تحلیل جامع پایه پولی، تورم و نرخ ارز در ایران
روند پایه پولی و ارتباط رشد پایه پولی با تورم و دلار
پایه پولی بهعنوان یکی از مهمترین متغیرهای اقتصادی، نقش کلیدی در تعیین مسیر اقتصاد کلان ایران ایفا میکند. این متغیر، که به «پول پرقدرت» نیز معروف است، نهتنها بر حجم پول در اقتصاد تأثیر میگذارد، بلکه از طریق ارتباط با تورم و نرخ ارز، بر ثبات اقتصادی و معیشت مردم اثرگذار است.
در ایران، اقتصاد با چالشهایی مانند تحریمهای بینالمللی، نوسانات درآمدهای نفتی، کسری بودجه مزمن و سیاستهای پولی و مالی ناکارآمد مواجه است. این عوامل باعث شدهاند که پایه پولی طی دهه گذشته رشد چشمگیری داشته و تأثیرات عمیقی بر تورم و نرخ ارز بگذارد.
این گزارش به تحلیل جامع روند پایه پولی از سال 1394 تا 1403، عوامل مؤثر بر آن، ارتباط آن با تورم و نرخ دلار، و پیشبینیهای آینده تا سال 1409 میپردازد.
تعریف پایه پول و اهمیت آن در اقتصاد ایران
پایه پولی چیست؟
پایه پولی یا پول پرقدرت (High-Powered Money) شامل اسکناس و مسکوک در گردش و ذخایر بانکها نزد بانک مرکزی است. این متغیر، پایه و اساس خلق پول در اقتصاد است، زیرا از طریق ضریب فزاینده پولی (Money Multiplier) به افزایش حجم پول منجر میشود. در ایران، پایه پولی توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مدیریت میشود و تغییرات آن تأثیر مستقیمی بر سیاستهای پولی، تورم، و ثبات اقتصادی دارد.
اهمیت پایه پولی
پایه پولی بهعنوان موتور محرکه عرضه پول، یکی از عوامل اصلی تعیینکننده سطح قیمتها و تورم است. رشد بیرویه پایه پولی میتواند به افزایش تورم منجر شود، در حالی که کنترل آن به تثبیت قیمتها و تقویت ارزش پول ملی کمک میکند. در اقتصاد ایران، که با چالشهای ساختاری مانند کسری بودجه مزمن، تحریمها، و وابستگی به درآمدهای نفتی مواجه است، مدیریت پایه پولی از اهمیت ویژهای برخوردار است. سیاستهای مالی دولت، استقراض از بانک مرکزی، و عملیات بازار باز از جمله عواملی هستند که بر پایه پولی اثر میگذارند.
روند تاریخی پایه پولی در ایران (1394 تا 1403)
دادههای تاریخی
بر اساس دادههای استخراجشده از گزارشهای بانک مرکزی ایران و پایگاه داده CEIC، روند پایه پولی از سال 1394 تا بهمن 1403 به شرح زیر است (ارقام به تریلیون ریال گزارش شدهاند):
- 1394: حدود 1,200 تریلیون ریال (رشد سالانه 15% نسبت به 1393).
- 1395: حدود 1,400 تریلیون ریال (رشد 16.7%).
- 1396: حدود 1,600 تریلیون ریال (رشد 14.3%).
- 1397: حدود 2,000 تریلیون ریال (رشد 25%، تحت تأثیر بازگشت تحریمهای بینالمللی و جهش ارزی).
- 1398: حدود 2,600 تریلیون ریال (رشد 30%، تشدید فشارهای اقتصادی).
- 1399: حدود 3,400 تریلیون ریال (رشد 30.8%، متأثر از همهگیری کووید-19 و چاپ پول برای جبران کسری بودجه).
- 1400: حدود 4,800 تریلیون ریال (رشد 41.2%، اوجگیری استقراض دولت).
- 1401: حدود 6,500 تریلیون ریال (رشد 35.4%).
- 1402: حدود 8,900 تریلیون ریال (رشد 36.9%).
- 1403: حدود 11,500 تریلیون ریال (رشد 29.2%).
- بهمن 1403: 12,729 تریلیون ریال (رشد نقطهبهنقطه 42.2% نسبت به بهمن 1402).
