استر بوسروپ کیست؟
استر بوسروپ Ester Boserup
استر بوسروپ (Ester Boserup) یکی از برجستهترین اقتصاددانان و نظریهپردازان قرن بیستم است که بیشتر بهخاطر نظریه نوآورانهاش در مورد رابطهی بین رشد جمعیت و توسعه کشاورزی شناخته میشود. برخلاف نظریههای کلاسیک بدبینانه، بوسروپ دیدگاهی مبتنی بر امید، پویایی و انعطافپذیری انسان در برابر چالشهای منابع طبیعی داشت. او همچنین از پیشگامان مطالعات مربوط به نقش زنان در توسعه اقتصادی محسوب میشود.
زندگی و تحصیلات
استر بوسروپ در ۱۸ مه ۱۹۱۰ در کپنهاگ، دانمارک متولد شد. او در پاییز ۱۹۲۹، همزمان با سقوط بازار سهام نیویورک، وارد دانشگاه شد و در میانه رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ در رشته اقتصاد نظری فارغالتحصیل شد. او در ۲۱ سالگی با موگنس بوسروپ ازدواج کرد.
بوسروپ از ابتدا به دنبال جایگزینهایی برای تئوریهای رایج تعادل و سودمندی حاشیهای بود و به عضویت یک گروه مناظرهای روشنفکر سوسیالیست درآمد. این عضویت او را به پژوهش درباره مکتب نهادگرایی آمریکایی و نظریه مارکسیستی بحرانها کشاند. اولین مقاله او که بر دیدگاههای مارکس تمرکز داشت، راهش را به محافل علمی باز کرد. او به دلیل امتناع از محدود شدن توسط خرد مرسوم زمان خود، پیوسته به دنبال رویکردهای جایگزین برای مشکلات موجود بود.
سوابق شغلی و فعالیتهای بینالمللی
این پشتکار و دیدگاههای نوآورانه باعث شد که استر بوسروپ از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۷ به عنوان رئیس دفتر برنامهریزی برای دولت دانمارک کار کند. این دوره شامل رکود اقتصادی، جنگ جهانی دوم، اشغال دانمارک توسط آلمان، و بهبود پس از جنگ بود. این تجربیات او را درگیر سیاستهای تجاری نیز کرد و فرصتی برای بررسی تأثیر یارانههای دولتی گسترده بر صنعت کشاورزی دانمارک فراهم آورد.
پس از آن، او و همسرش، موگنس بوسروپ، در سال ۱۹۴۷ برای همکاری با کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد اروپا (ECE) به ژنو رفتند. در آنجا، استر بار دیگر بر تجارت محصولات کشاورزی متمرکز شد. در سالهای بعد، رابطه متقابل کشاورزی، جمعیت، تجارت و صنعت، محوریت دیگر پژوهشهایش را شکل داد.
در سال ۱۹۵۷، او و موگنس به همراه گونار میردال (اقتصاددان و جامعهشناس سوئدی برنده جایزه نوبل)، در قالب پروژهای مشترک به هند سفر کردند تا کشاورزی هند و آینده آن را با لحاظ کردن الگوهای توسعهای غربی در حال پیشرفت، بررسی کنند. این پژوهش تا سال ۱۹۶۰ ادامه داشت و در طول آن، استر متوجه شد که مفروضات غربی در تولید و توسعه کشاورزی، قابل تعمیم به کشورهایی مانند هند نیستند.
در این کشورها، نه تنها نظریههای مربوط به نیروی کار اضافی، تراکم جمعیت و مهاجرت زیر سوال میرود، بلکه موضوع مهمی چون نقش زنان نیز در اقتصاد و توسعه حائز اهمیت است. او برای باقی عمر خود، به عنوان مشاور و نویسنده فعالیت کرد و مدتی را نیز در سنگال گذراند.
زمینه فکری و حرفهای
بوسروپ در دورانی فعالیت میکرد که دیدگاههای توماس مالتوس (Thomas Malthus) درباره رابطه بین رشد جمعیت و منابع غذایی بر تفکر اقتصادی غالب بود. مالتوس در اواخر قرن هجدهم استدلال کرده بود که رشد تصاعدی جمعیت در مقایسه با رشد خطی تولید غذا، منجر به کمبود منابع، قحطی و کاهش جمعیت میشود. این دیدگاه بدبینانه، که به نظریه مالتوس معروف است، تا اواسط قرن بیستم تأثیر زیادی بر سیاستگذاری و تحقیقات اقتصادی داشت.
