظر بگیرند. این یک منبع اضافی از عدم اطمینان را به اقتصاد وارد می کند، زیرا ممکن است در مورد نرخ تورم آینده اشتباه حدس بزنند. انتظار می رود زمان و منابع صرف شده برای تحقیق، برآورد و تعدیل رفتار اقتصادی تا سطح عمومی قیمت ها افزایش یابد. این با مبانی اقتصادی واقعی مخالف است، که ناگزیر هزینه ای را برای اقتصاد به عنوان یک کل نشان می دهد.
حتی نرخ تورم پایین، باثبات و به راحتی قابل پیش بینی، که برخی آن را بهینه می دانند، ممکن است منجر به مشکلات جدی در اقتصاد شود. دلیل آن این است که پول جدید چگونه، کجا و چه زمانی وارد اقتصاد می شود. هر زمان که پول و اعتبار جدید وارد اقتصاد می شود، همیشه در دست افراد خاص یا شرکت های تجاری است. فرآیند تعدیل سطح قیمت به عرضه پول جدید، زمانی ادامه مییابد که آنها پول جدید را خرج میکنند و از دستی به دست دیگر و حسابی به حساب دیگر در اقتصاد میچرخند.
تورم ابتدا برخی از قیمت ها را بالا می برد و بعداً قیمت های دیگر را افزایش می دهد. این تغییر متوالی در قدرت خرید و قیمت ها (معروف به اثر Cantillon) به این معنی است که روند تورم نه تنها سطح عمومی قیمت را در طول زمان افزایش می دهد. اما در طول مسیر قیمتها ، دستمزدها و نرخهای بازده نسبی را نیز تحریف میکند. اقتصاددانان به طور کلی درک می کنند که اعوجاج قیمت های نسبی به دور از تعادل اقتصادی برای اقتصاد خوب نیست، و اقتصاددانان اتریشی حتی معتقدند که این فرآیند محرک اصلی چرخه های رکود در اقتصاد است.
فواید
بیایید به مزایای تورم در بخش های مختلف اقتصاد نگاه کنیم:
وام گیرندگان با وام های قبلی
اگرچه این کار به نفع همه نیست، اما برخی از وام گیرندگان از آن سود می برند. دولت را مجبور به افزایش نرخ های بانکی می کند. بنابراین، افرادی که قبلا وام با سود ثابت خریداری کرده اند، نیازی به پرداخت نرخ سود بالاتر ندارند.
بازرگانان و تولیدکنندگان
تورم باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات می شود. در نتیجه، تولیدکنندگان سود هنگفتی خواهند داشت. از سوی دیگر، شرایطی مانند تورم کشش تقاضا، مصرف کنندگان را مجبور به خرید اقلام حتی با قیمت بالاتر می کند. برای مثال، صاحبان نیروگاههای انرژی از افزایش قیمت سود میبرند، زیرا انرژی علیرغم این وضعیت بسیار حیاتی است. به همین ترتیب، با توجه به ادامه مصرف غذا توسط انسان، صنعت غذا نیز نظریه مشابهی دارد.
وام دهندگان
به دلیل افزایش نرخ بهره، موسسات وام دهنده مانند بانک ها سودآور هستند. اما، به عنوان مثال، وام گیرندگان در حال حاضر به دلیل آن باید نرخ بهره بالاتری را به وام دهندگان بپردازند.
سرمایه گذاران
سرمایه گذاران و سهامداران ذینفع اصلی این وضعیت هستند. اول اینکه بازار سهام شاهد افزایش قیمت سهام است. با افزایش بازار، قیمت سهام صعودی می شود. در نتیجه، سهامداران نیز سود سهام بالایی دریافت می کنند.
تولیدکنندگان اولیه
تولیدکنندگان اولیه مانند کشاورزان در این شرایط برنده هستند. این به این دلیل است که درآمد آنها نیز با افزایش هزینه عوامل دو برابر می شود.
کارمندان
در نهایت، چرخه تورم بدون کارمندان ناقص است. افزایش عرضه پول همچنین نرخ دستمزد کارگران را افزایش می دهد. در نتیجه، آنها می توانند درآمد اضافی خرج کنند و از یک زندگی رسمی لذت ببرند.
اثرات تورم
در اینجا برخی از اثرات تورم برای درک واضح مفهوم وجود دارد:
کاهش ارزش پول
اثر ثابت این مفهوم کاهش ارزش پول است. نشان دهنده کاهش ارزش پول است. کالایی که یک روز قبل مقرون به صرفه بود، روز بعد گران می شود. به عنوان مثال، متوسط قیمت یک خودرو در سال ۱۹۷۴، ۹۷ دلار بود. با این حال، اکنون قیمت آن در حدود ۱۳۸۰۰ دلار است.
افزایش نرخ های بانکی
افزایش قیمت ها دولت را مجبور به افزایش نرخ های بانکی می کند. به عنوان مثال، دولت فدرال در چند ماه گذشته به طور مداوم نرخ های بانکی را ۰٫۵ واحد افزایش داده است. اگر آنها به این کار ادامه دهند، مصرف کنندگان کمتر وام می گیرند و سعی می کنند پول را نگه دارند.
استاندارد بالای زندگی
از آنجایی که مصرف کنندگان درآمد خوبی دارند، تمایل دارند بیشتر برای کالاها و خدمات هزینه کنند. به عنوان مثال، یک خانواده از طبقه متوسط از خرید زودتر فر اجتناب می کنند. با این حال، داشتن پول اضافی به آنها کمک می کند تا استانداردهای زندگی خود را ارتقا دهند.