تحلیل روند
رشد متوسط سالانه پایه پولی در این دوره (1394-1403) حدود 28-30% بوده است، که بسیار بالاتر از رشد اقتصادی واقعی ایران (متوسط 2-3%) است. این شکاف بین رشد پایه پولی و رشد اقتصادی نشاندهنده سیاستهای پولی انبساطی و عدم تناسب بین عرضه پول و تولید واقعی است. در سال 1403، رشد نقطهبهنقطه 42.2% معادل افزایش 860 هزار میلیارد ریال بوده که نشاندهنده ادامه روند افزایشی پایه پولی است.
عوامل کلیدی رشد
عوامل اصلی رشد پایه پولی در این دوره عبارتاند از:
- افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی: در سال 1402، بدهی دولت به بانک مرکزی به بیش از 2,000 تریلیون ریال رسید، که بخش عمدهای از آن برای جبران کسری بودجه استفاده شد.
- تسهیلات بانکی: گسترش تسهیلات بانکی به بخش خصوصی و عمومی، بهویژه در دوران رکود اقتصادی، به افزایش ذخایر بانکی و پایه پولی منجر شد.
- تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی: از سال 1397، تحریمهای بینالمللی دسترسی ایران به درآمدهای نفتی را محدود کرد و دولت را به استقراض از بانک مرکزی واداشت.
- همهگیری کووید-19: در سال 1399، سیاستهای انبساطی برای مقابله با رکود اقتصادی ناشی از همهگیری به افزایش پایه پولی منجر شد.

عوامل مؤثر بر رشد پایه پولی
منابع پایه پولی
پایه پولی از دو بخش اصلی تشکیل میشود: داراییها و بدهیهای بانک مرکزی. منابع کلیدی پایه پولی در ایران عبارتاند از:
- داراییهای خارجی بانک مرکزی: شامل ذخایر ارزی و طلای بانک مرکزی است. در سالهای 1394-1400، حدود 40% از رشد پایه پولی ناشی از افزایش داراییهای خارجی بود، که عمدتاً به دلیل نوسانات نرخ ارز و تبدیل درآمدهای ارزی به ریال رخ داد.
- مطالبات بانک مرکزی از دولت: استقراض دولت برای جبران کسری بودجه، بهویژه در سالهای تحریم (1397 به بعد)، حدود 35% از رشد پایه پولی را تشکیل داده است.
- مطالبات از بانکها: تسهیلات ارائهشده توسط بانک مرکزی به بانکهای تجاری نیز به افزایش پایه پولی کمک کرده است.
- سایر عوامل: شامل عملیات بازار باز و تزریق نقدینگی برای حمایت از بخشهای خاص اقتصادی.
مصارف پایه پولی
مصارف پایه پولی شامل:
- اسکناس و مسکوک در گردش: حدود 10-15% از پایه پولی را تشکیل میدهد. افزایش تقاضا برای پول نقد در شرایط تورمی به این بخش فشار وارد کرده است.
- ذخایر بانکی: حدود 85-90% از پایه پولی را تشکیل میدهد. افزایش ذخایر بانکی معمولاً به خلق پول بیشتر و تورم منجر میشود، زیرا بانکها از این ذخایر برای اعطای وام استفاده میکنند.
تأثیرات خارجی
تحریمهای بینالمللی از سال 1397 دسترسی ایران به درآمدهای نفتی را به شدت کاهش داد. این امر دولت را به استفاده از منابع بانک مرکزی و چاپ پول برای تأمین مالی پروژهها و پرداختهای عمومی سوق داد. همچنین، نوسانات نرخ ارز باعث شد که تبدیل داراییهای خارجی بانک مرکزی به ریال، به افزایش پایه پولی منجر شود.
ارتباط رشد پایه پولی با تورم
نظریه مقداری پول
بر اساس نظریه مقداری پول (Quantity Theory of Money)، رشد عرضه پول (که از پایه پولی ناشی میشود) بیش از رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) به تورم منجر میشود. معادله مقداری پول بهصورت زیر است:
[ MV = PY ]
که در آن:
- ( M ): عرضه پول
- ( V ): سرعت گردش پول
- ( P ): سطح قیمتها (تورم)
- ( Y ): تولید واقعی (GDP واقعی)
در ایران، به دلیل رشد بالای پایه پولی و ضریب فزاینده پولی بالا (7-8)، افزایش عرضه پول به تورم دامن زده است.
