تحلیل سنتیمنت (Sentiment Analysis) چیست؟

تحلیل سنتیمنت Sentiment Analysis
تحلیل سنتیمنت یا سنتیمنتال یکی از ابزارهای مهم در دنیای مالی است که به معاملهگران کمک میکند تا احساسات حاکم بر بازار را شناسایی و درک کنند. برخلاف تحلیل تکنیکال که به نمودارها و الگوهای قیمتی متکی است و تحلیل فاندامنتال که بر پایه دادههای بنیادی قرار دارد، تحلیل سنتیمنت به بررسی نگرشها، احساسات و رفتارهای سرمایهگذاران میپردازد.
این احساسات میتوانند بازار را به سمت روندهای صعودی یا نزولی سو دهند، حتی اگر با ارزش ذاتی داراییها همراستا نباشند. احساسات بازار که به آن «احساس سرمایهگذار» نیز گفته میشود، نقش کلیدی در تصمیمگیریهای مالی دارد. برای مثال، اگر اکثریت معاملهگران به آینده بازار خوشبین باشند، احتمال افزایش نرخها وجود دارد و وارون آن، در صورت غالب بودن نگرش منفی، روند نزولی محتمل است.
با این حال، برخی از سرمایهگذاران با استفاده از تحلیل سنتیمنت برخلاف جهت بازار حرکت میکنند؛ به این معنا که در زمان خوشبینی شدید بازار، اقدام به فروش و در دوران بدبینی، به خرید دارایی میپردازند.
از آنجایی که احساسات میتوانند پیامد چشمگیری بر نوسانات کوتاهمدت نرخها داشته باشند، تحلیلگران از شاخصها و ابزارهای گوناگونی برای سنجش این احساسات استفاده میکنند. این شاخصها به آنها کمک میکند تا فرصتهای معاملاتی مناسب را شناسایی کنند و از حرکات بازار بهرهبرداری نمایند.
در نهایت، تحلیل سنتیمنت نه تنها به عنوان مکملی برای تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال در بازارهای مالی شناخته میشود، بلکه در سایر حوزهها نیز کاربرد دارد. فهم عمیقتر احساسات بازار میتواند به معاملهگران این امکان را بدهد تا با دقت بیشتری تصمیمگیری کنند و استراتژیهای مؤثرتری برای موفقیت در بازار اتخاذ نمایند.
اهمیت تحلیل سنتیمنت بازار
سنتیمنت بازار یا احساسات حاکم بر بازار یکی از عوامل اساسی در شکلدهی روندهای بازارهای مالی است. این احساسات از ترکیب باورها، انتظارات و واکنشهای سرمایهگذاران به اخبار اقتصادی، سیاسی و وقایع گوناگون ایجاد میشود و میتواند پیامدهای قابلتوجهی بر تصمیمات سرمایهگذاران و نرخها بگذارد.
پیامد سنتیمنت بازار بر تصمیمگیری سرمایهگذاران
سرمایهگذاران معمولاً تحت پیامد احساسات خود و جو کلی بازار قرار میگیرند. وقتی بازار مثبت و خوشبینانه است، سرمایهگذاران تمایل بیشتری به خرید داراییها دارند، زیرا پیشبینی میکنند که نرخها افزایش خواهند یافت. وارون آن، در شرایط منفی و بدبینانه، فروشها و خروج از بازار شدت مییابد. این فرآیندها میتوانند به تغییرات عمده در نرخها و نوسانات بازار منجر شوند.
پیشبینی روندهای بازار با شناخت سنتیمنت
شناخت و درک احساسات بازار به معاملهگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا بتوانند پیشبینیهایی دقیقتر از روندهای آتی بازار داشته باشند. اگر جو بازار مثبت باشد، احتمال ادامه روند صعودی و رشد نرخها بیشتر است، اما زمانی که احساسات منفی است، خطر افت قیمتها و نزول بازار وجود دارد.
این درک از وضعیت بازار میتواند بهطور قابلتوجهی به جلوگیری از اشتباهات معاملاتی و تصمیمگیریهای نادرست کمک کند. با شناخت سنتیمنت بازار، تحلیلگران و سرمایهگذاران میتوانند زمانهای مناسب برای ورود و خروج از بازار را شناسایی کنند و از ریسکهای بزرگ که ناشی از جو ناپایدار بازار هستند، اجتناب کنند.
نقش سنتیمنت در معاملات
بیشتر سرمایهگذاران و معاملهگران برای تصمیمگیری در معاملات خود، به روند کلی نرخ ها توجه میکنند. شناسایی نقاط اوج (سقف قیمت) و کف (پایینترین سطح نرخ) اهمیت زیادی دارد، چرا که این نقاط میتوانند بهترین فرصتها برای خرید یا فروش را فراهم کنند.
تحلیل سنتیمنت در واقع بازتابی از تجربیات معاملهگران در بازار است. معاملهگران با مشاهده برخی سیگنالها و شاخصها، احساسات غالب در بازار را تشخیص داده و بر اساس آن تصمیمگیری میکنند. این احساسات میتوانند به شکلگیری روندهای صعودی یا نزولی منجر شوند.
اگر بتوانید به درستی احساسات بازار و روانشناسی رفتار سرمایهگذاران را واکاوی کنید، قادر خواهید بود در زمان مناسب تصمیمات دقیقتری بگیرید. این مهارت به شما اجازه میدهد که از نوسانات نرخ به نفع خود بهره ببرید، چه در دورههای افزایش نرخ و چه در زمان کاهش آن.
در نهایت، تحلیل سنتیمنت به شما کمک میکند تا فراتر از دادههای خام و نمودارها، درک عمیقتری از فضای حاکم بر بازار به دست آورده و استراتژیهای معاملاتی خود را بر این اساس تنظیم کنید.
فاکتورهای مهم در شکلگیری سنتیمنت بازار
ترس و طمع دو نیروی قدرتمند و کارگر در شکلگیری احساسات بازار هستند که میتوانند جهت حرکت نرخها را تعیین کنند. این دو عامل روانشناختی، نقش اساسی در تصمیمگیری سرمایهگذاران دارند و موجب ایجاد نوسانات نرخ در بازارهای مالی میشوند.
ترس زمانی غالب میشود که سرمایهگذاران نگران افت نرخها یا از دست دادن سرمایه خود باشند. این احساس باعث کاهش تقاضا، فروشهای هیجانی و در نهایت افت نرخها میشود. در مقابل، طمع زمانی بروز میکند که سرمایهگذاران به دنبال کسب سود بیشتر هستند و تصور میکنند نرخها همچنان افزایش خواهد یافت. این طرز تفکر باعث هجوم به بازار و افزایش تقاضا میشود که در نهایت نرخها را بالا میبرد.
این دو عامل از راه شاخص ترس و طمع در بازار اندازهگیری میشوند.
این شاخص به صورت یک نمودار بین 0 تا 100 نمایش داده میشود:
- نزدیک شدن به عدد 0 نشاندهنده افزایش ترس در بازار است، به این معنا که سرمایهگذاران تمایلی به خرید ندارند و بیشتر به دنبال فروش داراییهای خود هستند.
