تجارت بر اساس مزیت چیست؟ عوامل موثر بر مزیت
تجارت بر اساس مزیت
تجارت بر اساس مزیت بهعنوان یکی از اصول کلیدی در اقتصاد، بر اهمیت تخصص و بهینهسازی منابع تأکید دارد. این مفهوم نشان میدهد که کشورها یا بنگاهها میتوانند با تمرکز بر تولید کالاهایی که در آنها از مزیت نسبی برخوردار هستند، در سطح جهانی رقابت کنند.
با تولید کالاها و خدمات با هزینه کمتر و بهرهوری بیشتر نسبت به رقبا، کشورها میتوانند نهتنها بازارهای داخلی خود را گسترش دهند، بلکه در تجارت بینالمللی نیز از مزایای رقابتی بهرهمند شوند. در این زمینه، اصول مزیت نسبی و مطلق به کشورهای مختلف کمک میکند تا با شناخت دقیق نقاط قوت خود، در اقتصاد جهانی نقش مؤثری ایفا کنند و از مزایای تجارت آزاد بهرهبرداری کنند.
تعریف مزیت مطلق و مزیت نسبی
مزیت مطلق و مزیت نسبی دو مفهوم اساسی هستند که توضیحدهنده تجارت بر اساس مزیت میباشند:
- مزیت مطلق: این نظریه توسط آدام اسمیت معرفی شد و به وضعیتی اشاره دارد که یک کشور یا بنگاه میتواند کالایی را با استفاده از منابع کمتر یا با بهرهوری بالاتر نسبت به دیگر کشورها تولید کند. به عبارت دیگر، این کشور در تولید آن کالا به طور کامل از دیگران برتر است.
- مزیت نسبی: این مفهوم توسط دیوید ریکاردو مطرح شد و بر این نکته تأکید دارد که حتی اگر کشوری در تولید همه کالاها نسبت به دیگر کشورها بهرهوری کمتری داشته باشد، میتواند در تولید کالایی که هزینه فرصت آن نسبت به سایر کالاها کمتر است، تخصص یابد. این کشور در آن کالا دارای مزیت نسبی خواهد بود.
تاریخچه تجارت بر اساس مزیت
مفهوم تجارت بر اساس مزیت به دوران کلاسیک اقتصاد بازمیگردد. آدام اسمیت در کتاب “ثروت ملل” (1776) نظریه مزیت مطلق را مطرح کرد. او بیان کرد که کشورها باید در تولید کالاهایی که در آنها کارایی بیشتری دارند، تخصص یابند.
چند دهه بعد، دیوید ریکاردو در اوایل قرن نوزدهم، نظریه مزیت نسبی را معرفی کرد. ریکاردو نشان داد که حتی اگر یک کشور در تولید تمام کالاها کارایی کمتری نسبت به کشور دیگر داشته باشد، باز هم میتواند در تولید کالایی که با کمترین هزینه فرصت تولید میکند، تخصص یابد.
اهمیت تجارت بر اساس مزیت
تجارت بر اساس مزیت نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها و بنگاهها ایفا میکند و مزایای متعددی به همراه دارد.
- افزایش بهرهوری: کشورها و بنگاهها با تمرکز بر تولید کالاها و خدماتی که در آنها مزیت دارند، میتوانند بهرهوری خود را افزایش دهند. این تخصصیابی منجر به استفاده بهینه از منابع و تولید با کیفیتتر و کارآمدتر میشود.
- ارتقای استانداردهای زندگی: تولید کالاها با هزینه کمتر و کارایی بیشتر به کاهش قیمتها در بازار منجر میشود. این کاهش قیمتها به مصرفکنندگان امکان میدهد تا از کالاها و خدمات باکیفیتتر و ارزانتر بهرهمند شوند، که در نهایت به بهبود استانداردهای زندگی میانجامد.
- رشد اقتصادی: با افزایش صادرات کالاهایی که کشورها در آنها مزیت دارند، اقتصاد آنها رونق میگیرد. جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه صنایع کارآمدتر نیز به رشد پایدار اقتصادی و اشتغالزایی کمک میکند.
