انتظارات منطقی چیست؟
انتظارات منطقی Rational Expectations
نظریه انتظارات منطقی یک مفهوم اقتصاد کلان است که به طور گسترده ای از تکنیک مدل سازی استفاده می شود. این نظریه بیان می کند که تصمیمات اکثر افراد معمولی بر اساس سه عامل کلیدی است: تجربیات گذشته، اطلاعات در دسترس آنها و عقلانیت انسانی آنها. علاوه بر این، این تئوری توصیه می کند که انتظارات اقتصادی فعلی افراد بر وضعیت آینده اقتصاد تأثیر می گذارد.
نظریه انتظارات منطقی دارای توضیحات و نسخه هایی است که می تواند قوی یا ضعیف باشد:
- نظریه و توضیح نسخه «قوی» فرض میکند که افراد میتوانند به تمام اطلاعات موجود دسترسی داشته باشند و باید تصمیمات منطقی بگیرند و این تصمیمات بر اساس آن اطلاعات خواهد بود.
- تئوری نسخه ضعیف فرض میکند که افراد برای پردازش تمام اطلاعات مربوطه وقت کافی ندارند، اما بر اساس دانش خود تصمیمهایی را نهایی میکنند یا تصمیم میگیرند که محدود است.
به طور خلاصه:
- تئوری انتظارات عقلایی معتقد است که افراد تصمیمات خود را بر اساس عقلانیت انسانی، اطلاعات در دسترس آنها و تجربیات گذشته خود قرار می دهند.
- نظریه انتظارات عقلایی مفهوم و نظریه ای است که در اقتصاد کلان مورد استفاده قرار می گیرد.
- اقتصاددانان از نظریه انتظارات منطقی برای توضیح عوامل اقتصادی پیشبینیشده مانند نرخ تورم و نرخ بهره استفاده میکنند.
- ایده پشت نظریه انتظارات منطقی این است که نتایج گذشته بر نتایج آینده تأثیر می گذارد.
- این نظریه همچنین معتقد است که چون افراد بر اساس اطلاعات موجود در دست همراه با تجربیات گذشته خود تصمیم می گیرند، در بیشتر مواقع تصمیمات آنها صحیح خواهد بود.
مثال ها
- نظریه تار عنکبوت همیشه معتبر نیست. قیمت ها بی ثبات تر می شوند: به عنوان مثال، عرضه بالا منجر به کاهش هزینه ها می شود و زمانی که عرضه قطع می شود، قیمت ها افزایش می یابد. و باز هم عرضه افزایش می یابد و این دایره ادامه خواهد داشت.
- فرضیه بازار کارآمد: بازار سهام فرض می کند که تمام اطلاعات مربوطه را در حین قیمت گذاری، از جمله اطلاعات غیر عمومی مادی.
- فرضیه درآمد دائمی: افراد قضاوت می کنند که آیا کاهش سطح درآمد آنها دائمی است یا موقت. آنها همچنین درآمد آتی را در نظر می گیرند و بر اساس آن تصمیمات مصرف می گیرند.
انتقاد
انتقادات زیادی به این نظریه وارد است:
- ارزش حاضر سوگیری بیان می کند که ارزش فعلی فرد در درآمد کوتاه مدت بیشتر از درآمد در دوره طولانی تر است.
- اکثر افراد از تاثیر سیاست ها بر اقتصاد بی اطلاع هستند. به عنوان مثال، تورم بر اقتصاد تأثیر می گذارد.
- اکثر افراد از اشتباهات گذشته خود درس نمی گیرند، به عنوان مثال، اگر سهام خاصی در گذشته عملکرد خوبی داشته باشند، مردم به خرید آنها ادامه می دهند، حتی اگر اساساً خرید آنها دیگر امکان پذیر نباشد.
- یک جفت از اقتصاد تئوری ها حاکی از آن است که مردم عمدتاً غیرمنطقی عمل می کنند.