- حرکت به سمت عدد 100 بیانگر غلبه طمع است، جایی که سرمایهگذاران با اشتیاق وارد بازار میشوند و خریدهای گستردهای انجام میدهند.
درک و تحلیل درست این فاکتورها به معاملهگران کمک میکند تا از هیجانات دور بمانند و با دید منطقیتری تصمیمگیری کنند. به طور کلی، زمانی که بازار بیش از حد تحت پیامد ترس یا طمع قرار میگیرد، فرصتهای مناسبی برای معاملات معکوس (خرید در زمان ترس و فروش در زمان طمع) ایجاد میشود.
نحوه واکاوی احساسات بازار
برای واکاوی احساسات بازار، باید دیدگاهها، ایدهها و نظرات حاضران در بازار را جمعآوری کنید. بهتنهایی نباید به واکاوی احساسات تکیه کنید، بلکه بهتر است این اطلاعات را در کنار دانش و تجربه خود برای تصمیمگیریهای معاملاتی استفاده کنید.
در اینجا چند روش برای واکاوی احساسات بازار آورده شده است:
ابزارهای جمعآوری داده از شبکههای اجتماعی
- هشتگها و تحلیل محتوای شبکههای اجتماعی: با استفاده از ابزارهای ردیابی مانند هشتگها و واکاوی محتوای شبکههایی مانند توییتر، فیسبوک و تلگرام، میتوان میزان توجه و احساسات عمومی در مورد داراییهای خاص را بررسی کرد.
- تحلیل نظرات و بحثها: واکاوی نظرات کاربران در رسانههای اجتماعی و وبسایتهای خبری میتواند به تحلیلگران کمک کند تا احساسات عمومی بازار را بهتر درک کنند.
مطلع ماندن از آخرین اخبار صنعت کریپتو
- پیگیری وبسایتهای خبری و وبلاگها: دنبال کردن منابع خبری معتبر مانند کویندسک، کوینتلگراف و دیگر وبسایتها کمک میکند تا تحلیلگران از آخرین اخبار و تحلیلهای روند بازار مطلع شوند.
ردیابی تراکنشهای نهنگها
- ابزار Whale Alert: ردیابی تراکنشهای بزرگ انجامشده توسط نهنگها (سرمایهگذاران بزرگ) میتواند کمک کند تا پیامد این حرکتها بر احساسات بازار بررسی شود.
استفاده از شاخصهای احساسات بازار
- شاخص قدرت نسبی (RSI): این شاخص میزان اشباع خرید یا فروش دارایی را مشخص کرده و به تحلیلگر کمک میکند تا سنتیمنت غالب بازار را ارزیابی کند.
- شاخص مکدی (MACD): این شاخص برای واکاوی روند و قدرت آن استفاده میشود و میتواند تغییرات در سنتیمنت بازار را نشان دهد.
- شاخص ترس و طمع: این شاخص میزان ترس یا طمع سرمایهگذاران را اندازهگیری میکند و بهعنوان ابزاری برای پیشبینی حرکتهای آتی بازار استفاده میشود.
واکاوی احساسات
- واکاوی اخبار و رسانههای اجتماعی: با واکاوی محتوای اخبار و نظرات در رسانههای اجتماعی میتوان بهخوبی درک کرد که سرمایهگذاران در مورد یک دارایی چه فکری دارند و این احساسات چگونه در نرخ آن نقش دارد.
نظرسنجیها و پرسشنامهها
- نظرسنجی از سرمایهگذاران: انجام نظرسنجیهای معتبر میتواند کمک کند تا دیدگاهها و ترجیحات سرمایهگذاران سنجیده شود و سنتیمنت بازار بهتر ارزیابی شود.
- نظرسنجی از تحلیلگران و سرمایهگذاران خرد: نظرسنجی از تحلیلگران حرفهای و سرمایهگذاران خرد میتواند دیدگاههای گوناگونی را در مورد وضعیت فعلی بازار فراهم کند.
سنجش سطح هیجان با Google Trends
- واکاوی جستجوهای گوگل: استفاده از ابزار Google Trends برای بررسی جستجوهای مرتبط با ارزهای دیجیتال میتواند به شناسایی هیجانات بازار کمک کند. بهعنوان مثال، حجم بالای جستجو برای عبارتهایی مانند “چگونه کریپتو بفروشیم” میتواند نشانهای از احساسات منفی بازار باشد.
این ابزارها و روشها به معاملهگران کمک میکنند تا بتوانند احساسات حاکم بر بازار را ارزیابی کرده و تصمیمات معاملاتی بهتری اتخاذ کنند.
این روشها میتوانند به شما کمک کنند تا تصویر دقیقی از احساسات بازار بدست آورید و بتوانید در زمان مناسب و با تحلیل درست، تصمیمات معاملاتی سودآوری بگیرید.
مثال واقعی از سنتیمنت بازار
در ماه دسامبر 2018، سنتیمنت بازار بهشدت نزولی تغییر کرد و چندین عامل باعث شدند تا سرمایهگذاران نسبت به آینده بدبین شوند و نگرانیها در میان آنها تشدید گردد.
- ترس از افت سودآوری شرکتها: بعد از چندین سال رشد دو رقمی درآمد شرکتهای حاضر در S&P 500، بسیاری از تحلیلگران پیشبینی کردند که رشد درآمد شرکتها در سال 2019 به طور قابل توجهی کاهش یابد و تنها حدود 3 تا 4 درصد خواهد بود. این پیشبینیها باعث نگرانیهای زیادی در میان سرمایهگذاران شد.
- سخنان رئیس فدرال رزرو آمریکا (پاول): رئیس وقت فدرال رزرو آمریکا، جروم پاول، در کنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد که سیاستهای پولی بانک مرکزی آمریکا در وضعیت خودکار قرار دارند. بازار این سخنان را بهعنوان نشانهای از سیاستهای انقباضی تفسیر کرد، در حالیکه بازار در آن زمان به سیاستهای انبساطی و پشتیبان نیاز داشت. این عامل بهشدت بر سنتیمنت کلی بازار آسیب وارد کرد.
- تنشهای تجاری میان آمریکا و چین: در همان زمان، تنشهای تجاری میان آمریکا و چین به شدت تشدید شد. اعمال تعرفههای تجاری متقابل و تعطیلی دولت آمریکا باعث نگرانیهای بیشتری شدند. این نگرانیها بهطور مستقیم بر رفتار سرمایهگذاران و تصمیمات معاملاتی آنها نقش داشت.
در نتیجه این عوامل، بازار سهام آمریکا سقوط شدید و بیسابقهای را تجربه کرد. این سقوط بدترین افت بازار از سال 1931 تا آن زمان بود و نشاندهنده پیامد عمیق تحلیل سنتیمنت و احساسات منفی بر تصمیمات سرمایهگذاران و روند کلی بازارهای مالی بود.
4 فاکتور مهم که بیشترین پیامد را بر سنتیمنت بازار دارند
اخبار و رویدادها
اخبار اقتصادی، سیاسی و گزارشهای مالی از جمله عواملی هستند که بهشدت بر احساسات بازار کارگر میشوند. این اخبار میتوانند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم احساسات بازار را تغییر داده و باعث افزایش یا کاهش اعتماد سرمایهگذاران شوند.