- دسترسی به بازارهای گستردهتر: تجارت بینالمللی فرصتهایی برای بنگاهها فراهم میآورد تا به بازارهای بزرگتر دسترسی پیدا کنند. این دسترسی به گسترش تولید، کاهش هزینههای واحد و افزایش سودآوری منجر میشود، که در بلندمدت به تقویت جایگاه رقابتی آنها در سطح جهانی کمک میکند.
ویژگیهای تجارت بر اساس مزیت
تخصصگرایی
یکی از ویژگیهای برجسته تجارت بر اساس مزیت، تخصصگرایی است. کشورها یا شرکتها با تمرکز بر تولید کالاها و خدماتی که در آنها بهرهوری بیشتری دارند، میتوانند منابع خود را به شکل بهینهتری بهکار گیرند. این تخصصگرایی منجر به افزایش کارایی اقتصادی و بهبود کیفیت تولید میشود.
برای مثال، کشورهایی با منابع طبیعی غنی معمولاً در تولید کالاهای کشاورزی یا معدنی تخصص دارند، در حالی که کشورهایی با نیروی کار ماهر به سمت صنایع تکنولوژیک گرایش پیدا میکنند.
وابستگی متقابل
وابستگی متقابل یکی دیگر از ویژگیهای تجارت بر اساس مزیت است. با توجه به اینکه کشورها در برخی کالاها و خدمات تخصص دارند، نیاز به واردات کالاهایی که تولید آنها برایشان پرهزینهتر است، افزایش مییابد. این وابستگی اقتصادی میتواند به تقویت روابط بینالمللی و افزایش همکاریهای تجاری منجر شود. با این حال، این وضعیت ممکن است کشورها را در برابر نوسانات بازار جهانی یا تحریمهای اقتصادی آسیبپذیر کند.
کاهش هزینههای فرصت
در تجارت بر اساس مزیت، کاهش هزینههای فرصت نیز نقش مهمی ایفا میکند. هر کشور با تمرکز بر تولید کالاهایی که کمترین هزینه فرصت را دارند، میتواند به بهینهسازی منابع خود بپردازد. این مسئله باعث میشود کشورها به جای تولید همه کالاها، بر تولید کالاهایی که برایشان سودآورتر است، تمرکز کنند، و در نتیجه، بهرهوری کلی اقتصاد افزایش یابد.
تجارت سودمند
در نهایت، تجارت سودمند از دیگر ویژگیهای مهم این نوع تجارت است. همه طرفهای درگیر در تجارت بینالمللی از طریق این رویکرد سود میبرند، زیرا کشورها میتوانند کالاهایی را که در آنها مزیت نسبی دارند، صادر کنند و کالاهایی را که تولید آنها هزینه بیشتری دارد، وارد نمایند. این فرایند نهتنها به کاهش هزینهها و افزایش رفاه مصرفکنندگان کمک میکند، بلکه به توسعه اقتصادی و بهبود تراز تجاری کشورها نیز منجر میشود.
کاربردهای نظریه مزیت
سیاستگذاری تجاری
نظریه مزیت نسبی به سیاستگذاران کمک میکند تا استراتژیهای تجاری و صنعتی خود را بر اساس مزیتهای نسبی کشورشان تنظیم کنند. این نظریه میتواند به کشورها این امکان را بدهد که انتخاب کنند کدام صنایع یا بخشها را باید تقویت کنند و در کدام زمینهها باید با کشورهای دیگر همکاری تجاری داشته باشند.
با شناسایی مزیتهای نسبی، کشورها میتوانند سیاستهای تجاری خود را به گونهای طراحی کنند که از این مزایا بهرهبرداری کنند و در نتیجه رقابتپذیری خود را در بازارهای جهانی افزایش دهند.
توسعه اقتصادی
کشورهای در حال توسعه میتوانند با شناسایی مزیتهای نسبی خود در برخی صنایع و تمرکز بر آنها، در زنجیره ارزش جهانی نقش بیشتری ایفا کنند. این فرآیند میتواند به کشورهای در حال توسعه کمک کند تا با سرمایهگذاری در زمینههایی که در آنها مزیت نسبی دارند، رشد اقتصادی خود را تسریع کنند. به این ترتیب، این کشورها قادر خواهند بود منابع خود را بهطور بهینه تخصیص دهند و به نفع توسعه پایدار و افزایش صادرات عمل کنند.