دادههای تاریخی تورم
دادههای تورم و رشد پایه پولی نشاندهنده همبستگی قوی بین این دو متغیر است:
- 1394: تورم 11.9%، رشد پایه پولی 15%.
- 1397: تورم 31.2%، رشد پایه پولی 25%.
- 1399: تورم 36.4%، رشد پایه پولی 30.8%.
- 1402: تورم 40.7%، رشد پایه پولی 36.9%.
- 1403: تورم 32.6%، رشد پایه پولی 29.2%.
تحلیل آماری
بر اساس گزارشهای صندوق بینالمللی پول (IMF) در سال 1401، رشد پایه پولی در بلندمدت عامل اصلی تورم در ایران است. در کوتاهمدت، کاهش ارزش پول ملی (ریال) تأثیر بیشتری بر تورم دارد. مطالعهای از Statista نشان میدهد که هر 1% افزایش در رشد پایه پولی میتواند 0.8-1% به نرخ تورم اضافه کند. همچنین، مقالهای در Journal of Economic Structures تأیید میکند که رشد پایه پولی از طریق افزایش تقاضای کل و کاهش ارزش پول ملی به تورم دامن میزند.
عوامل تشدیدکننده
- ضریب فزاینده پولی بالا: در ایران، ضریب فزاینده پولی بین 7 تا 8 است، به این معنا که هر واحد افزایش در پایه پولی میتواند 7-8 برابر به عرضه پول اضافه کند.
- انتظارات تورمی: در شرایط بیثباتی اقتصادی، انتظارات تورمی باعث افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات میشود، که خود به تورم بیشتر منجر میشود.
- وابستگی به واردات: تورم وارداتی ناشی از افزایش نرخ ارز نیز به فشارهای تورمی افزوده است.

ارتباط رشد پایه پولی با نرخ دلار
مکانیزم اثرگذاری
رشد پایه پولی از طریق افزایش عرضه پول و تورم، بر نرخ ارز (USD/IRR) تأثیر میگذارد. افزایش عرضه پول تقاضا برای کالاهای وارداتی را بالا میبرد، که به افزایش قیمت دلار در بازار آزاد منجر میشود. در ایران، وابستگی شدید اقتصاد به واردات (مانند مواد اولیه و کالاهای مصرفی) این اثر را تشدید میکند.
دادههای تاریخی نرخ ارز
روند نرخ ارز در بازار آزاد و ارتباط آن با پایه پولی:
- 1394: نرخ USD/IRR حدود 32,000، رشد پایه پولی 15%.
- 1397: جهش به 120,000 (رشد 275%)، رشد پایه پولی 25%.
- 1399: حدود 250,000، رشد پایه پولی 30.8%.
- 1402: حدود 500,000، رشد پایه پولی 36.9%.
- مهر 1404: 581,055 (نرخ بانک مرکزی، بازار آزاد بالاتر)، رشد پایه پولی 42.2%.
تحلیل آماری
مطالعهای در سال 1401 نشان داد که شوکهای پولی (مانند افزایش پایه پولی) میتوانند نرخ ارز را در کوتاهمدت 20-30% افزایش دهند. ضریب انتقال اثر ارز (Exchange Rate Pass-Through) در ایران بین 0.5 تا 0.7 است، به این معنا که افزایش نرخ ارز بهسرعت به تورم منتقل میشود. سیاستهای چندنرخی ارز (ارز ترجیحی، نیمایی، و بازار آزاد) نیز پیچیدگیهایی ایجاد کرده و در برخی موارد به سوءاستفادههای مالی و رانت منجر شده است.
عوامل تشدیدکننده
- تحریمها: محدودیت دسترسی به ارز خارجی باعث افزایش تقاضا برای دلار در بازار آزاد شده است.
- کاهش ارزش ریال: کاهش ارزش پول ملی به دلیل تورم بالا، جذابیت نگهداری دلار را افزایش داده است.
- نوسانات نفتی: کاهش درآمدهای نفتی، عرضه ارز در بازار را کاهش داده و فشار بر نرخ ارز را افزایش داده است.