- اخبار اقتصادی: اعلام تغییرات در نرخ بهره، رشد اقتصادی و تورم میتواند پیامد زیادی بر تصمیمات سرمایهگذاران داشته باشد. بهعنوانمثال، افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی معمولاً موجب کاهش جذابیت سرمایهگذاری در سهام میشود.
- رویدادهای سیاسی: هرگونه تغییرات سیاسی، از انتخابات گرفته تا تنشهای بینالمللی، میتواند احساسات بازار را بهشدت دگرگون کند. رویدادهای سیاسی ناخوشایند معمولاً موجب ترس و اضطراب در بازار میشوند.
- گزارشهای مالی شرکتها: کارکرد مالی شرکتها و گزارشهای سودآوری میتواند سنتیمنت بازار را تغییر دهد. بهویژه گزارشهایی که نشاندهنده سوددهی بالاتر از انتظار هستند، معمولاً موجب تقویت احساسات مثبت در بازار میشوند.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارها و الگوهای قیمتی گذشته، به پیشبینی روند آتی بازار میپردازد.
- الگوهای قیمتی: الگوهایی مانند سر و شانه، مثلثها و پرچمها میتوانند بهعنوان سیگنالهایی برای تغییر روند بازار کار کنند. این الگوها معمولاً زمانی که ظاهر میشوند، بهعنوان هشدارهایی برای تغییر روند یا تایید روند جاری استفاده میشوند.
- اندیکاتورهای فنی: ابزارهایی مانند میانگین متحرک و باند بولینگر به معاملهگران کمک میکنند تا تغییرات سنتیمنت بازار را بر اساس نرخها و حجم معاملات شناسایی کنند. این اندیکاتورها میتوانند به تشخیص سیگنالهای خرید یا فروش کمک کنند.
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی به ارزیابی ارزش واقعی داراییها و پتانسیل رشد آنها میپردازد.
- ارزش ذاتی شرکتها: تحلیل بنیادی بهعنوان ابزاری برای شناسایی ارزش واقعی داراییها و سهام کار میکند. وقتی سهامی بیش از حد ارزیابی شود، این نشاندهنده احساسات گاوی (صعودی) است.
- چشمانداز اقتصادی: تحلیل بنیادی همچنین به ارزیابی وضعیت اقتصادی کلی یک کشور یا صنعت پرداخته و میتواند بر سنتیمنت بازار در بلندمدت کارگر شود. پیشبینیهای مثبت یا منفی اقتصادی میتوانند در احساسات بازار نقش داشته باشند.
عواطف و احساسات
عواطف و احساسات در تصمیمگیریهای مالی نقش بزرگی دارند و میتوانند بازار را بهشدت تحت پیامد خود قرار دهند.
- ترس و طمع: این دو عامل، ترس و طمع، بهطور مستقیم سنتیمنت بازار را شکل میدهند. در شرایطی که طمع حاکم است، ممکن است حباب قیمتی ایجاد شود و در مقابل، ترس میتواند منجر به فروشهای گسترده و افت نرخ گردد.
- هیجان و استرس: تصمیمات سرمایهگذاران معمولاً تحت پیامد هیجان یا استرس قرار میگیرند. این احساسات میتوانند باعث تصمیمگیریهای غیرمنطقی و نادرست شوند که پیامدهای منفی بر بازار داشته باشند.
با شناخت و واکاوی این فاکتورها، سرمایهگذاران میتوانند درک بهتری از روندهای بازار و تغییرات احتمالی آنها پیدا کرده و تصمیمات بهتری اتخاذ کنند.
نظرسنجیهای اقتصادی و پیامد آنها بر سنتیمنت بازار
نظرسنجیها و شاخصهای احساسات مصرفکننده و تجاری از منابع کلیدی برای واکاوی وضعیت اقتصادی و پیشبینی روند بازار هستند. این شاخصها نقش زیادی در ارزها دارند؛ نتایج بهتر از پیشبینیها معمولاً ارز را تقویت میکنند، در حالی که نتایج ضعیفتر منجر به تضعیف آن میشوند.
مهمترین نظرسنجیها و ارزها:
نظرسنجی احساسات مصرفکنندگان دانشگاه میشیگان، PMI شیکاگو، PMI تولیدی و غیرتولیدی ISM، شاخص کسبوکارهای کوچک NFIB | USD |
شاخص اطمینان مصرفکننده، شاخص حال و هوای اقتصادی آلمان IFO، شاخص اطمینان سرمایهگذاری Sentix | EUR |
شاخص اطمینان مصرفکننده Gfk، شاخص اعتماد مصرفکننده ملی، انتظارات سفارشات صنعتی CBI، فروش محقق شده CBI، PMI خدماتی، تولیدی و ساخت و ساز | GBP |
شاخص تولیدی و غیر تولیدی Tankan، PMI تولیدی نهایی | JPY |
شاخص اعتماد تجاری NAB، شاخص احساسات مصرفکننده Westpac، شاخص انتظارات تورمی MI | AUD |
نظرسنجی چشم انداز کسبوکارهای بانک مرکزی کانادا، PMI موسسه Ivey | CAD |
شاخص اعتماد تجاری NZIER، PMI تولیدی NZ | NZD |
مهمترین ابزارها برای تحلیل سنتیمنت بازار
ابزارهای تحلیل سنتیمنت معمولاً بسته به نوع بازار متفاوت هستند. برای مثال، در بازار سهام میتوان از حجم معاملات برای تحلیل سنتیمنت استفاده کرد. اگر نرخها بالا بروند، اما حجم معاملات کاهش پیدا کند، این نشاندهنده وضعیت اشباع خرید است.
اما در بازار فارکس، حجم معاملات قابل محاسبه نیست و بنابراین معاملهگران از ابزارهای دیگری برای تحلیل سنتیمنت استفاده میکنند: اندیکاتورهای خلاف روند، شاخص سنتیمنت فرضی و گزارش COT.
اندیکاتورهای خلاف روندی
استراتژی معاملات خلاف روندی به سادگی بر اساس شناسایی روند غالب بازار و ورود به بازار در خلاف آن است. معاملهگران خلاف روندی از وضعیتهایی که بازار به اشباع خرید یا فروش رسیده است، استفاده میکنند.
مثلاً اگر نرخها افزایش یابد، اما به نظر برسد که بازار دیگر نمیتواند بیشتر از این رشد کند، احتمالاً بازار وارد فاز اصلاحی میشود. این وضعیت میتواند در روندهای نزولی نیز اتفاق بیفتد.
در این حالت، پس از یک سقوط، نرخها ممکن است بهطور موقت افزایش یابند، چرا که فروشندگان دیگر نمیتوانند نرخها را پایینتر بیاورند.
معاملهگران خلاف روندی به دنبال شناسایی نقاطی در نمودار هستند که احتمالاً منجر به بازگشت نرخها میشود. آنها از این بازگشتها برای وارد شدن به معامله استفاده میکنند. این گروه از معاملهگران همیشه سعی دارند برخلاف روند اصلی بازار معامله کنند. یکی از اندیکاتورهای معروف در تحلیل سنتیمنت، RSI است.