جهانیسازی
در دنیای جهانیشده، تخصص و تجارت بر اساس مزیت نسبی به کشورها اجازه میدهد تا در بازارهای بینالمللی رقابت کنند و رشد اقتصادی خود را تقویت کنند. جهانیشدن و رشد بازارهای بینالمللی، نیازمند رقابت در سطح جهانی است و کشورها باید در حوزههایی که در آنها مزیت دارند، پیشرو باشند. این امر به آنها کمک میکند که از فرصتهای تجاری جهانی بهرهبرداری کرده و اقتصاد خود را تقویت کنند.
مدیریت منابع
شرکتها میتوانند با بهرهبرداری از مزیتهای نسبی، تولید خود را بهینه کرده و هزینهها را کاهش دهند. شرکتها با شناسایی مزیتهای نسبی خود و تمرکز بر آنها، میتوانند تولیدات خود را با کارایی بیشتری انجام دهند و منابع خود را به بهترین نحو ممکن بهکار گیرند. این کار نهتنها هزینهها را کاهش میدهد، بلکه باعث میشود شرکتها در بازارهای رقابتی موفقتر عمل کنند.
عوامل مؤثر بر تجارت بر اساس مزیت
تجارت بر اساس مزیت، تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که به کشورها یا بنگاهها کمک میکنند تا در تولید کالاها یا خدمات خاص مزیت پیدا کنند و در بازارهای بینالمللی رقابت کنند. این عوامل شامل موارد زیر میشوند:
- منابع طبیعی: کشورهایی که از منابع طبیعی فراوانی مانند مواد معدنی، منابع انرژی، جنگلها یا زمینهای کشاورزی برخوردارند، میتوانند در تولید کالاهایی که به این منابع وابسته هستند، مزیت نسبی پیدا کنند. این امر به آنها اجازه میدهد که در بازارهای جهانی جایگاه بهتری داشته باشند.
- نیروی کار: ویژگیهای نیروی کار مانند میزان مهارت، تجربه، سطح آموزش و هزینه دستمزد، از جمله عواملی هستند که میتوانند مزیت نسبی یک کشور را تحت تأثیر قرار دهند. کشورهایی که نیروی کار ماهر و متخصص دارند، معمولاً در صنایع پیشرفته و تکنولوژیک مزیت دارند، در حالی که کشورهایی با نیروی کار ارزانتر ممکن است در صنایع کاربر مزیت نسبی پیدا کنند.
- سطح تکنولوژی: دسترسی به فناوریهای پیشرفته و توانایی در نوآوری و توسعه فناوری میتواند به کشورها مزیت نسبی در تولید کالاهای پیچیده و با ارزش افزوده بالا بدهد. کشورهایی که در زمینه تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکنند، معمولاً در صنایع پیشرفته و دانشبنیان مزیت دارند.
- زیرساختها: زیرساختهای مناسب از جمله حملونقل، ارتباطات، انرژی و تأسیسات صنعتی، به کشورها کمک میکنند تا فرآیند تولید و تجارت خود را بهبود بخشند. وجود زیرساختهای کارآمد میتواند هزینههای تولید و انتقال کالاها را کاهش دهد و باعث افزایش رقابتپذیری شود.
- سرمایه: میزان سرمایه فیزیکی و انسانی در یک کشور نقش مهمی در توانایی آن در تولید کالاها و خدمات باکیفیت ایفا میکند. کشورهای دارای سرمایهگذاری بالا در زیرساختها، ماشینآلات و تجهیزات پیشرفته، معمولاً در صنایع سرمایهبر مزیت دارند.
- سیاستهای دولتی: سیاستهای تجاری و اقتصادی دولتها، مانند تعرفهها، یارانهها، مقررات صادرات و واردات، و توافقنامههای تجاری، میتوانند به شکلگیری و تقویت مزیت نسبی کمک کنند. سیاستهای حمایتی و تنظیمات مالیاتی مناسب میتوانند به کشورها کمک کنند تا رقابتپذیری خود را در بازارهای بینالمللی افزایش دهند.