- حباب دارایی ها، به عنوان مثال، افزایش اخیر در ارزش های بیت کوین و سپس پس از یک سواری طولانی شروع به سقوط کرد.
اهمیت انتظارات منطقی
این نظریه نشان می دهد که افراد در زمان های معینی اشتباه عمل می کنند. سپس، به طور متوسط، این افراد می توانند درست باشند تا از اشتباهات قبلی درس بگیرند. سیاست اقتصادی نیز به دلیل تئوری انتظارات عقلایی دارای پیامدهایی است. به عنوان مثال، تاثیر سیاست مالی اگر افراد به دلیل انتظاراتی که از سیاست دارند، رفتار خود را تغییر دهند که انبساطی است، یکسان نخواهد بود.
انتظارات منطقی در تئوری و عمل
اکثر اقتصاددانان کلان امروزه از انتظارات منطقی به عنوان یک فرض در تحلیل سیاست های خود استفاده می کنند. هنگامی که به تأثیرات سیاست اقتصادی فکر می کنیم، فرض بر این است که مردم تمام تلاش خود را برای بررسی پیامدهای آن انجام خواهند داد.
رویکرد انتظارات منطقی اغلب برای آزمایش صحت پیش بینی های تورم استفاده می شود. به عنوان مثال، P e t پیش بینی یک فرد در سال t-1 از سطح قیمت در سال t است. سطح واقعی قیمت با P t نشان داده می شود. تفاوت بین سطح واقعی قیمت و پیش بینی فرد، خطای پیش بینی برای سال t است.
P t – P e t = r t خطای پیش بینی فرد در سال t است. با انتظارات منطقی، خطاهای پیش بینی به دلیل اعداد غیرقابل پیش بینی است. با این حال، اگر مردم به طور سیستماتیک اعداد را کمتر یا بیش از حد پیش بینی کنند، انتظارات سطح قیمت منطقی نیستند.
تحت انتظارات منطقی، آنچه امروز اتفاق می افتد بستگی به انتظارات از آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد دارد. اما آنچه در آینده اتفاق می افتد به آنچه امروز رخ می دهد نیز بستگی دارد. امروزه بسیاری از اصول اقتصاد کلان با فرض انتظارات منطقی ایجاد می شوند.
این نظریه همچنین توسط بسیاری از اقتصاددانان کینزی جدید استفاده میشود، زیرا با این فرضیه که مردم میخواهند منفعت شخصی خود را دنبال کنند، به خوبی مطابقت دارد. اگر انتظارات مردم منطقی نبود، تصمیمات اقتصادی افراد به خوبی آنها نبود.
انتظارات منطقی در مقابل انتظارات تطبیقی
افرادی که از تصمیم گیرندگان سازگار استفاده می کنند از رویدادها و روندهای قبلی برای پیش بینی نتایج آینده استفاده می کنند. در عین حال، افراد تصمیم گیرنده منطقی باید از بهترین اطلاعات موجود در بازار برای اتخاذ بهترین تصمیمات استفاده کنند. به آن تصمیم گیری مبتنی بر تفکر عقب مانده نیز گفته می شود. در نظریه تطبیقی، افراد با رویدادهای قبلی و گذشته سازگار می شوند. در تئوری انتظارات منطقی، افراد تا زمانی که تمام اطلاعات مرتبط را جمع آوری نکرده باشند، تصمیم نمی گیرند.
چالش های انتظارات منطقی
- عوامل زیادی را در تصمیم گیری در خود جای می دهد.
- پس از در نظر گرفتن تمام اطلاعات مربوطه، همه افراد و افراد باید منطقی باشند و بر اساس آن عمل کنند.
- مردم باید مطابق انتظارات از سیاستهای دولت رفتار کنند.
نتیجه
تئوری انتظارات منطقی فرض میکند که افراد عقلانی عمل میکنند و بر اساس سه عامل تجربه، ذهنیت فعلی و اطلاعات در دسترس برای آینده اقتصاد تعیین میکنند. اینها بهترین حدس های آینده هستند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.