این اندیکاتور به سه حالت بخش میشود:
- اشباع خرید: مقادیر بالای 70
- اشباع فروش: مقادیر زیر 30
- محدوده خنثی: بین 30 تا 70
شاخص سنتیمنت فرضی (SSI)
شاخص سنتیمنت فرضی (SSI) یکی از ابزارهای کاربردی در بازار فارکس است که دو بار در روز توسط کارگزاری FXCM منتشر میشود. برخلاف گزارش COT که بهصورت هفتگی منتشر میشود، این شاخص بهطور لحظهای وضعیت بازار را نشان میدهد. SSI شمار خریداران و فروشندگان یک جفت ارز خاص را اندازهگیری میکند.
- اگر شاخص منفی باشد، مثلاً 4.5-، یعنی بهازای هر خریداری، 4.5 نفر فروشنده در بازار حاضر هستند.
- در صورتی که شاخص مثبت باشد، مثلاً 2.3+، یعنی بهازای هر فروشنده، 2.3 نفر خریدار در بازار وجود دارند.
این شاخص برای معاملهگران کوتاهمدت و حرفهای اهمیت ویژهای دارد، زیرا معمولاً بیشتر معاملهگران خرد در فارکس ضرر میکنند. بنابراین، اگر SSI نشاندهنده سیگنال منفی باشد، میتواند فرصتی برای معامله در جهت مخالف باشد.
به عبارت دیگر، یک معاملهگر حرفهای ممکن است وارد معاملاتی شود که خلاف جهت غالب بازار است. این ویژگی باعث میشود SSI یک ابزار مفید برای شناسایی موقعیتهای سودآور در بازارهای نوسانی و پرریسک فارکس باشد.
گزارش COT
گزارش COT یکی از بهترین ابزارهای تحلیل سنتیمنت بازار فارکس است که هر جمعه توسط CFTC منتشر میشود. این گزارش شامل اطلاعاتی از بازارهای فیوچرز، کامودیتی و آپشنها است و میتواند برای معاملات میانمدت و بلندمدت مفید باشد.
این گزارش شامل موارد زیر است:
- اوپن اینترست: شمار قراردادهای فعال در بازار.
- شمار معاملهگران: شمار کسانی که موظف به گزارش معاملات خود هستند.
- پوزیشنهای قابل گزارش: پوزیشنهایی که حجم آنها از حد مشخصی بالاتر است.
- پوزیشنهای گزارش نشدنی: پوزیشنهایی که حجم آنها کمتر از حد گزارشدهی است.
- گزارش فروش و خرید: اطلاعات دقیق درباره پوزیشنهای خرید و فروش.
- تجاری و غیرتجاری: پوزیشنهای موسسات تجاری و سفتهبازان غیرتجاری.
این گزارش بهویژه برای شناسایی سنتیمنت بازار و جهتگیری کلی آن مفید است.
اندیکاتورهای مؤثر در تحلیل سنتیمنت
برای سنجش احساسات حاکم بر بازار، ابزارها و شاخصهای گوناگونی وجود دارند که میتوانند به معاملهگران در تحلیل سنتیمنت کمک کنند. از مهمترین این شاخصها میتوان به شاخص نوسانات (VIX)، شاخص High-Low، شاخص درصد صعودی (BPI) و میانگینهای متحرک (MA) اشاره کرد.
شاخص نوسانات (VIX)
شاخص VIX که به عنوان “شاخص ترس” نیز شناخته میشود، میزان نوسانات انتظاری بازار را نشان میدهد و بر اساس نرخ معاملات آپشن محاسبه میشود.
زمانی که VIX افزایش مییابد، به این معناست که سرمایهگذاران نگران آینده بازار هستند و به دنبال راههایی برای محافظت از سرمایه خود در برابر ریسکهای احتمالی میگردند. اضافه کردن اندیکاتورهای میانگین متحرک به VIX میتواند به شناسایی راحتتر روندهای افزایشی یا کاهشی کمک کند.
شاخص High-Low
این شاخص با مقایسه شمار سهامی که در 52 هفته گذشته به بالاترین نرخ خود رسیدهاند، در مقابل سهامی که به پایینترین نرخ خود دست یافتهاند، وضعیت بازار را ارزیابی میکند.
اگر بیش از 70 شرکت در بالاترین سطح قیمتی خود قرار داشته باشند، نشاندهنده بازار صعودی است. در مقابل، اگر 30 شرکت یا بیشتر به پایینترین نرخ 52 هفتهای رسیده باشند، نشانهای از بازار نزولی خواهد بود.
شاخص درصد صعودی (BPI)
شاخص BPI میزان معاملات دارای روند صعودی را اندازهگیری میکند. اگر این شاخص عدد 50 درصد را نشان دهد، بازار در وضعیت خنثی قرار دارد. زمانی که BPI به 80 درصد یا بیشتر برسد، احساسات بازار بسیار خوشبینانه بوده و احتمال اشباع خرید وجود دارد. در مقابل، عدد 20 درصد یا کمتر نشاندهنده جو منفی در بازار و احتمال اشباع فروش است.
میانگین متحرک (MA)
میانگین متحرک یکی از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که در تحلیل سنتیمنت نیز کاربرد دارد. این شاخص میانگین نرخ داراییها را در بازههای زمانی گوناگون، مانند 50 یا 200 روز، محاسبه میکند. اگر میانگین نرخ 50 روزه بالاتر از میانگین 200 روزه باشد، روند صعودی در نظر گرفته میشود. وارون آن، زمانی که میانگین 50 روزه کمتر از 200 روزه باشد، نشانهای از روند نزولی خواهد بود.
استفاده از این اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکند تا درک بهتری از احساسات بازار داشته باشند و تصمیمات آگاهانهتری در معاملات خود اتخاذ کنند.
معرفی سنتیمنت ریسکپذیر و ریسکگریز
درک مفاهیم ریسکپذیری و ریسکگریزی برای معاملهگران و سرمایهگذاران ضروری است؛ زیرا این مفاهیم به واکاوی حرکت بازار و اتخاذ تصمیمات بهینه کمک میکنند. شناخت دلایل این رفتارها و پیامد آنها بر داراییها به مدیریت بهتر پورتفولیو و واکنش مناسب در نوسانات بازار منجر میشود.
داراییهای امن و ریسکی
داراییها به دو دسته کلی امن و ریسکی بخش میشوند. داراییهای امن نوسانات کمتری دارند و در بحرانها بهعنوان پناهگاه امن برای سرمایهگذاران شناخته میشوند، در حالی که داراییهای ریسکی نوسانات زیادی را تجربه میکنند اما پتانسیل بازدهی بالاتری دارند.
داراییهای امن:
- اوراققرضه دولتی: دارای بازدهی ثابت و کمریسک
- طلا: پناهگاه امن در بحرانهای اقتصادی
- نقدینگی (Cash): کمریسکترین دارایی با بازدهی پایین
داراییهای ریسکی:
- سهام: نوسان زیاد و بازدهی بالا
- ارزهای دیجیتال: نوسانات شدید
- کالاها: پیامد عوامل گوناگون اقتصادی و ژئوپلیتیکی
سنتیمنت ریسکپذیر و ریسکگریز
سنتیمنت بازار نشاندهنده احساسات سرمایهگذاران نسبت به ریسک است. در شرایط ریسکپذیری، سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بالاتر از داراییهای ریسکی میروند، در حالی که در شرایط ریسکگریزی، آنها ترجیح میدهند از داراییهای امن استفاده کنند.