- محیط اقتصادی و سیاسی: ثبات اقتصادی و سیاسی یک کشور میتواند نقش مهمی در جذب سرمایهگذاری خارجی و افزایش رقابتپذیری ایفا کند. کشورهایی که از ثبات اقتصادی و سیاسی برخوردارند، معمولاً محیطی مناسبتر برای تجارت و سرمایهگذاری فراهم میکنند.
- اقتصاد مقیاس: یکی از عواملی است که میتواند بر تجارت بر اساس مزیت تأثیرگذار باشد. تولید در مقیاس بزرگ به کاهش هزینههای واحد تولید و افزایش بهرهوری کمک میکند. این امر به کشورهای با صنایع تولیدی بزرگ، این امکان را میدهد که کالاها را با قیمتهای پایینتر و کیفیت بالاتر تولید کنند، که در نهایت به ایجاد مزیت نسبی در بازارهای بینالمللی منجر میشود.
- تصادفیات تاریخی: نیز در شکلگیری مزیتهای نسبی تأثیر دارند. رویدادهای تاریخی مانند جنگها، انقلابها و تحریمها میتوانند ساختار اقتصادی یک کشور را تغییر داده و بر توانایی آن در بهرهبرداری از مزیتهای نسبی تأثیر بگذارند. بهعنوانمثال، کشورهایی که در پی جنگ یا بحرانهای اقتصادی به بازسازی صنایع خود پرداختهاند، ممکن است در صنایع خاصی مانند فناوری یا انرژی جایگاه بهتری پیدا کنند.
- فرهنگ و نهادها: دیگر عامل مهم در شکلدهی به مزیت نسبی یک کشور هستند. فرهنگ کار، نظام آموزشی و نهادهای اجتماعی میتوانند بر بهرهوری، نوآوری و ایجاد مزیتهای رقابتی تأثیر زیادی بگذارند. بهویژه، کشورهای با نظامهای آموزشی قوی و نهادهای اجتماعی مؤثر، معمولاً در زمینههای دانشمحور و فناوری پیشرفت میکنند و میتوانند مزیت نسبی در این بخشها ایجاد کنند.
این عوامل با تعامل پیچیدهای که با یکدیگر دارند، بر توانایی کشورها در بهرهگیری از مزیتهای نسبی و مطلق در تجارت بینالمللی تأثیر میگذارند و تعیین میکنند که چگونه کشورها میتوانند در بازارهای جهانی به موفقیت دست یابند.
مثالهای عملی تجارت بر اساس مزیت
- صنعت فناوری در ایالات متحده: ایالات متحده در زمینه فناوری اطلاعات، ارتباطات، تحقیق و توسعه و نوآوریهای تکنولوژیک، مزیت نسبی قابل توجهی دارد. این مزیت ناشی از وجود شرکتهای بزرگ و پیشرو مانند اپل، مایکروسافت و گوگل است که توانستهاند از فناوریهای پیشرفته برای تولید محصولات و خدمات نوآورانه استفاده کنند. این شرکتها با بهرهگیری از نیروی کار ماهر، زیرساختهای پیشرفته، و محیط تحقیقاتی قوی، ایالات متحده را به یکی از قطبهای فناوری جهان تبدیل کردهاند.
- تولیدات کشاورزی در برزیل: برزیل به دلیل اقلیم مناسب، منابع طبیعی فراوان و زمینهای کشاورزی گسترده، در تولید کالاهای کشاورزی مانند قهوه، سویا و شکر مزیت نسبی دارد. این کشور از این مزیت برای صادرات گسترده محصولات کشاورزی خود استفاده میکند و سهم عمدهای در بازارهای جهانی دارد. برزیل با تمرکز بر این بخش، توانسته است نقش کلیدی در تأمین مواد غذایی جهان ایفا کند و به یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولات کشاورزی تبدیل شود.
چالشهای تجارت بر اساس مزیت
با وجود مزایای چشمگیر، تجارت بر اساس مزیت با چالشهای متعددی همراه است که میتوانند تأثیرات منفی بر اقتصاد کشورها داشته باشند.