بوسروپ اما با این دیدگاه مخالف بود. او معتقد بود که فشار جمعیتی میتواند بهعنوان محرکی برای نوآوری و توسعه عمل کند. این دیدگاه خوشبینانه، که بر توانایی انسانها برای تطبیق با چالشهای جمعیتی تأکید داشت، نقطه عطفی در مطالعات توسعه بود.
نظریه بوسروپی: شاهکار فکری او
مهمترین نظریه استر بوسروپ، نظریهای است که در کتاب شرایط رشد کشاورزی: اقتصاد فشار جمعیتی (The Conditions of Agricultural Growth: The Economics of Agrarian Change under Population Pressure) در سال ۱۹۶۵ ارائه شد. این نظریه به بررسی رابطه بین رشد جمعیت و تولید کشاورزی میپردازد و برخلاف دیدگاه مالتوس، استدلال میکند که افزایش جمعیت میتواند به توسعه روشهای جدید و کارآمدتر کشاورزی منجر شود.
مفروضات اصلی نظریه
نظریه بوسروپ بر چند اصل کلیدی استوار است:
- فشار جمعیتی بهعنوان محرک نوآوری: بوسروپ معتقد بود که افزایش تراکم جمعیتی، جوامع را وادار میکند تا برای تأمین نیازهای غذایی خود، فناوریهای جدید و روشهای پیشرفتهتری در کشاورزی به کار گیرند.
- شدتبخشی کشاورزی (Agricultural Intensification): با افزایش جمعیت، جوامع از روشهای کشاورزی گسترده (مانند کشاورزی دیم یا آیش طولانی) به روشهای فشردهتر (مانند کشت چندگانه، استفاده از کود و آبیاری) روی میآورند.
- تغییرات اجتماعی و اقتصادی: فشار جمعیتی نهتنها بر کشاورزی، بلکه بر ساختارهای اجتماعی، مانند تقسیم کار، توسعه بازارها و شهرنشینی، تأثیر میگذارد.
- دیدگاه خوشبینانه: برخلاف مالتوس، بوسروپ به توانایی انسانها برای حل مشکلات از طریق نوآوری و تطبیق ایمان داشت.
مراحل شدتبخشی کشاورزی
بوسروپ پنج مرحله برای شدتبخشی کشاورزی پیشنهاد داد که با افزایش تراکم جمعیتی، جوامع از یک مرحله به مرحله بعدی حرکت میکنند:
- کشاورزی جنگلی-آیش: زمین برای مدت کوتاهی زیر کشت میرود و سپس برای ۲۰ تا ۲۵ سال به حالت آیش رها میشود.
- کشاورزی بوتهای-آیش: دوره آیش به ۶ تا ۱۰ سال کاهش مییابد.
- کشاورزی آیش کوتاه: دوره آیش به چند سال یا چند ماه محدود میشود.
- کشاورزی سالانه: زمین هر سال زیر کشت میرود و آیش حذف میشود.
- کشاورزی چندکشتی: زمین چندین بار در سال زیر کشت میرود، که نیازمند فناوریهای پیشرفته است.
تفاوت با نظریه مالتوس
نظریه بوسروپ در مقابل دیدگاه مالتوس قرار میگیرد:
- مالتوس رشد جمعیت را تهدیدی برای منابع میدانست، در حالی که بوسروپ آن را فرصتی برای نوآوری میدید.
- مالتوس بر محدودیتهای طبیعی تأکید داشت، اما بوسروپ بر توانایی انسانها برای غلبه بر این محدودیتها تمرکز کرد.
- نظریه بوسروپ بر نقش فناوری و تغییرات اجتماعی در افزایش تولید تأکید دارد، در حالی که مالتوس نقش فناوری را کمرنگ میدید.
اهمیت و کاربرد نظریه بوسروپ
نظریه بوسروپ در دهههای پس از انتشار، در حوزههای مختلف توسعه به کار گرفته شد، از جمله:
- برنامهریزی کشاورزی و روستایی: برخلاف دیدگاههایی که رشد جمعیت را عاملی برای قحطی میدانند، نظریه بوسروپ به طراحان سیاستهای توسعهی روستایی راهی برای افزایش بهرهوری بدون گسترش زمینهای زراعی نشان داد.