سنتیمنت ریسکپذیری:
- دلایل: رشد اقتصادی مثبت، کاهش نرخ بهره، ثبات سیاسی
- رفتار داراییها:
- سهام و ارزهای دیجیتال افزایش مییابند
- کالاها نیز با رشد اقتصادی تقاضای بیشتری دارند
سنتیمنت ریسکگریزی:
- دلایل: بحران اقتصادی، نوسانات شدید، افزایش نرخ بهره
- رفتار داراییها:
- اوراققرضه دولتی و طلا به داراییهای امن تبدیل میشوند
- نقدینگی یا سپردههای بانکی افزایش مییابند
این مفاهیم کمک میکنند تا سرمایهگذاران در شرایط گوناگون اقتصادی تصمیمات بهتری بگیرند و استراتژیهای متناسب با وضعیت بازار را انتخاب کنند.
احساسات سرمایهگذاران در فازهای گوناگون بازار
در بازارهای مالی، نرخها به طور مداوم در حال تغییر هستند و هر روز برخی بخشها از بازار وارد روند تازهای میشوند یا به حالت خنثی باز میگردند. این چرخهها میتوانند به صورت تکراری در هر بازاری دیده شوند. درک این فازها و تحلیل سنتیمنت بازار در هر مرحله به سرمایهگذاران کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرند و از اشتباهات جلوگیری کنند.
فاز انباشت – سنتیمنت خرید
فاز انباشت معمولاً اولین مرحله از چرخه بازار است. در این فاز، سرمایهگذاران وارد بازار میشوند و اقدام به خرید داراییها با نرخهای پایین میکنند. در این مرحله، نرخها در سطح پایین نوسان میکنند و به نظر میرسد که روند نزولی تمام شده است.
خریداران معمولاً خوشبینانه و منطقی هستند و اعتقاد دارند که بدترین دوره بازار به پایان رسیده است. با این حال، رسانههای مالی هنوز اخبار منفی منتشر میکنند و جو بدبینی در عموم مردم وجود دارد. روند نرخها در این مرحله خنثی یا رنج است.
فاز صعودی – سنتیمنت خوشبینی
در این فاز، روند نرخها به تدریج صعودی میشود. نوسانات بازار کاهش مییابد و نرخها بالا میروند. خریداران بیشتری وارد بازار میشوند و امیدها به آینده بازار تقویت میشود. در این مرحله، سرمایهگذاران و معاملهگران پیرو روند، با شکستن مقاوتها وارد معاملات خرید میشوند.
حجم معاملات افزایش مییابد و رسانههای مالی اخبار مثبت منتشر میکنند. اما در انتهای این فاز، با رسیدن به اشباع خرید، نرخها به شدت بالا میروند و سنتیمنت بازار به بیشینه خوشبینی میرسد. این مرحله میتواند منجر به ایجاد حبابهای قیمتی شود.
فاز توزیع – سنتیمنت فروش
در این مرحله، سرمایهگذاران بزرگ آغاز به فروش داراییهای خود میکنند و سود خود را تثبیت میکنند. نرخها از سطح منطقی خود فاصله میگیرند و نوسانات بازار شدت میگیرد. به تدریج، خوشبینی کاهش مییابد و سنتیمنت بازار به وضعیت خنثی یا رنج تغییر میکند.
در این مرحله، بسیاری از سرمایهگذاران به این امید که روند صعودی ادامه دارد، هنوز در بازار باقی میمانند. اما در نهایت این خوشبینی کاهش مییابد و فروشها شدت میگیرند.
فاز نزولی – سنتیمنت بدبینی
فاز نزولی آخرین مرحله چرخه بازار است. در این مرحله، نرخها به شدت کاهش مییابند و بسیاری از سرمایهگذاران ضرر میکنند. فروشندگان در این فاز بیشتر از خریداران هستند و نوسانات بازار به شدت افزایش مییابد.
این مرحله معمولاً با ترس و بدبینی همراه است. سرمایهگذاران در این فاز از داراییهای ریسکی فرار میکنند و بازار به سمت ریسکگریزی حرکت میکند. بسیاری از داراییها حتی ممکن است تا 50 درصد یا بیشتر سقوط کنند.
درک درست از این فازها و احساسات حاکم در هر کدام میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا در چرخه بازار تصمیمات بهتری بگیرند و از ریسکهای غیرضروری اجتناب کنند.
استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر سنتیمنت بازار
با درک و تجزیه و تحلیل سنتیمنت بازار، معاملهگران میتوانند از آن برای ایجاد استراتژیهای معاملاتی مؤثر استفاده کنند.
در ادامه، چند استراتژی رایج که میتوانند بر اساس سنتیمنت بازار طراحی شوند، آورده شده است:
معامله بر اساس روند
استراتژی معامله بر اساس روند، یکی از محبوبترین روشها در واکاوی بازار است. در این استراتژی، معاملهگران سعی میکنند جهت حرکت نرخ یک دارایی را شناسایی کرده و با آن همراه شوند.
- شناسایی روندهای قوی: معاملهگران با استفاده از سنتیمنت بازار میتوانند روندهای قوی را شناسایی کرده و از آنها برای ورود به بازار استفاده کنند. هنگامی که سنتیمنت بازار مثبت باشد، این ممکن است به معنای یک روند صعودی باشد و وارون آن.
- ورود و خروج بهموقع: فهم سنتیمنت بازار به معاملهگران کمک میکند تا زمانهای مناسب برای ورود یا خروج از یک معامله را تشخیص دهند. وقتی احساسات بازار تغییر میکند، این میتواند سیگنالی برای تغییر روند نرخ باشد.
معامله بر اساس واگرایی
واگرایی زمانی رخ میدهد که حرکت نرخ و اندیکاتور فنی در جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند. این معمولاً بهعنوان یک سیگنال برای تغییر روند آتی در نظر گرفته میشود.
- واگراییها و تغییر سنتیمنت: واگراییهای بین نرخ و اندیکاتورها میتواند نشانهای از تغییر در سنتیمنت بازار و بهویژه تغییر در جهت نرخ باشد، که برای فرصتهای معاملاتی استفاده میشود.
معامله بر اساس اشباعِ فروش و اشباعِ خرید
یکی از استراتژیهای معمول در واکاوی بازار، استفاده از شرایط اشباع خرید و فروش است. این استراتژی بهویژه در بازارهای با نوسانات زیاد کاربرد دارد.
- اشباع فروش (Oversold) و اشباع خرید (Overbought): هنگامی که یک دارایی بیش از حد خریداری یا فروخته شده باشد، ممکن است این وضعیت نشانهای از تغییر روند باشد. معاملهگران با شناسایی این شرایط میتوانند برای خرید در نقاط اشباع فروش و فروش در نقاط اشباع خرید اقدام کنند.