قیمت های بالا
یکی از تاثیرات مهم تورم بر قیمت هاست. اگر بنگاه ها در مورد آن مطلع شوند، قیمت های خود را افزایش خواهند داد. این شرکت ها معتقدند مشتریان آماده پرداخت هر مبلغی هستند، بنابراین خدمات و کالاها گران می شوند.
نابرابری توزیع درآمد
افزایش قیمت بر فقرا تأثیر می گذارد و ثروتمندان را ثروتمندتر می کند. به زبان ساده، صاحبان بنگاه ها (تجار و کارآفرینان) با افزایش قیمت ها ثروتمند می شوند. در مقابل، مصرفکنندگان به پرداخت آنها ادامه میدهند که منجر به درآمد کمتر میشود.
تأثیر منفی بر صادرات
با افزایش قیمت مواد اولیه ، صادرات نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. در نتیجه تقاضا برای محصولات در بازار خارجی کاهش می یابد. بنابراین درآمدهای صادراتی کاهش می یابد.
تأثیر بر سرمایه گذاران
با افزایش قیمت ها، سرمایه گذاران سعی می کنند کمتر پس انداز کنند و بیشتر خرج کنند. با این حال، اگر کشوری نرخ بالایی داشته باشد، بازار واکنش منفی نشان می دهد.
اثرات تورم بر اقتصاد
تورم می تواند از طرق مختلف بر اقتصاد تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر تورم باعث کاهش پول یک کشور شود، این میتواند با مقرونبهصرفهتر کردن کالاهایشان در صورت قیمتگذاری بر اساس ارز کشورهای خارجی، برای صادرکنندگان مفید باشد.
از سوی دیگر، این امر می تواند با گران شدن کالاهای ساخت خارجی به واردکنندگان آسیب برساند. تورم بالاتر همچنین میتواند هزینهها را تشویق کند، زیرا مصرفکنندگان به دنبال خرید سریع کالاها قبل از افزایش بیشتر قیمتها هستند. از سوی دیگر، پس انداز کنندگان می توانند ارزش واقعی پس انداز خود را کاهش دهند و توانایی آنها را برای خرج کردن یا سرمایه گذاری در آینده محدود کنند.
چرا تورم در حال حاضر اینقدر بالاست؟
در سال ۲۰۲۲، نرخ تورم در ایالات متحده و سراسر جهان به بالاترین سطح خود از اوایل دهه ۱۹۸۰ افزایش یافت. در حالی که هیچ دلیل واحدی برای این افزایش سریع قیمتهای جهانی وجود ندارد، مجموعهای از رویدادها با هم کار کردند تا تورم را به چنین سطوح بالایی افزایش دهند.
همهگیری کووید-۱۹ در اوایل سال ۲۰۲۰ منجر به قرنطینهها و سایر اقدامات محدودکننده شد که زنجیرههای تامین جهانی، از بسته شدن کارخانهها تا گلوگاهها در بنادر دریایی را تا حد زیادی مختل کرد. در همان زمان، دولت ها چک های محرک و افزایش مزایای بیکاری را برای کمک به کاهش اثرات مالی این اقدامات بر افراد و مشاغل کوچک صادر کردند. زمانی که واکسنهای کووید گسترش یافت و اقتصاد به سرعت برگشت، تقاضا (که تا حدی توسط پول محرک و نرخهای بهره پایین تامین میشد) به سرعت از عرضه پیشی گرفت، که هنوز برای بازگشت به سطح قبل از کووید تلاش میکرد.
تهاجم بیدلیل روسیه به اوکراین در اوایل سال ۲۰۲۲ منجر به یک سری تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای تجاری علیه روسیه شد و عرضه نفت و گاز جهان را محدود کرد زیرا روسیه تولیدکننده بزرگ سوختهای فسیلی است. در همان زمان، قیمت مواد غذایی افزایش یافت زیرا برداشت غلات بزرگ اوکراین نمی توانست صادر شود. همانطور که قیمت سوخت و مواد غذایی افزایش یافت، منجر به افزایش مشابه در زنجیره ارزش شد.
سوالات متداول
تورم خوب است یا بد؟
بسته به شدت می تواند هم خوب و هم بد باشد. به عنوان مثال، اگر نرخ تورم در حدود ۲-۵٪ باشد، می تواند خوب باشد. با این حال، اگر از ۷ درصد یا بیشتر عبور کند، اقتصاد ممکن است سقوط کند.
آیا تورم باعث رکود می شود؟
تورم بسته به واکنش دولت می تواند باعث رکود شود. به عنوان مثال، اگر سازمانها نرخهای بهره بالا را به میزانی که مصرفکنندگان پول خود را نگه دارند، تحمیل کنند، میتواند منجر به رکود شود.
آیا می توان تورم را معکوس کرد؟
بله، امکان معکوس کردن تورم وجود دارد. اما، اقتصاد ابتدا باید یک برنامه سیستماتیک برای مهار آن اتخاذ کند. به عنوان مثال، بانک ها می توانند نرخ بهره را افزایش دهند تا مصرف کنندگان از خرج کردن یا استقراض پول خودداری کنند. همچنین، بانک مرکزی می تواند طرح های سرمایه گذاری را در جایی نصب کند که مردم سعی کنند پول خود را نگه دارند.
آیا تورم هرگز کاهش می یابد؟
بله ممکن است. به عنوان مثال، زمانی که کشورها برعکس آن (کاهش تورم) و سایر اقدامات را اتخاذ می کنند، نرخ می تواند به میزان قابل توجهی کاهش یابد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.