- نوسانات بازار جهانی: تغییرات ناگهانی در تقاضا و عرضه جهانی میتواند بر کشورهایی که به صادرات کالاهای خاص وابسته هستند، اثرات نامطلوبی داشته باشد. مثلاً کاهش تقاضای جهانی برای یک محصول خاص یا افزایش تولید توسط رقبا میتواند درآمد صادراتی را به شدت کاهش دهد و اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
- وابستگی به بازارهای خارجی: کشورهایی که بخش عمدهای از اقتصادشان به تجارت بینالمللی وابسته است، در صورت بروز بحرانهای اقتصادی در کشورهای شریک یا تحریمهای تجاری، آسیبپذیر میشوند. این وابستگی میتواند منجر به کاهش توانایی کشور در کنترل شرایط اقتصادی خود شود.
- عدم تنوع اقتصادی: تمرکز بیشازحد بر تولید کالاهایی که کشور در آنها مزیت نسبی دارد، ممکن است منجر به کاهش تنوع اقتصادی و وابستگی بیشازحد به یک یا چند صنعت شود. این امر میتواند اقتصاد کشور را در برابر شوکهای خارجی آسیبپذیرتر کند و توانایی آن را در مقابله با تغییرات اقتصادی محدود سازد.
نظریههای مرتبط با مزیت
نظریه مزیت مطلق (آدام اسمیت)
آدام اسمیت یکی از نخستین اقتصاددانانی بود که نظریه مزیت مطلق را مطرح کرد. بهطور کلی، این نظریه میگوید که هر کشور باید در تولید کالاهایی که قادر است با هزینه کمتری نسبت به سایر کشورها تولید کند، تخصص یابد. اسمیت معتقد بود که تخصص در چنین کالاهایی میتواند به بهرهوری بیشتری منجر شود و کشورها از مزایای تجارت آزاد بهرهبرداری کنند.
به این ترتیب، تجارت بین کشورها برای هر دو طرف سودمند است چرا که هر کشور قادر است کالاهایی را صادر کند که در آنها مزیت دارد و کالاهایی که در تولید آنها کمتر کارآمد است را وارد کند.
نظریه مزیت نسبی (دیوید ریکاردو)
دیوید ریکاردو نظریه مزیت نسبی را معرفی کرد که تکمیلکننده نظریه اسمیت بود. ریکاردو نشان داد که حتی اگر یک کشور در تمام کالاها کارآمدتر از دیگر کشورها باشد، همچنان تجارت بینالمللی میتواند سودمند باشد.
او تأکید داشت که کشورها باید بر اساس هزینه فرصت نسبی خود در تولید کالاها تخصص یابند. بهعبارتدیگر، هر کشوری باید در تولید کالاهایی که بهطور نسبی کمترین هزینه فرصت را دارند، تخصص پیدا کند و اینگونه میتواند از مزایای تجارت بهرهمند شود.
مدل هکشر-اولین
مدل هکشر-اولین که توسط دو اقتصاددان سوئدی به نامهای الی هکشر و برگ استاین اولین ارائه شد، نظریهای است که به توزیع منابع و تولیدات بینالمللی توجه دارد. این مدل بیان میکند که کشورها تمایل دارند کالاهایی را صادر کنند که از منابع فراوان خود استفاده میکنند و کالاهایی را وارد کنند که در تولید آنها منابع کمیاب بهکار میرود.
بهعنوان مثال، کشوری که دارای منابع طبیعی زیاد است، میتواند به تولید و صادرات کالاهای منابعمحور پرداخته و کالاهای فناوریمحور را وارد کند.
نظریه مزیت رقابتی (مایکل پورتر)
مایکل پورتر بهجای تمرکز بر مزیتهای طبیعی، بر ایجاد مزیت از طریق نوآوری، کیفیت و بهبود فرآیندهای تولید تأکید دارد. نظریه مزیت رقابتی او میگوید که کشورها باید تواناییهای خاص خود را در زمینههای مختلف مثل نوآوری، مهارتهای نیروی کار، و زیرساختها تقویت کنند.
بهاینترتیب، حتی کشورهایی که از منابع طبیعی کمیاب برخوردار هستند، میتوانند از مزایای مزیت رقابتی بهرهبرداری کنند و در بازارهای جهانی رقابت کنند. پورتر بر این باور است که قدرت رقابتی یک کشور به توانایی آن در ایجاد ارزش افزوده و نوآوری بستگی دارد.
چرا تجارت بر اساس مزیت سودمند است؟
تجارت بر اساس مزیت، چه مزیت مطلق و چه مزیت نسبی، مزایای گستردهای برای همه طرفهای معامله به همراه دارد.