استفاده از سطوح حمایت و مقاومت
سنتیمنت بازار میتواند به معاملهگران در شناسایی سطوح حمایت و مقاومت کمک کند. این سطوح بهعنوان نقاط کلیدی برای ورود و خروج از معاملات استفاده میشوند.
- شناسایی سطوح کلیدی: تحلیل سنتیمنت بازار میتواند به معاملهگران کمک کند تا این سطوح را بهتر شناسایی کنند و بر اساس آن تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
خرید در کف و فروش در سقف
یکی از استراتژیهای کلاسیک در معاملات مبتنی بر سنتیمنت، خرید در سطوح کف و فروش در سطوح سقف است.
- خرید در کف: وقتی بازار به حد اشباع فروش رسیده و احساسات منفی در بازار حاکم است، این یک زمان مناسب برای خرید در کف بازار است.
- فروش در سقف: زمانی که بازار به شدت صعود کرده و احساسات طمع در بازار زیاد است، این موقعیت مناسبی برای فروش در سقف بازار است.
مزایا و معایب استفاده از سنتیمنت بازار در معاملات
مزایای استفاده از سنتیمنت بازار
- واکاوی عوامل روانی: تحلیل سنتیمنتال به ما این امکان را میدهد تا عوامل روانی و احساسات بازار را شناسایی کرده و پیامد آنها بر نرخها را بهتر درک کنیم.
- شناسایی روندها: با تحلیل سنتیمنتال، میتوان روندهای بازار را پیشبینی کرده و بر اساس آنها استراتژیهای معاملاتی هوشمندانهتری طراحی کرد.
- واکاوی اخبار و رویدادها: این نوع واکاوی کمک میکند تا پیامد اخبار و رویدادها بر نرخها را شبیهسازی و پیشبینی کنیم.
- تعامل با بازار: تحلیل سنتیمنتال به ما این فرصت را میدهد که با بازار و شرکتکنندگان آن ارتباط برقرار کرده و اطلاعات بیشتری از نگرشهای آنها بهدست آوریم.
- افزایش دقت در تصمیمگیری: این واکاوی میتواند بهطور قابل توجهی دقت تصمیمات معاملاتی ما را افزایش دهد و از تصمیمات اشتباه جلوگیری کند.
معایب استفاده از سنتیمنت بازار
- عدم دقت گاهی اوقات: احساسات بازار همیشه قابل پیشبینی نیستند و ممکن است تغییرات پیشبینی نشدنی در بازار ایجاد شود که تحلیل سنتیمنتال نتواند آنها را پیشبینی کند.
- پیامدهای واکاوی فنی: تحلیل سنتیمنتال ممکن است با نادیده گرفتن تحلیلهای تکنیکالی و شاخصهای بازار، باعث اشتباهات در تصمیمگیری شود.
- قابل اعتماد نبودن: اطلاعات مورد استفاده در این واکاوی ممکن است ناقص یا نادرست باشند و این موضوع میتواند منجر به تصمیمات اشتباه و ضررهای مالی شود.
- پایداری نداشتن: تغییرات روانی و انسانی میتواند باعث ناپایداری تحلیل سنتیمنتال شده و تصمیمات نادرستی را به دنبال داشته باشد.
تحلیل سنتیمنتال مزایا و معایب خاص خود را دارد و باید با دقت و در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی مورد استفاده قرار گیرد.
علت پیامد شاخصهای بنیادی بر سنتیمنت بازار
شاخصهای بنیادی بهطور مستقیم در احساسات بازار نقش دارند، زیرا این شاخصها نمایانگر سلامت اقتصادی و وضعیت کلی یک کشور یا دارایی خاص هستند.
بسیاری از معاملهگران که از تحلیل بنیادی استفاده میکنند، به انتشار دادههای مهم اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، نرخ بیکاری، تورم، و رویدادهای ژئوپلیتیک توجه دارند. این اطلاعات به آنها کمک میکند تا تصمیمات بهتری در مورد خرید و فروش داراییها اتخاذ کنند.
اجماع تصمیمات این معاملهگران و واکنشهای آنها به این شاخصها در نهایت باعث شکلگیری سنتیمنت بازار میشود. بهطور خاص، اگر عوامل اقتصادی و ژئوپلیتیکی کشور خاصی مثبت باشند (مثلاً رشد اقتصادی، کاهش کسری تجاری، یا نرخ بهره بالا)، سنتیمنت آن ارز یا دارایی بهطور کلی مثبت خواهد بود، که منجر به افزایش تقاضا و در نهایت افزایش ارزش آن میشود.
وارون آن، اگر شرایط اقتصادی کشوری ضعیف باشد (مثلاً کاهش تولید ناخالص داخلی، افزایش نرخ بیکاری یا بازار اشتغال ضعیف)، سنتیمنت آن ارز یا دارایی منفی میشود و این میتواند به کاهش ارزش آن نسبت به دیگر داراییها یا ارزها منجر گردد.
برای مثال، رشد پایدار تولید ناخالص داخلی، کاهش کسری تجاری، یا یک بازار اشتغال قوی میتواند احساسات مثبت در بازار ایجاد کرده و موجب تقویت ارز مربوطه شود.
تحلیل سنتیمنتال و اعتماد به احساسات بازار
تحلیل سنتیمنتال میتواند ابزاری مفید برای اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری دقیقتر باشد، اما به دلیل ماهیت پیچیده و نامشخص احساسات و نگرشهای عمومی، هیچ مدل دقیق و بدون خطایی برای شناسایی کامل احساسات بازار وجود ندارد. این یعنی سرمایهگذار باید از شاخصهای گوناگون و ترکیب آنها استفاده کند تا درصد خطای تحلیل خود را کاهش دهد.
برای بهبود دقت تحلیل سنتیمنتال، بهتر است این واکاوی را با سایر روشهای تحلیلی مثل تحلیل فاندامنتال و تکنیکال ترکیب کنید. اگرچه این دو واکاوی بهتنهایی قادر به تشخیص دقیق احساسات بازار نیستند، اما هنگامی که همراه با تحلیل سنتیمنتال بهکار روند، میتوانند دقت پیشبینیها را به طرز چشمگیری افزایش دهند.
تحلیل سنتیمنتال و نقش دادههای افتتاح علاقهمندی فیوچرز
تحلیل سنتیمنتال به بررسی احساسات و روانشناسی جمعی در بازارهای مالی میپردازد. یکی از ابزارهای مهم در این نوع واکاوی، دادههای افتتاح علاقهمندی فیوچرز هستند. در بازار فارکس، این دادهها میتوانند بینشهای عمیقی در مورد جهتگیری احساسات و تمایلات بازار فراهم کنند.
افتتاح علاقهمندی فیوچرز به شمار قراردادهای فیوچرز اشاره دارد که هنوز بسته نشده و بهعنوان موقعیتهای باز باقی ماندهاند. تغییرات در این دادهها میتوانند سیگنالهای مهمی را در خصوص احساسات بازار ارائه دهند. برای مثال:
- افزایش افتتاح علاقهمندی در یک روند صعودی میتواند نشاندهنده تمایل مثبت و اطمینان بازار نسبت به ادامه روند باشد. این وضعیت نشان میدهد که معاملهگران به طور فعال به خرید و نگهداشتن موقعیتهای خرید ادامه میدهند، که میتواند سیگنالی از روند صعودی پایدار باشد.
