تقاضای کل و عوامل تغییر آن
چه عواملی باعث تغییر در تقاضای کل می شود؟
تقاضای کل (AD) مقدار کل کالاها و خدماتی است که مصرف کنندگان مایل به خرید در یک اقتصاد معین و در یک دوره معین هستند. گاهی اوقات تقاضای کل به گونه ای تغییر می کند که رابطه آن با عرضه کل (AS) تغییر می کند و به آن «تغییر» می گویند.
از آنجایی که اقتصاددانان مدرن تقاضای کل را با استفاده از یک فرمول خاص محاسبه می کنند، تغییرات ناشی از تغییرات در ارزش متغیرهای ورودی فرمول است: مخارج مصرف کننده، مخارج سرمایه گذاری، مخارج دولت، صادرات و واردات.
به طور خلاصه:
- تقاضای کل (AD) مقدار کل کالاها و خدمات در یک اقتصاد است که مصرف کنندگان مایل به خرید در یک بازه زمانی خاص هستند.
- هنگامی که تقاضای کل در رابطه خود با عرضه کل تغییر می کند، این به عنوان تغییر در تقاضای کل شناخته می شود.
- AD شامل مجموع هزینه های مصرف کننده، مخارج سرمایه گذاری، مخارج دولت و تفاوت بین صادرات و واردات است.
- هنگامی که هر یک از این نهاده های تقاضای کل تغییر می کند، آنگاه تغییری در تقاضای کل ایجاد می شود.
تغییر منحنی تقاضای کل
منحنی AD زمانی که کل مخارج مصرف کننده کاهش می یابد به سمت چپ تغییر می کند. مصرف کنندگان ممکن است کمتر هزینه کنند زیرا هزینه زندگی در حال افزایش است یا مالیات های دولتی افزایش یافته است.
مصرف کنندگان ممکن است تصمیم بگیرند در صورت افزایش قیمت ها در آینده، کمتر هزینه کنند و بیشتر پس انداز کنند. ممکن است ترجیحات زمانی مصرف کننده تغییر کند و مصرف آینده ارزش بیشتری نسبت به مصرف فعلی داشته باشد.
سیاست مالی انقباضی همچنین می تواند تقاضای کل را به سمت چپ سوق دهد. دولت ممکن است تصمیم به افزایش مالیات یا کاهش هزینه ها برای رفع کسری بودجه بگیرد. سیاست پولی اثرات فوری کمتری دارد. اگر سیاست پولی نرخ بهره را افزایش دهد، افراد و مشاغل تمایل دارند کمتر وام بگیرند و بیشتر پس انداز کنند. این می تواند AD را به چپ منتقل کند.
آخرین متغیر عمده، صادرات خالص (صادرات منهای واردات)، کمتر مستقیم و بحث برانگیزتر است. مازاد حساب جاری یک کشور همیشه با تغییر حساب سرمایه (یعنی مازاد تجاری یا صادرات خالص مثبت) متعادل می شود. این به معنای هجوم خالص ارز خارجی یا دلاری است که در خارج از کشور نگهداری می شود تا برای این واقعیت که خارجی ها بیشتر از آنچه به ایالات متحده می فروشند کالاهای آمریکایی می خرند، بپردازند. در خارج از کشور نگهداری می شود و به طور کلی تقاضای کل را به طور مثبت تغییر می دهد.
شوک تقاضای کل
بر اساس تئوری اقتصاد کلان، شوک تقاضا یک تغییر مهم در جایی در اقتصاد است که بر بسیاری از تصمیمات مربوط به هزینه ها تأثیر می گذارد و باعث تغییر ناگهانی و غیرمنتظره در منحنی تقاضای کل می شود.
برخی از شوک ها ناشی از تغییرات تکنولوژی است. پیشرفت های فناوری می تواند نیروی کار را مولدتر کند و بازده سرمایه را افزایش دهد. این امر معمولاً به دلیل کاهش هزینه ها در یک یا چند بخش ایجاد می شود و فضای بیشتری را برای مصرف کنندگان برای خرید کالاهای اضافی، پس انداز یا سرمایه گذاری ایجاد می کند. در این حالت، تقاضا برای کل کالاها و خدمات همزمان با کاهش قیمت ها افزایش می یابد.
بیماری ها و بلایای طبیعی اگر درآمد را محدود کرده و باعث شود مصرف کنندگان کالاهای کمتری بخرند، می توانند باعث شوک منفی تقاضا شوند . به عنوان مثال، طوفان کاترینا باعث شوک منفی عرضه و تقاضا در نیواورلئان و مناطق اطراف آن شد و پس از جنگ جهانی دوم، معمولاً تصور می شود که ایالات متحده یک شوک مثبت تقاضا را تجربه کرده است، به ویژه در مورد کالاهای واقعی.
نتیجه
AD مقدار کل کالاها و خدمات در یک اقتصاد است که مصرف کنندگان مایل به پرداخت آن در یک بازه زمانی معین هستند. تقاضای کل به صورت مجموع هزینه های مصرف کننده، مخارج سرمایه گذاری، مخارج دولت و تفاوت بین صادرات و واردات محاسبه می شود.
هرگاه یکی از این عوامل تغییر کند و عرضه کل ثابت بماند، در آن صورت تقاضای کل تغییر می کند. با استفاده از منحنی تقاضای کل، تغییر به چپ، کاهش تقاضای کل، منفی درک می شود، در حالی که تغییر به سمت راست، افزایش تقاضای کل، مثبت تلقی می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.