مقایسه پایه پولی، تورم و نرخ ارز ایران با کشورهای مشابه
برای درک بهتر وضعیت ایران، مقایسهای با چند کشور با شرایط اقتصادی مشابه (مانند ترکیه، آرژانتین، و ونزوئلا) که با تورم بالا، بیثباتی ارزی، و چالشهای اقتصادی مواجه بودهاند، انجام میشود. این مقایسه بر اساس دادههای بانک جهانی، IMF، و Trading Economics تا سال 2025 است.
1. ایران
رشد پایه پولی (1403): 29.2% (متوسط 28-30% در دهه گذشته).
تورم (1403): 32.6% (پیشبینی 42.4% در 1404).
نرخ ارز (مهر 1404): USD/IRR حدود 581,055 (بازار آزاد بالاتر).
ویژگیها: تحریمهای شدید، وابستگی به نفت، کسری بودجه مزمن، و سیاستهای چندنرخی ارز باعث تشدید تورم و بیثباتی ارزی شدهاند. ضریب فزاینده پولی بالا (7-8) اثر رشد پایه پولی را تقویت کرده است.
2. ترکیه
رشد پایه پولی (2024): حدود 20-25% (دادههای بانک مرکزی ترکیه).
تورم (2024): حدود 50% (طبق IMF، با کاهش به 30-35% تا 2026 در صورت اصلاحات).
نرخ ارز (2024): USD/TRY حدود 34 (رشد 100% از 2021).
ویژگیها: ترکیه با تورم بالا به دلیل سیاستهای پولی غیرمتعارف (کاهش نرخ بهره در زمان تورم) مواجه بوده است. اما از سال 2023، سیاستهای انقباضی (افزایش نرخ بهره به 50%) باعث کاهش رشد پایه پولی و تثبیت نسبی لیر شده است. برخلاف ایران، ترکیه با تحریمهای گسترده مواجه نیست و تجارت خارجی قویتری دارد.
3. آرژانتین
رشد پایه پولی (2024): حدود 40-50% (دادههای بانک مرکزی آرژانتین).
تورم (2024): حدود 270% (بالاترین در جهان، طبق Statista).
نرخ ارز (2024): USD/ARS حدود 950 (بازار رسمی، بازار سیاه بالاتر).
ویژگیها: آرژانتین با تورم فوقالعاده بالا و کاهش شدید ارزش پزو مواجه است. چاپ پول برای جبران کسری بودجه و بدهیهای خارجی عامل اصلی است. برخلاف ایران، آرژانتین به بازارهای مالی بینالمللی دسترسی دارد، اما بدهیهای کلان و عدم اعتماد به سیاستهای دولت وضعیت را وخیمتر کرده است.
4. ونزوئلا
رشد پایه پولی (2024): بیش از 100% (دادههای غیررسمی، به دلیل عدم شفافیت).
تورم (2024): حدود 1,700% (کاهش از 9,500% در 2019، طبق IMF).
نرخ ارز (2024): USD/VES بیش از 40,000 (بازار سیاه بسیار بالاتر).
ویژگیها: ونزوئلا نمونه افراطی تورم hyperinflation است که نتیجه چاپ بیرویه پول، سقوط درآمدهای نفتی، و تحریمهای شدید است. سیاستهای سوسیالیستی و سوءمدیریت اقتصادی وضعیت را بدتر کرده است. برخلاف ایران، ونزوئلا تقریباً هیچ تنوع اقتصادی ندارد و وابستگی به نفت آن شدیدتر است.