- کاهش یا ثبات در افتتاح علاقهمندی در روند صعودی میتواند نشاندهنده ضعف در روند و احتمال تغییر جهت باشد. در این حالت، ممکن است به این نتیجه برسیم که علاقهمندی به خرید در حال کاهش است و ممکن است روند صعودی در آستانه پایان باشد.
این دادهها برای واکاوی احساسات بازار، بهویژه در رابطه با ارزهای خاص، میتوانند کمککننده باشند. به عنوان مثال، اگر افتتاح علاقهمندی در فیوچرز یورو افزایش یابد، این میتواند نشاندهنده احساسات مثبت در برابر یورو و احتمال ادامه روند صعودی در جفت ارز EUR/USD باشد. از طرف دیگر، افزایش افتتاح علاقهمندی در فیوچرز ین ژاپن میتواند نشاندهنده تقویت دلار آمریکا و احتمال ادامه روند صعودی در جفت ارز USD/JPY باشد.
در مجموع، استفاده از دادههای افتتاح علاقهمندی فیوچرز در تحلیل سنتیمنتال میتواند به معاملهگران کمک کند تا احساسات جمعی بازار را بهتر درک کرده و تصمیمات آگاهانهتری در زمینه ورود یا خروج از معاملات بگیرند.
خلاصه موقعیتها توسط بروکرها و تحلیل سنتیمنتال
برای ایجاد شفافیت در بازار فارکس غیرمتمرکز، بسیاری از بروکرهای فارکس درصد تجمعی معاملهگرانی که در حال حاضر موقعیتهای خرید (Long) یا فروش (Short) در یک جفت ارز خاص دارند را منتشر میکنند. این دادهها بهعنوان خلاصه موقعیتها شناخته میشوند.
این اطلاعات تنها از مشتریان همان بروکر جمعآوری میشود، بنابراین تصویری میکروسکوپی از احساسات بازار بهدست میدهد. به عبارت دیگر، دادهها فقط به نمایندهای از کل بازار محدود است که همان مشتریان یک بروکر خاص هستند.
نکات قابل توجه در این مورد:
- تنوع بین بروکرها: نتایج احساسات منتشرشده توسط یک بروکر ممکن است مشابه یا متفاوت از دادههای منتشرشده توسط دیگر بروکرها باشد. دلیل این تفاوت در این است که دادهها فقط از مشتریان آن بروکر خاص جمعآوری میشود و نمای کلی از بازار را بازتاب نمیکند.
- نقش شمار مشتریان بروکر: بروکرهای کوچک که مشتریان کمتری دارند، احتمالاً قادر نخواهند بود که احساسات کل بازار را بهطور دقیق نشان دهند. در مقابل، بروکرهای بزرگتر با شمار بیشتری از مشتریان، بهطور بهتری میتوانند تصویری دقیقتر از احساسات بازار ارائه دهند، زیرا سهم بیشتری از کل بازار را نمایندگی میکنند.
بهطور کلی، واکاوی این خلاصههای موقعیتی میتواند به معاملهگران کمک کند تا احساسات جاری در یک جفت ارز خاص را درک کنند، اما باید توجه داشت که دادهها فقط نمایی جزئی از کل بازار را نشان میدهند و برای دریافت دیدگاه جامعتری باید به منابع و بروکرهای گوناگون توجه کرد.
دسترسی به شاخصهای احساسات از منابع دیگر
بسیاری از بروکرها ابزارهای واکاوی احساسات را بهطور رایگان در وبسایتهای خود ارائه میدهند. برای دقت بیشتر، بهتر است چندین بروکر را بررسی کنید تا ببینید که آیا شاخصهای احساسات مشابهی دارند یا خیر.
اگر چندین بروکر خوانشهای شدیدی از احساسات را نشان دهند، احتمالاً یک تغییر جهت (بازگشت) در بازار نزدیک است. اما اگر دادههای احساسات بین بروکرها بهطور قابل توجهی متفاوت باشد، بهتر است از این نوع شاخصها استفاده نکرده و صبر کنید تا این شاخصها همراستا شوند.
علاوه بر این، برخی منابع آنلاین شاخصهای احساسات مخصوص به خود را توسعه دادهاند. بهعنوان مثال، گروه بانکی داکاسکوپی سوئیس (Dukascopy Swiss Banking Group) شاخص احساسات SWFX را منتشر میکند و آن را همراه با واکاویها و ایدههای تجاری در خصوص چگونگی استفاده از این دادهها در معاملات ارائه میدهد.
بهطور کلی، برای استفاده مؤثر از واکوی احساسات، مهم است که دادهها از منابع گوناگون مقایسه شوند و اطمینان حاصل کنید که شاخصها و سیگنالها با هم همراستا باشند.
ترکیب تحلیل فاندامنتال، تکنیکال و سنتیمنتال در معاملات
برای ترکیب سه سبک تحلیل فاندامنتال، تکنیکال و سنتیمنتال، میتوانیم به بررسی یک مثال معاملاتی بپردازیم. در این مثال، هدف ما پیدا کردن یک فرصت معاملاتی در بازار فارکس است.
- تحلیل تکنیکال: ابتدا نمودار چهارساعته جفت ارز AUD/USD را بررسی میکنیم. در اینجا، از ابزار فیبوناچی اصلاحی و اندیکاتور RSI برای واکاوی استفاده میشود. جفت ارز AUD/USD از سطح 0/8135 دلار سقوط کرده و به 0/7761 دلار رسیده است. از آنجا که روند اولیه نزولی بوده، انتظار داریم که پس از هر بازگشت صعودی، مقاومتهایی در سطوح فیبوناچی ایجاد شوند. این مقاومتها ممکن است فرصتی برای معامله فروش ایجاد کنند. بنابراین، با رسم ابزار فیبوناچی اصلاحی، به دنبال یافتن سطوحی میگردیم که میتوانند مناسب برای ورود به معاملات فروش باشند.
- تحلیل فاندامنتال: پس از تحلیل تکنیکال، به وضعیت فاندامنتال جفت ارز نگاه میکنیم. در این مورد، سخنرانی رئیس بانک مرکزی استرالیا در 16 فوریه 2018 بر تصمیمات سیاست پولی نقش داشت. این سخنرانی نشان داد که بانک مرکزی استرالیا به سمت سیاستهای انبساطی پولی میرود که منجر به تضعیف دلار استرالیا شد. این دیدگاه فاندامنتالی هم پشتیبان معامله فروش در جفت ارز AUD/USD است.
- تحلیل سنتیمنتال: برای تحلیل سنتیمنتال، به اندیکاتور RSI نگاه میکنیم. این اندیکاتور به محدوده اشباع خرید نزدیک شده است که به معنای پایان نزدیک حرکت صعودی بازار است و ممکن است بازار بازگشتی را تجربه کند. بنابراین، با توجه به تحلیل سنتیمنتال نیز، فروش در این جفت ارز منطقی به نظر میرسد.
نتیجه نهایی: در این مثال، هر سه سبک واکاوی — تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال — از معامله فروش پشتیبانی میکنند. در پی این واکاویها، بازار در روزهای بعد به سقوط خود ادامه داد.