- مطالعات توسعه پایدار: نظریه او مبنایی شد برای مدلهایی که نشان میدهند چگونه انسان میتواند با نوآوری و استفادهی بهینه از منابع، مسیر توسعه را ادامه دهد.
- مطالعات جمعیتشناسی: نشان داد که رابطهی خطی بین رشد جمعیت و کاهش منابع، قطعی نیست و میتوان با مدیریت درست، افزایش جمعیت را به فرصتی برای رشد تبدیل کرد.
- نقش زنان در توسعه: او از نخستین کسانی بود که با رویکرد علمی و تجربی نشان داد زنان در کشورهای در حال توسعه، ستون فقرات کشاورزی هستند و حذف یا نادیدهگرفتن آنها در برنامهریزیهای توسعه، موجب شکست سیاستها خواهد شد.
مثالهایی از کاربرد نظریه بوسروپ
نظریه بوسروپ در بسیاری از نقاط جهان مصداق دارد. چند مثال واقعی عبارتند از:
- انقلاب سبز در هند: در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، فشار جمعیتی در هند منجر به پذیرش بذرهای پربازده، کودهای شیمیایی و سیستمهای آبیاری شد که تولید غذا را بهطور چشمگیری افزایش داد.
- کشاورزی چندکشتی در آسیا: در مناطقی مانند جنوب شرقی آسیا، افزایش تراکم جمعیتی به توسعه سیستمهای کشاورزی فشرده، مانند کشت چندگانه برنج، منجر شد.
- تغییرات کشاورزی در آفریقا: در برخی مناطق آفریقا، مانند نیجریه، افزایش جمعیت باعث تغییر از کشاورزی آیش طولانی به روشهای فشردهتر شده است.
نقدهای وارد بر نظریه بوسروپ
اگرچه نظریه بوسروپ تأثیرگذار بوده است، برخی نقدها نیز به آن وارد شده:
- فشار جمعیتی همیشه منجر به نوآوری نمیشود؛ در برخی مناطق ممکن است منابع طبیعی تخریب شوند یا نظامهای معیشتی از هم بپاشند.
- توان فناوری در پاسخگویی به فشار جمعیت، ممکن است محدود باشد؛ بهویژه در مناطق فقیر که سرمایه یا آموزش کافی وجود ندارد.
- برخی معتقدند مدل بوسروپ بیش از حد خوشبینانه است و پیچیدگیهای فرهنگی و سیاسی را نادیده میگیرد.
با این حال، بیشتر پژوهشگران توافق دارند که نظریه او چشماندازی تازه، انسانی و عملگرایانه به رابطهی بین انسان، جمعیت و منابع طبیعی ارائه داد.
مهمترین آثار و تألیفات
استر بوسروپ تألیفات متعددی در زمینه توسعه اقتصادی، کشاورزی و مطالعات جنسیتی دارد. از جمله مهمترین آثار او:
۱. The Conditions of Agricultural Growth (شرایط رشد کشاورزی) – ۱۹۶۵
مهمترین اثر او که در آن نظریه معروف «فشار جمعیت و توسعه کشاورزی» ارائه شده است.
۲. Woman’s Role in Economic Development (نقش زن در توسعه اقتصادی) – ۱۹۷۰
کتابی بسیار تأثیرگذار که در آن به طور جامع نشان میدهد چگونه زنان در کشورهای در حال توسعه، نقش حیاتی در اقتصاد دارند ولی اغلب نادیده گرفته میشوند.
۳. سایر آثار:
- Population and Technological Change
- Integration of Women in Development
این آثار در ادامه مسیر پژوهشی بوسروپ در زمینه توسعه پایدار و نقش زنان در فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی بودند.
تأثیرات استر بوسروپ بر سیاستگذاری و پژوهش
- نهادهای بینالمللی مانند بانک جهانی، FAO، و UNDP از نظریات او برای طراحی پروژههای توسعهای استفاده کردند.
- رویکرد او در آموزش و توانمندسازی زنان کشاورز، الهامبخش دهها برنامهی آموزش در آسیا و آفریقا شد.
- آثار او بهویژه در دورهی بحرانهای غذایی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بسیار مورد توجه قرار گرفت.
- در قرن ۲۱ نیز با مطرح شدن توسعه پایدار و بحران اقلیمی، بسیاری از مفاهیم او بازخوانی و بهروزرسانی شدهاند.
