تورم یک پدیده بسیار مورد بحث در اقتصاد است و بوده است. حتی استفاده از کلمه تورم در زمینه های مختلف معانی مختلفی دارد. بسیاری از اقتصاددانان، بازرگانان و سیاستمداران معتقدند که سطوح تورم متوسط ​​برای هدایت مصرف مورد نیاز است، با این فرض که سطوح بالاتر مخارج برای رشد اقتصادی بسیار مهم است.

فدرال رزرو معمولا نرخ تورم سالانه را برای ایالات متحده هدف قرار می دهد و معتقد است که افزایش آهسته سطح قیمت باعث سوددهی کسب و کارها می شود و مانع از انتظار مصرف کنندگان برای قیمت های پایین تر قبل از خرید می شود. در واقع برخی معتقدند که کارکرد اصلی تورم جلوگیری از کاهش تورم است.

برخی دیگر استدلال می کنند که تورم اهمیت کمتری دارد و حتی یک کشش خالص بر اقتصاد است. افزایش قیمت ها، پس انداز پول را سخت تر می کند و افراد را به سمت استراتژی های سرمایه گذاری پرمخاطره تر برای افزایش یا حتی حفظ ثروت خود سوق می دهد. برخی ادعا می کنند که تورم به ضرر برخی مشاغل یا افراد به ضرر دیگران است.

مزایای تورم

وقتی اقتصاد با ظرفیت کار نمی کند، یعنی نیروی کار یا منابع استفاده نشده وجود دارد، تورم از نظر تئوری به افزایش تولید کمک می کند. دلار بیشتر به معنای هزینه بیشتر است که معادل تقاضای کل بیشتر است. تقاضای بیشتر به نوبه خود باعث تولید بیشتر برای پاسخگویی به این تقاضا می شود.

جان مینارد کینز ، اقتصاددان بریتانیایی معتقد بود که برای جلوگیری از پارادوکس صرفه جویی، تورم لازم است. این پارادوکس بیان می کند که اگر به دلیل بهره وری بیش از حد کشور به قیمت های مصرف کننده اجازه داده شود به طور مداوم کاهش یابد، مصرف کنندگان یاد می گیرند که خرید خود را متوقف کنند تا منتظر یک معامله بهتر باشند. اثر خالص این پارادوکس کاهش تقاضای کل است که منجر به تولید کمتر، اخراج کارکنان و اقتصاد متزلزل می شود.

زمانی اقتصاددانان معتقد بودند که رابطه معکوس بین تورم و بیکاری وجود دارد و می توان با افزایش تورم با افزایش بیکاری مبارزه کرد.

چه کسانی از تورم سود می برند؟

یک سطح ثابت و متوسط ​​تورم برای اقتصاد مفید است و همچنین می‌تواند به نفع مصرف‌کنندگان عادی باشد. سه سناریوی زیر نشان می‌دهد چه کسانی از تورم سود می‌برند.

صاحبان خانه از تورم سود می برند

وقتی تورم قدرت خرید پول را کاهش می‌دهد، مردم بیشتر برای مسکن پرداخت می‌کنند و این بدان معناست که تورم ارزش ملک را افزایش می‌دهد. تورم همچنین هزینه زمین، مواد و نیروی کار برای ساخت خانه های جدید را افزایش می دهد. این امر ساخت و سازهای جدید را محدود می کند و خانه های موجود را با ارزش تر می کند، تقاضا را افزایش می دهد و قیمت خانه را بیشتر می برد.

افرادی که بدهی با نرخ ثابت دارند از تورم سود می برند

اگر بدهی با نرخ ثابت مانند وام مسکن یا وام دانشجویی دارید، تورم به شما کمک می کند. وام های دانشجویی فدرال دارای نرخ بهره ثابت 4.99٪ برای دانشجویان کارشناسی است که کمتر از نرخ تورم فعلی است. زمانی که نرخ تورم از نرخ بهره وام های دانشجویی بیشتر شود، هزینه وام گرفتن پول برای پرداخت کالج کاهش می یابد.

اگر وام مسکن با نرخ ثابت با نرخ بهره کمتر از نرخ تورم دارید، ارزش بدهی شما در حال کاهش است. همانطور که در بالا ذکر شد، تورم باعث افزایش ارزش خانه شما نیز می شود. متوسط ​​نرخ بهره برای وام مسکن 30 ساله با نرخ ثابت در سال 2021 به 2.8 درصد کاهش یافت بسیار کمتر از نرخ تورم فعلی. با افزایش تورم و قیمت ها، وام مسکن شما ارزش کمتری دارد و به بهبود وضعیت مالی شما کمک می کند.

سرمایه گذاران ممکن است از تورم منتفع شوند

سرمایه‌گذاران می‌توانند از تورم سود ببرند، اما درک این نکته مهم است که برخی از بخش‌های بازار سهام بیشتر از سایرین سود می‌برند. به طور کلی، شرکت هایی که می توانند قیمت کالاها و خدمات خود را مطابق با تورم افزایش دهند، سود خواهند برد، در حالی که آنهایی که قیمت گذاری غیرکشسانی دارند، متضرر خواهند شد. به عنوان مثال، سهام انرژی معمولاً از افزایش قیمت نفت سود می‌برند، در حالی که مردم با وجود تورم به خرید مواد اولیه ادامه می‌دهند و به سهام اصلی مصرف‌کننده کمک می‌کنند.

آیا تورم می تواند چیز خوبی باشد؟

با کمال تعجب، بله. سطحی از تورم برای اقتصاد بسیار مهم است.فدرال رزرو دو وظیفه دارد: به حداکثر رساندن اشتغال و حفظ ثبات قیمت. کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) قضاوت می کند که نرخ تورم 2 درصد به دستیابی به این وظایف کمک می کند. این مقدار تورم به خانوارها و کسب و کارها این امکان را می دهد که از نظر مالی برای پس انداز، سرمایه گذاری و قرض گرفتن پول تصمیم گیری کنند.

فدرال رزرو وظیفه دارد با تنظیم عرضه پول و نرخ بهره کشور، تورم را در سطح سالم نگه دارد. زمانی که اقتصاد خیلی سریع در حال گسترش است و تورم افزایش می یابد، فدرال رزرو معمولا نرخ های بهره را افزایش می دهد یا دارایی ها را می فروشد تا مقدار پول نقد در گردش را کاهش دهد. این امر وام گرفتن برای مردم را گران‌تر می‌کند که رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد و تورم را کاهش می‌دهد.

در حالی که تورم بالا می تواند مضر باشد، تورم بسیار کم نیز می تواند اقتصاد را تضعیف کند. هنگامی که اقتصاد در حال مبارزه است و تورم بسیار پایین است، فدرال رزرو با کاهش نرخ بهره یا خرید دارایی برای افزایش گردش پول نقد، رویکرد مخالف را در پیش خواهد گرفت. هدف این است که مردم بتوانند پول قرض کنند و فعالیت اقتصادی را تحریک کنند.

نتیجه

برای بسیاری، تورم ترسناک و مضر است. برای دیگران، تورم بخش ضروری رشد اقتصاد است. یکی از ملاحظات مهم تورم، واکنش دولت است که اغلب نرخ بهره را افزایش می دهد، اقتصاد را کند می کند و خطر تورم را افزایش می دهد. در دوره‌های تورمی، برخی از طرف‌ها سود می‌برند در حالی که برخی دیگر با ریسک‌های بیشتری روبرو هستند.