- مثال دوم: در یک مثال دیگر، نمودار چهارساعته GBP/USD را بررسی میکنیم. در اینجا، روند بازار از دید تکنیکال خنثی است، یعنی بازار در فاز محدودی قرار دارد. با شکست سقف یا حمایت این فاز، باید به دنبال فرصت معاملاتی مناسب باشیم.
- تحلیل فاندامنتال: در تاریخ 9 ژوئن 2017، گزارش شاخص تولیدی انگلستان منتشر شد. این گزارش ضعیفتر از پیشبینیهای بازار بود و منجر به تضعیف پوند انگلستان شد.
- تحلیل سنتیمنتال: طبق اندیکاتور RSI، جفت ارز GBP/USD به محدوده اشباع خرید نزدیک شده است. این سیگنال نشاندهنده احتمال پایان حرکت صعودی و آغاز فشارهای فروش است.
نتیجه نهایی: با توجه به تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال، معامله فروش در GBP/USD منطقی به نظر میرسد و پس از این واکاوی، بازار وارد روند نزولی شد.
این مثالها نشان میدهند که ترکیب واکاویهای گوناگون میتواند تصمیمات معاملاتی دقیقتری به ما بدهد و به بهبود نتایج معاملاتی کمک کند.
تفاوت تحلیل سنتیمنتال با تحلیل تکنیکال و بنیادی
در بازارهای مالی، سه روش تحلیل اصلی وجود دارد که به پیشبینی روندها و اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری کمک میکنند: تحلیل سنتیمنتال، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. هر یک از این روشها با تمرکز بر جنبههای گوناگون بازار، مزایا و معایب خاص خود را دارند.
- تحلیل بنیادی: این روش به عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توجه دارد. تحلیلگران بنیادی به دنبال شناسایی عواملی هستند که در بازار یا دارایی خاص نقش دارند. این عوامل شامل اخبار اقتصادی، تغییرات نرخ بهره، تورم و وضعیت اقتصادی جهانی هستند. تحلیل بنیادی معمولاً برای ارزیابی بلندمدت و شناسایی روندهای کلان استفاده میشود.
- تحلیل تکنیکال: تحلیلگران تکنیکال به بررسی دادههای تاریخی بازار، نمودارهای قیمتی و الگوهای رفتاری نرخ در گذشته میپردازند. هدف این واکاوی شبیهسازی روندها و الگوها برای پیشبینی رفتار آینده نرخها است. این روش بیشتر به دادههای عددی و نموداری تکیه دارد و برای معاملات کوتاهمدت و شناسایی نقاط ورود و خروج مفید است.
- تحلیل سنتیمنتال: این واکاوی بر احساسات و روانشناسی جمعی بازار تمرکز دارد. تحلیلگران سنتیمنتال به دنبال شناسایی نگرشها و تمایلات روانی سرمایهگذاران هستند و تصمیمات خود را بر اساس احساسات غالب در بازار میگیرند. این روش به شناسایی رفتارهای احساسی مانند ترس و طمع در بازار کمک میکند.
در نهایت، هر یک از این روشها بهتنهایی میتواند اطلاعات مفیدی را ارائه دهد، اما برای افزایش دقت و شانس موفقیت، ترکیب این واکاویها بهترین نتیجه را در پی خواهد داشت.
نتیجه گیری
در بازارهای مالی، بازیگران اصلی سرمایهگذاران و معاملهگران هستند که تحت پیامد احساسات گوناگون قرار دارند. دخالت احساسات در تصمیمات آنها ناگزیر است و این احساسات پیامد زیادی بر روند بازار و نرخها دارند. به همین دلیل، تحلیل سنتیمنتال که به بررسی احساسات و روانشناسی بازارهای مالی میپردازد، نقشی حیاتی در پیشبینی و درک روند بازار ایفا میکند.
برای داشتن معاملات موفق و سودآور، ضروری است که با شیوههای گوناگون تحلیل بازار، از جمله تحلیل سنتیمنتال آشنا شوید. این تحلیل به تریدرها کمک میکند تا زمان مناسب برای انجام معاملات و شناسایی داراییهای با پتانسیل رشد را تشخیص دهند. تحلیل سنتیمنتال زمانی که به همراه تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال استفاده شود، میتواند به نتایج دقیقتری منتهی شود.
در این مقاله، به فاکتورهای گوناگونی که در احساسات سرمایهگذاران نقش دارند پرداختهایم و نشان دادهایم که چگونه این عوامل میتوانند روند بازار را تغییر دهند. با درک و استفاده از این مفاهیم، میتوانید در دنیای پیچیده بازارهای مالی، تصمیمات هوشمندانهتری اتخاذ کنید.
سوالات متداول
سنتیمنت بازار چیست؟
سنتیمنت بازار احساسات سرمایهگذاران درباره وضعیت بازار است که میتواند مثبت (ریسکپذیری) یا منفی (ریسکگریزی) باشد و بر نرخها و روند بازار کارگر شود.
چطور سنتیمنت بازار را تشخیص دهیم؟
از راه واکاوی دادههای اقتصادی، گزارشهای مالی، نظرسنجیهای سرمایهگذاران و شاخصهای سنتیمنت مانند COT و همچنین بررسی روند نرخها و حجم معاملات.
تفاوت داراییهای امن و ریسکی چیست؟
داراییهای امن مانند طلا در دوران نوسانات ارزش خود را حفظ میکنند، در حالی که داراییهای ریسکی مانند سهام و ارزهای دیجیتال در دورههای رشد اقتصادی جذابتر هستند.
چه عواملی باعث تغییر سنتیمنت بازار میشوند؟
تغییرات اقتصادی، رویدادهای سیاسی و ژئوپلیتیکی، نوسانات بازار و اخبار شرکتها میتوانند احساسات بازار را تغییر دهند.
آیا سنتیمنت بازار همیشه قابلاعتماد است؟
خیر. سنتیمنت بازار ممکن است گاهی با تأخیر بازتاب شود و واکاوی نادرست آن میتواند منجر به تصمیمات اشتباه شود. احساسات بازار ممکن است بهطور کامل یا دقیق نشاندهنده تغییرات واقعی نرخ نباشند و در بعضی موارد میتواند در پیشبینی دقیق روندها خطا ایجاد کند.
آیا میتوان با تحلیل سنتیمنت بازار سود کرد؟
بله. بسیاری از معاملهگران موفق با تحلیل درست سنتیمنت بازار و ترکیب آن با سایر واکاویها به سوددهی میرسند. با واکاوی دقیق احساسات بازار و شناسایی روندهای غالب، معاملهگران قادرند تا بهترین زمانها را برای ورود یا خروج از بازار تشخیص دهند.
آیا ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند در تحلیل سنتیمنت بازار به ما کمک کنند؟
بله. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند حجم عظیمی از دادهها را واکاوی کرده و الگوهای پنهان در سنتیمنت بازار را شناسایی کنند. این ابزارها میتوانند به تحلیلگران کمک کنند تا احساسات عمومی بازار را با دقت بیشتر شبیهسازی کرده و پیشبینیهای بهتری ارائه دهند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.