تقاضا برای نیروی کار چیست؟
تقاضا برای کار Demand For Labor
هنگام تولید کالاها و خدمات، مشاغل به نیروی کار و سرمایه به عنوان ورودی فرآیند تولید خود نیاز دارند. تقاضا برای نیروی کار یک اصل اقتصادی است که از تقاضا برای خروجی یک شرکت ناشی می شود. یعنی اگر تقاضا برای خروجی یک شرکت افزایش یابد، شرکت نیروی کار بیشتری را طلب خواهد کرد و در نتیجه کارکنان بیشتری را استخدام خواهد کرد و اگر تقاضا برای تولید کالا و خدمات شرکت کاهش یابد، به نوبه خود به نیروی کار کمتری نیاز خواهد داشت و تقاضای آن برای نیروی کار کاهش مییابد و کارکنان کمتری باقی میمانند.
عوامل بازار کار موجب عرضه و تقاضای نیروی کار می شود. کسانی که جویای کار هستند نیروی کار خود را در ازای دستمزد تامین می کنند. مشاغلی که از کارگران تقاضای نیروی کار می کنند، هزینه زمان و مهارت های خود را پرداخت خواهند کرد.
کاهش تقاضا برای نیروی کار
تقاضا برای نیروی کار مفهومی است که میزان تقاضا برای نیروی کار را توصیف می کند که یک اقتصاد یا شرکت مایل به استخدام در یک مقطع زمانی معین است. این تقاضا ممکن است لزوماً در تعادل بلندمدت نباشد. این توسط شرکت های دستمزد واقعی که مایل به پرداخت برای این کار هستند و تعداد کارگرانی که مایل به تامین نیروی کار با آن دستمزد هستند تعیین می شود.
واحدی که سود را حداکثر می کند، طبق قانون تصمیم گیری حاشیه ای، واحدهای کار اضافی را فرمان می دهد: اگر خروجی اضافی که با استخدام یک واحد کار بیشتر تولید می شود، بیش از آنکه به هزینه کل اضافه کند، به کل درآمد اضافه کند، شرکت سود را افزایش می دهد. با افزایش استفاده از نیروی کار به استخدام نیروی کار بیشتر و بیشتر ادامه خواهد داد تا جایی که درآمد اضافی ایجاد شده توسط نیروی کار اضافی دیگر از هزینه اضافی نیروی کار بیشتر نباشد. این رابطه در جامعه اقتصاد، محصول حاشیه ای کار (MPL) نیز نامیده می شود.
ملاحظات دیگر
با توجه به قانون کاهش بازده حاشیه ای ، طبق تعریف، در اکثر بخش ها، در نهایت MPL کاهش می یابد. بر اساس این قانون: با اضافه شدن واحدهای یک ورودی (با ثابت نگه داشتن سایر ورودی ها) به نقطه ای می رسد که اضافات حاصل به خروجی شروع به کاهش می کند. که محصول حاشیه ای کاهش می یابد.
ملاحظات دیگر محصول درآمد حاشیه ای کار (MRPL) است که تغییر در درآمد حاصل از به کارگیری یک واحد کار اضافی است که تمام ورودی های دیگر را ثابت نگه می دارد. این می تواند برای تعیین تعداد بهینه کارگران برای استخدام در نرخ دستمزد معین بازار استفاده شود. بر اساس تئوری اقتصادی، بنگاههای حداکثر سود، کارگران را تا جایی استخدام میکنند که محصول درآمد نهایی برابر با نرخ دستمزد باشد، زیرا برای یک شرکت کارآمد نیست که به کارگرانش بیشتر از درآمد حاصل از کارشان بپردازد.
دلایل رایج برای تغییر در تقاضای نیروی کار
- تغییرات در بهره وری نهایی نیروی کار، مانند پیشرفت های تکنولوژیکی که توسط کامپیوترها ایجاد شده است.
- تغییرات در قیمت سایر عوامل تولید، از جمله تغییر در قیمت نسبی نیروی کار و موجودی سرمایه.
- تغییرات در قیمت خروجی یک واحد تجاری، معمولاً از یک واحد تجاری که هزینه بیشتری برای محصول یا خدمات خود دریافت می کند.
تغییر در تقاضا برای نیروی کار
منحنی تقاضا برای نیروی کار به دنبال هر تغییری در یک عامل تعیین کننده تقاضا، به غیر از نرخ دستمزد، تغییر خواهد کرد. اگر نرخ دستمزد تغییر کند، حرکتی در امتداد منحنی تقاضای موجود رخ خواهد داد.
نمونه ای از تغییراتی که می تواند باعث تغییر در منحنی تقاضا شود عبارتند از:
- تغییرات در بهره وری نیروی کار
- تغییرات در سطح مهارت نیروی کار (که بر عرضه نیز تأثیر می گذارد).
- تغییرات در قیمت کالاها یا خدمات تولید شده.
- افزایش یا کاهش تقاضا برای کالا یا خدمات.
- تغییرات در قیمت های جایگزین، از جمله تکنولوژی.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.