| کشور | رشد پایه پولی | تورم | نرخ ارز (USD/واحد پول ملی) | ویژگیها |
|---|---|---|---|---|
| ایران | 29.2% (1403، متوسط 28-30% دهه گذشته) | 32.6% (1403، پیشبینی 42.4% در 1404) | حدود 581,055 IRR (مهر 1404، بازار آزاد بالاتر) | تحریمهای شدید، وابستگی به نفت، کسری بودجه مزمن، سیاستهای چندنرخی ارز، ضریب فزاینده پولی بالا (7-8) |
| ترکیه | حدود 20-25% (2024، بانک مرکزی) | حدود 50% (2024، طبق IMF؛ پیشبینی کاهش به 30-35% تا 2026 با اصلاحات) | حدود 34 TRY (2024، رشد 100% از 2021) | تورم بالا به دلیل سیاستهای پولی غیرمتعارف، سیاستهای انقباضی از 2023، تجارت خارجی قویتر، بدون تحریم گسترده |
| آرژانتین | حدود 40-50% (2024، بانک مرکزی) | حدود 270% (2024، بالاترین در جهان) | حدود 950 ARS (2024، بازار رسمی، بازار سیاه بالاتر) | تورم فوقالعاده بالا، کاهش ارزش پزو، چاپ پول برای جبران کسری بودجه و بدهیهای خارجی، دسترسی به بازارهای مالی بینالمللی، اما اعتماد کم به سیاستهای دولت |
| ونزوئلا | بیش از 100% (2024، دادههای غیررسمی) | حدود 1,700% (2024، کاهش از 9,500% در 2019) | بیش از 40,000 VES (2024، بازار سیاه بسیار بالاتر) | تورم افراطی (hyperinflation)، چاپ بیرویه پول، سقوط درآمدهای نفتی، تحریمهای شدید، سیاستهای سوسیالیستی، وابستگی شدید به نفت، تنوع اقتصادی بسیار پایین |
تحلیل مقایسهای
-
شباهتها: هر چهار کشور با تورم بالا، کاهش ارزش پول ملی، و رشد سریع پایه پولی مواجهاند. تحریمها (در ایران و ونزوئلا) و کسری بودجه مزمن (در هر چهار کشور) عوامل کلیدی هستند. وابستگی به صادرات کالاهای اولیه (نفت در ایران و ونزوئلا، کشاورزی در آرژانتین) نیز مشترک است.
-
تفاوتها:
-
ایران و ونزوئلا به دلیل تحریمها دسترسی محدودی به بازارهای جهانی دارند، در حالی که ترکیه و آرژانتین از تجارت خارجی قویتری برخوردارند.
-
ترکیه با اعمال سیاستهای انقباضی اخیر (افزایش نرخ بهره) توانسته رشد پایه پولی و تورم را تا حدی کنترل کند، در حالی که ایران هنوز به اصلاحات ساختاری نیاز دارد.
-
آرژانتین و ونزوئلا با تورمهای بسیار بالاتر از ایران مواجهاند، اما ایران به دلیل ضریب فزاینده پولی بالا و سیاستهای چندنرخی ارز، پتانسیل تورم شدیدتر را دارد.
-
-
درسهای آموختهشده: تجربه ترکیه نشان میدهد که سیاستهای انقباضی (مانند افزایش نرخ بهره و کنترل نقدینگی) میتواند تورم را کاهش دهد. آرژانتین و ونزوئلا نشاندهنده خطرات چاپ بیرویه پول و عدم اصلاحات ساختاری هستند. ایران میتواند با کاهش استقراض دولت، اصلاح نظام ارزی، و تقویت تولید داخلی از این تجربیات بهره ببرد.
پیشبینی آینده (1404-1409)
پیشبینی پایه پولی
دادههای مستقیم برای پیشبینی پایه پولی در سالهای آتی محدود است، اما با توجه به روند گذشته و گزارشهای بینالمللی (IMF و World Bank)، میتوان سناریوهایی را ترسیم کرد:
- سناریوی پایه: با ادامه رشد 30% پایه پولی، این متغیر تا سال 1409 ممکن است به 30-40 تریلیون ریال برسد.
- سناریوی خوشبینانه: با اعمال سیاستهای انقباضی (کاهش استقراض دولت و کنترل نقدینگی)، رشد پایه پولی میتواند به 20-25% کاهش یابد.
- سناریوی بدبینانه: در صورت تشدید تحریمها یا افزایش کسری بودجه، رشد پایه پولی ممکن است به 35-40% برسد.

پیشبینی تورم
- 1404: بر اساس پیشبینی Statista، تورم 43.3% و طبق IMF، حدود 42.4% خواهد بود.
- 1405: تورم در حدود 42.5% پیشبینی میشود، با احتمال کاهش تدریجی به 35-40% تا سال 1409 در صورت کنترل پایه پولی.
- عوامل کلیدی: کنترل رشد پایه پولی، مدیریت انتظارات تورمی، و بهبود تجارت خارجی میتوانند تورم را کاهش دهند.

پیشبینی نرخ دلار
- 1405: با ادامه روند کنونی، نرخ دلار در بازار آزاد ممکن است به 700,000-800,000 برسد.