این مزایا به دلایل زیر تحقق مییابد:
- افزایش تولید جهانی: وقتی هر کشور بر تولید کالاهایی که در آنها مزیت دارد تمرکز میکند، تولید جهانی بهینهتر میشود. کشورها با استفاده بهینه از منابع خود، میتوانند میزان بیشتری از کالاهای مورد نیاز بازار جهانی را تولید کنند، که این امر به افزایش کلی تولید منجر میشود.
- کاهش هزینهها: رقابت میان تولیدکنندگان در بازارهای بینالمللی باعث کاهش هزینههای تولید میشود. این کاهش هزینهها در نهایت به کاهش قیمت کالاها برای مصرفکنندگان منجر میشود، که به نفع همگان است.
- افزایش تنوع کالاها: تجارت بینالمللی امکان دسترسی مصرفکنندگان به طیف وسیعی از کالاها و خدمات را فراهم میکند. این تنوع بیشتر در محصولات، رفاه مصرفکنندگان را افزایش میدهد، زیرا آنها میتوانند از کالاها و خدمات مختلف با کیفیتها و قیمتهای متفاوت بهرهمند شوند.
- توسعه فناوری: رقابت بین کشورها برای افزایش بهرهوری و بهبود کیفیت کالاها، انگیزهای برای توسعه فناوری و نوآوری ایجاد میکند. این پیشرفتهای تکنولوژیکی به افزایش کارایی تولید و بهبود محصولات در سطح جهانی کمک میکند.
نتیجه گیری
تجارت بر اساس مزیت یکی از اصول کلیدی در اقتصاد بینالملل است که به کشورها و بنگاهها این امکان را میدهد که با بهرهبرداری از تخصصهای خود، در بازارهای جهانی رقابت کنند و از منابع خود به بهترین شکل استفاده کنند.
این تجارت نه تنها به افزایش بهرهوری و رفاه اقتصادی کمک میکند، بلکه زمینه را برای گسترش بازارها و بهبود استانداردهای زندگی فراهم میآورد. با این حال، مدیریت چالشها و ریسکهای مرتبط با تجارت بینالمللی برای بهرهبرداری بهینه از مزیتهای نسبی و مطلق ضروری است.
سوالات متداول
تجارت بر اساس مزیت چیست و چگونه عمل میکند؟
تجارت بر اساس مزیت به فرآیندی اطلاق میشود که در آن کشورها کالاها یا خدماتی را که در آنها مزیت نسبی دارند تولید و صادر میکنند، در حالی که کالاهایی را که در تولید آنها کارایی کمتری دارند، وارد میکنند. این فرآیند به بهرهبرداری بهینه از منابع و کاهش هزینههای تولید در سطح جهانی کمک میکند.
مزیت نسبی چگونه باعث سودآوری در تجارت بینالمللی میشود؟
مزیت نسبی به کشورها این امکان را میدهد که در تولید کالاهایی که در آنها کارایی بیشتری دارند تخصص یابند. این تخصص منجر به کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری میشود، که در نتیجه قیمتهای پایینتر و رقابتپذیری بیشتر در بازارهای بینالمللی فراهم میآورد.
چه عواملی میتوانند مزیت تجاری یک کشور را تحت تأثیر قرار دهند؟
عواملی مانند منابع طبیعی، نیروی کار، سرمایهگذاری در فناوری، سیاستهای دولتی، و حتی فرهنگ و نهادها میتوانند تأثیر زیادی بر مزیت تجاری یک کشور داشته باشند. برای مثال، دسترسی به منابع ارزان یا نیروی کار ماهر میتواند یک کشور را قادر سازد تا در تولید برخی کالاها مزیت نسبی پیدا کند.
آیا تمام کشورها میتوانند از تجارت بر اساس مزیت بهرهمند شوند؟
بله، تمام کشورها میتوانند از این نوع تجارت بهرهمند شوند، حتی اگر یک کشور در تولید همه کالاها کمکارایی داشته باشد. با این حال، آنها میتوانند در تولید کالاهایی که با کمترین هزینه فرصت تولید میکنند، تخصص پیدا کنند و از تجارت بینالمللی سود ببرند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.