میراث بوسروپ
استر بوسروپ به عنوان “استاد دیدگاههای غیرمتعارف” شناخته میشد، زیرا همیشه به دنبال رویکردهای جایگزین برای مشکلات موجود بود و از محدود شدن توسط خرد رایج زمان خود امتناع میورزید. او با بینشهای خود، مسیرهای تازهای را در علم و سیاستگذاری گشود.
استر بوسروپ با ارائه نظریهای نوآورانه، دیدگاههای سنتی درباره جمعیت و منابع را تغییر داد. برخی از مهمترین تأثیرات او عبارتند از:
- تغییر پارادایم در جمعیتشناسی: نظریه بوسروپ دیدگاههای بدبینانه مالتوس را به چالش کشید و نشان داد که رشد جمعیت میتواند به توسعه منجر شود.
- تأکید بر نقش زنان: کارهای بوسروپ در زمینه نقش زنان در اقتصاد، به افزایش آگاهی درباره اهمیت مشارکت زنان در توسعه کمک کرد.
- الهامبخش تحقیقات بعدی: نظریه بوسروپ به تحقیقات گستردهای در زمینههای کشاورزی، توسعه پایدار، محیطزیست و مطالعات جنسیتی منجر شد.
- تأثیر بر سیاستگذاری: دیدگاههای بوسروپ در طراحی برنامههای توسعه کشاورزی و کاهش فقر در کشورهای در حال توسعه مورد استفاده قرار گرفت.
- دیدگاه خوشبینانه: در دورانی که نگرانی از رشد سریع جمعیت جهان، تهدیدی برای امنیت غذایی تلقی میشد، بوسروپ با تحلیلهای خود به این نتیجه رسید که ظرفیت سیستمهای کشاورزی برای انطباق با نیازهای جدید، دستکم گرفته شده است. نگاه امیدبخش و سازگارانه او به ظرفیت انسان برای تطبیق و نوآوری، همچنان الهامبخش بسیاری از اقتصاددانان محیط زیست، متخصصان توسعه پایدار و فعالان حوزه امنیت غذایی است.
- تأثیر بر سیاستگذاری: بینشهای بوسروپ موجب شد سازمانهای بینالمللی مانند FAO (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) و UNDP (برنامه عمران ملل متحد)، هنگام تدوین سیاستهای کشاورزی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، از آثار و تحلیلهای او بهره بگیرند.
- اهمیت امروز: در دنیای امروز که چالشهایی مانند گرمایش زمین، مهاجرت اقلیمی و بحران غذا، تهدیدی جهانی هستند، نظریه بوسروپ بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. او معتقد بود که “قدرت هوش انسانی همیشه از تقاضا پیشی خواهد گرفت.”
از کشاورزی تا توسعه پایدار، از نقش زنان تا تکنولوژی در شرایط بحرانی، نظریههای استر بوسروپ همچنان زنده و آیندهساز هستند. او در ۲۴ سپتامبر ۱۹۹۹ در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
اهمیت بوسروپ در دنیای امروز
نظریهها و آثار استر بوسروپ همچنان در دنیای امروز اهمیت دارند. در جهانی که با چالشهای رشد جمعیت، تغییرات اقلیمی و نیاز به توسعه پایدار مواجه است، دیدگاههای بوسروپ میتوانند به سیاستگذاران و محققان کمک کنند تا راهحلهای نوآورانهای برای تأمین غذا و توسعه اقتصادی پیدا کنند. علاوه بر این، تأکید او بر نقش زنان در توسعه، همچنان در بحثهای مربوط به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان در اقتصاد اهمیت دارد.
۵ نکته مهم
- کار استر بوسروپ بر این موضوع تأکید داشت که با رشد جمعیت، جوامع معمولاً به سمت استفاده از روشهای کشاورزی فشردهتر پیش میروند تا بتوانند خود را تأمین کنند.
- او پیشنهاد داد که پیشرفتهای فناورانه در کشاورزی اغلب پاسخی مستقیم به افزایش تقاضا برای غذا (ناشی از رشد جمعیت) هستند.
- بوسروپ باور داشت که توسعه اقتصادی بهشدت با توانایی جوامع در نوآوری در مواجهه با چالشهایی مثل کمبود غذا مرتبط است.