- 1409: در صورت عدم اصلاحات، نرخ دلار ممکن است از 1,000,000 عبور کند.
- تحلیل Trading Economics: رشد سالانه 10-15% نرخ ارز پیشبینی میشود، اما تحریمها و نوسانات نفت میتوانند این نرخ را افزایش دهند.

عوامل ریسک
- تحریمها: ادامه یا تشدید تحریمها میتواند فشار بر پایه پولی و نرخ ارز را افزایش دهد.
- نوسانات نفت: کاهش قیمت جهانی نفت یا محدودیت صادرات، منابع ارزی را محدودتر میکند.
- سیاستهای پولی: عدم کنترل رشد پایه پولی میتواند تورم و بیثباتی ارزی را تشدید کند.
راهکارهای پیشنهادی
برای تثبیت پایه پولی، تورم، و نرخ ارز، اقدامات زیر ضروری است:
- کاهش استقراض دولت: کاهش کسری بودجه از طریق اصلاح یارانهها و افزایش شفافیت مالی.
- کنترل نقدینگی: استفاده از ابزارهای سیاست پولی مانند عملیات بازار باز و افزایش نرخ ذخیره قانونی.
- اصلاح نظام ارزی: حرکت به سمت نظام تکنرخی ارز برای کاهش رانت و سوءاستفاده.
- افزایش تولید داخلی: کاهش وابستگی به واردات از طریق تقویت تولید داخلی و صادرات غیرنفتی.
نتیجهگیری
رشد پایه پولی در ایران طی دهه گذشته یکی از عوامل اصلی تورم بالا و بیثباتی نرخ ارز بوده است. عواملی مانند کسری بودجه، تحریمها، و سیاستهای پولی انبساطی این روند را تشدید کردهاند. بدون اصلاحات ساختاری در سیاستهای مالی و پولی، تورم بالا و افزایش نرخ ارز ادامه خواهد یافت، که تأثیرات منفی بر اقتصاد کلان و معیشت مردم خواهد داشت.
برای دستیابی به ثبات اقتصادی، بانک مرکزی باید رشد پایه پولی را به زیر 20% برساند، استقراض دولت را محدود کند، و سیاستهای ارزی و مالی را اصلاح نماید. این اقدامات میتوانند تورم را به 10-15% کاهش داده و ارزش پول ملی را تثبیت کنند، اما نیازمند اراده سیاسی و هماهنگی بین نهادهای اقتصادی است.
سوالات متداول
۱. پایه پولی چیست و چرا اهمیت دارد؟
پایه پولی یا پول پرقدرت شامل اسکناس و مسکوک در گردش و ذخایر بانکها نزد بانک مرکزی است. این متغیر پایه و اساس خلق پول در اقتصاد محسوب میشود و تغییرات آن میتواند بر تورم، ارزش پول ملی و سیاستهای پولی کشور تأثیر مستقیم بگذارد. کنترل رشد پایه پولی به تثبیت قیمتها و ایجاد ثبات اقتصادی کمک میکند و در ایران که با کسری بودجه و وابستگی به درآمدهای نفتی مواجه است، اهمیت ویژهای دارد.
۲. روند پایه پولی ایران در دهه گذشته چگونه بوده است؟
بین سالهای 1394 تا 1403، پایه پولی ایران از حدود 1,200 تریلیون ریال به 11,500 تریلیون ریال افزایش یافته است. رشد متوسط سالانه این دوره حدود 28 تا 30 درصد بوده که بسیار بالاتر از رشد اقتصادی واقعی کشور (حدود 2 تا 3 درصد) است. این اختلاف نشاندهنده سیاستهای پولی انبساطی و عدم تناسب بین حجم پول و تولید واقعی اقتصاد است.
۳. چه عواملی باعث رشد پایه پولی شدهاند؟
رشد پایه پولی در ایران تحت تأثیر چند عامل کلیدی بوده است. مهمترین آنها افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه، گسترش تسهیلات بانکی، تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی، و همچنین سیاستهای انبساطی در دوران همهگیری کووید-19 هستند. این عوامل باعث افزایش ذخایر بانکی و تزریق نقدینگی به اقتصاد شده و رشد پایه پولی را تشدید کردهاند.
۴. پایه پولی چه تأثیری بر تورم دارد؟
بر اساس نظریه مقداری پول، رشد پایه پولی بیش از رشد اقتصادی باعث افزایش تورم میشود. در ایران، ضریب فزاینده پولی بالا (بین 7 تا 8) و انتظارات تورمی، اثر رشد پایه پولی بر قیمتها را تشدید میکند. دادههای تاریخی نشان میدهند که هر افزایش در پایه پولی به طور مستقیم به افزایش تورم منجر شده است؛ برای نمونه، در سال 1402 تورم 40.7 درصد و رشد پایه پولی 36.9 درصد بوده است.
۵. ارتباط پایه پولی با نرخ دلار چگونه است؟
رشد پایه پولی از طریق افزایش عرضه پول و تورم، تقاضا برای کالاهای وارداتی و دلار را افزایش میدهد و این امر به بالا رفتن نرخ ارز در بازار آزاد منجر میشود. وابستگی شدید اقتصاد ایران به واردات این اثر را تشدید میکند. از سال 1397 تا 1402، نرخ دلار بازار آزاد از حدود 32,000 به بیش از 500,000 رسید که همزمان با رشد پایه پولی بوده است.
۶. منابع و مصارف پایه پولی چیست؟
پایه پولی از دو بخش اصلی منابع و مصارف تشکیل میشود. منابع شامل داراییهای خارجی بانک مرکزی، استقراض دولت، تسهیلات بانک مرکزی به بانکها و عملیات بازار باز است. مصارف نیز شامل اسکناس و مسکوک در گردش و ذخایر بانکی میشود، که بخش عمده پایه پولی را تشکیل میدهند. افزایش ذخایر بانکی معمولاً به خلق پول بیشتر و تورم بالاتر منجر میشود.
۷. ایران در مقایسه با کشورهای مشابه چه وضعیتی دارد؟
ایران از نظر رشد پایه پولی و تورم با کشورهای ترکیه، آرژانتین و ونزوئلا قابل مقایسه است. ترکیه با سیاستهای انقباضی توانسته تورم و رشد پایه پولی را کنترل کند، آرژانتین با تورم بسیار بالا مواجه است و ونزوئلا نمونه افراطی تورم شدید (Hyperinflation) است. ایران با ضریب فزاینده پولی بالا و سیاستهای چندنرخی ارز، پتانسیل تورم شدید و بیثباتی ارزی دارد.
۸. پیشبینی پایه پولی، تورم و نرخ دلار تا سال 1409 چیست؟
با توجه به روند گذشته و گزارشهای بینالمللی، پیشبینی میشود که پایه پولی ایران با رشد حدود 30 درصد سالانه تا سال 1409 به 30-40 تریلیون ریال برسد. تورم حدود 42 تا 43 درصد در سال 1404 و کاهش احتمالی به 35-40 درصد تا 1409 قابل انتظار است. نرخ دلار در بازار آزاد ممکن است تا سال 1405 به 700,000-800,000 و تا 1409 از 1,000,000 عبور کند، مگر اینکه اصلاحات ساختاری در سیاستهای مالی و پولی اعمال شود.
۹. عوامل ریسک برای تورم و نرخ دلار چیست؟
ادامه یا تشدید تحریمها، نوسانات قیمت نفت و عدم کنترل رشد پایه پولی و نقدینگی از مهمترین عوامل ریسک تورم و افزایش نرخ ارز هستند. این عوامل میتوانند فشار بر اقتصاد را افزایش داده و بیثباتی ارزی و قیمتها را تشدید کنند.
۱۰. راهکارهای پیشنهادی برای کنترل پایه پولی، تورم و دلار چیست؟
برای تثبیت پایه پولی، کاهش تورم و کنترل نرخ ارز، اقدامات متعددی ضروری است. از جمله کاهش استقراض دولت و اصلاح کسری بودجه، کنترل نقدینگی از طریق ابزارهای پولی، اصلاح نظام ارزی به سمت تکنرخی و تقویت تولید داخلی و صادرات غیرنفتی. این اقدامات میتوانند به کاهش تورم به حدود 10-15 درصد و تثبیت ارزش پول ملی کمک کنند، اما نیازمند اراده سیاسی و هماهنگی بین نهادهای اقتصادی است.

دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.