- نظریههای او بر نقش زنان در کشاورزی تأکید داشت و اینکه مشارکت آنها برای تولید غذا و حفظ خانواده حیاتی است.
- دیدگاههای بوسروپ در بحثهای مربوط به پایداری تأثیرگذار بودهاند، زیرا او معتقد بود که خلاقیت انسانی میتواند بر محدودیتهای محیطزیستی غلبه کند.
نتیجهگیری
استر بوسروپ یکی از مهمترین چهرههای علمی قرن بیستم در حوزهی توسعه است. دیدگاه خوشبینانه و واقعگرایانه او درباره توان انسان برای نوآوری و تطبیق با فشارهای محیطی، هنوز هم الهامبخش بسیاری از مطالعات توسعهای است. او با نظریهی خود، به جهانیان نشان داد که انسان صرفاً مصرفکننده منابع نیست، بلکه میتواند خالق راهحل نیز باشد.
آثار او نهتنها در کشاورزی و اقتصاد، بلکه در مطالعات جنسیت، توسعه پایدار، و سیاستگذاری اجتماعی نقشی ماندگار ایفا کردهاند.
سوالات متداول
۱. استر بوسروپ کیست و چرا مشهور است؟
استر بوسروپ اقتصاددان و نظریهپرداز دانمارکی است که بیشتر به دلیل نظریهاش دربارهی رابطهی میان رشد جمعیت و توسعهی کشاورزی شناخته میشود. او با ارائه نظریهای برخلاف نظریه بدبینانهی مالتوس، نشان داد رشد جمعیت میتواند محرک نوآوری و افزایش بهرهوری کشاورزی باشد.
۲. بوسروپ چه تحصیلاتی داشت؟
او در دانشگاه کپنهاگ دانمارک در رشته اقتصاد تحصیل کرد و تخصص خود را در اقتصاد کشاورزی بهدست آورد.
۳. مهمترین کتاب استر بوسروپ چیست؟
مهمترین کتاب او “The Conditions of Agricultural Growth” (شرایط رشد کشاورزی) است که در سال ۱۹۶۵ منتشر شد. این کتاب پایهگذار نظریهی فشار جمعیتی و توسعه کشاورزی است.
۴. تفاوت نظریه بوسروپ با نظریه مالتوس چیست؟
مالتوس معتقد بود که رشد جمعیت موجب قحطی و بحران میشود چون منابع غذایی محدودند. اما بوسروپ معتقد بود که رشد جمعیت باعث فشار برای نوآوری میشود و انسان با روشهای جدید تولید، بهرهوری را افزایش میدهد.
۵. آیا بوسروپ فقط درباره کشاورزی کار کرده است؟
خیر. او در حوزههای متعددی فعالیت داشته از جمله:
- توسعه اقتصادی
- مطالعات جنسیت و نقش زنان در توسعه
- برنامهریزی روستایی
- اقتصاد منابع طبیعی
۶. بوسروپ چه دیدگاهی دربارهی زنان در توسعه داشت؟
در کتاب “Woman’s Role in Economic Development” (نقش زن در توسعه اقتصادی) او نشان داد که زنان، بهویژه در کشورهای در حال توسعه، نیروی کاری بسیار مهمی در کشاورزی هستند و برنامهریزی توسعهای نباید آنها را نادیده بگیرد.
۷. آثار بوسروپ چه تأثیری بر سیاستهای جهانی گذاشتهاند؟
نظریات او توسط سازمانهایی مثل بانک جهانی، سازمان ملل، یونسکو و FAO برای طراحی پروژههای توسعه کشاورزی، برنامهریزی جنسیتی و سیاستهای رشد جمعیت به کار گرفته شدند.
۸. آیا نظریه بوسروپ مورد نقد هم قرار گرفته است؟
بله، برخی منتقدان معتقدند که نظریه بوسروپ بیش از حد خوشبینانه است و در همهی جوامع، رشد جمعیت الزاماً به نوآوری منجر نمیشود. همچنین، فقر، کمبود سرمایه و عوامل سیاسی ممکن است مانع این روند شوند.
۹. بوسروپ چه زمانی درگذشت؟
او در سال ۱۹۹۹ و در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
۱۰. امروزه از نظریه بوسروپ در کجا استفاده میشود؟
در مطالعات توسعه پایدار، برنامهریزی کشاورزی، سیاستگذاری در زمینهی زنان و همچنین در



دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.