اثر پیگو چیست؟
اثر پیگو Pigou Effect
اثر پیگو به رابطه بین مصرف، ثروت، اشتغال و تولید در دورههای کاهش تورم اشاره دارد. اثر پیگو بیان می کند که وقتی قیمت ها کاهش می یابد، اشتغال (و در نتیجه تولید) به دلیل افزایش ثروت (که باعث افزایش مصرف می شود) افزایش می یابد.
قبل از یک دوره کاهش تورم، یک تله نقدینگی رخ می دهد، که دوره ای است که تقاضا برای سرمایه گذاری در اوراق قرضه صفر است و مردم به دلیل پیش بینی دوره رکود یا جنگ، پول نقد احتکار می کنند. اثر Pigou مکانیزمی را برای فرار از این تله پیشنهاد می کند.
بر اساس این نظریه، سطح قیمت ها و اشتغال کاهش می یابد و بیکاری افزایش می یابد. با کاهش سطح قیمت ها، تعادل واقعی افزایش می یابد و با اثر پیگو، مصرف در اقتصاد تحریک می شود. اثر پیگو به عنوان “اثر تعادل واقعی” نیز شناخته می شود.
به طور خلاصه:
- اثر پیگو بیان میکند که کاهش قیمتها منجر به افزایش اشتغال و ثروت میشود و اقتصاد را قادر میسازد تا به «نرخهای طبیعی» خود بازگردد.
- رابرت بارو، اقتصاددان هاروارد، معتقد است که دولت نمی تواند با انتشار اوراق قرضه بیشتر، اثر پیگو ایجاد کند.
- اثر Pigou کاربرد محدودی در توضیح اقتصاد تورم زدایی ژاپن دارد.
- مالیات پیگوویان مالیاتی است که بر علیه افراد خصوصی یا مشاغل برای درگیر شدن در فعالیت هایی که اثرات و هزینه های اجتماعی نامطلوب دارند، ارزیابی می شود.
- پیگو اقتصاد بازار آزاد را با پیشنهاد اینکه دولت باید مداخله کند و از شرکتها و افراد خصوصی به دلیل اثرات منفی فعالیتهایشان بر جامعه مالیات بگیرد، به چالش کشید.
.
درک اثر پیگو
آرتور پیگو یک اقتصاددان انگلیسی بود که با ادعای اینکه دورههای کاهش تورم ناشی از کاهش تقاضای کل، خود اصلاحشونده است، علیه نظریه اقتصادی کینزی استدلال کرد. کاهش تورم باعث افزایش ثروت و افزایش مخارج می شود و در نتیجه کاهش تقاضا را اصلاح می کند. برعکس، در طول تورم، قیمت ها افزایش می یابد، ثروت و مصرف کاهش می یابد، تولید و اشتغال کاهش می یابد و تقاضای کل نیز کاهش می یابد.
اقتصادی که از تله نقدینگی رنج می برد، نمی تواند از محرک های پولی برای افزایش تولید استفاده کند. هیچ ارتباط قطعی بین تقاضای پول و درآمد شخصی وجود ندارد. به گفته جان هیکس، این موضوع نرخ بالای بیکاری را توضیح می دهد.
با وجود این، اثر پیگو مکانیزمی برای فرار از تله نقدینگی است. با افزایش بیکاری، سطح قیمت ها کاهش می یابد. این امر “تعادل واقعی” را افزایش می دهد، که این اثر بر هزینه کردن تغییرات در ارزش واقعی پول است. وقتی بیکاری افزایش می یابد و قیمت ها کاهش می یابد، مردم می توانند با پول خود بیشتر خرید کنند.
با افزایش مصرف، اشتغال کاهش می یابد و قیمت ها افزایش می یابد. در طول تورم، با افزایش قیمت ها، قدرت خرید واقعی پولی که مردم از قبل دارند کاهش می یابد. این امر باعث میشود مردم بیشتر پسانداز کنند و کمتر درآمدشان را خرج کنند. در اشتغال کامل، اقتصاد در مکان دیگری قرار خواهد گرفت. پیگو نتیجه می گیرد که اگر دستمزدها و قیمت ها چسبنده شوند، تعادل ایجاد می شود و نرخ اشتغال به زیر نرخ اشتغال کامل می رسد.
تاریخچه اثر پیگو
اثر پیگو توسط آرتور سیسیل پیگو در سال 1943 در “وضعیت ثابت کلاسیک” که مقاله ای در مجله اقتصادی بود ابداع شد. در این قطعه، پیگو پیوندی بین «تعادل واقعی» و مصرف پیشنهاد کرد.
در سنت اقتصاد کلاسیک، پیگو ایده «نرخهای طبیعی» را ترجیح میداد، که اقتصاد معمولاً به آن بازمیگردد، اگرچه او اذعان داشت که قیمتهای چسبنده ممکن است پس از شوک تقاضا همچنان از بازگشت به سطح تولید طبیعی جلوگیری کند. پیگو اثر تعادل واقعی را مکانیزمی برای ترکیب مدل های کینزی و کلاسیک می دانست. با اثر تعادل واقعی، قدرت خرید بالاتر منجر به کاهش مخارج دولت و سرمایه گذاری می شود.
با این حال، منتقدان اثر پیگو خاطرنشان میکنند که اگر این اثر همیشه در یک اقتصاد عمل میکرد، انتظار میرفت که نرخهای بهره اسمی نزدیک به صفر در ژاپن در دهه 1990 زودتر از قبل به کاهش تورم تاریخی ژاپن پایان دهد.
شواهد آشکار دیگر علیه اثر پیگو از ژاپن ممکن است رکود طولانی مدت هزینه های مصرف کننده در حالی که قیمت ها در حال کاهش بودند باشد. پیگو گفت که کاهش قیمتها باید باعث شود مصرفکنندگان احساس ثروتمندتر کنند (و هزینهها را افزایش دهند)، اما مصرفکنندگان ژاپنی ترجیح دادند خرید را به تعویق بیندازند و انتظار داشتند که قیمتها حتی بیشتر کاهش یابد.
بدهی دولت و اثر پیگو
رابرت بارو، اقتصاددان هاروارد، معتقد است که به دلیل هم ارزی ریکاردی ، نمی توان مردم را فریب داد که فکر کنند وقتی دولت برایشان اوراق قرضه صادر می کند، ثروتمندتر از آنها هستند. زیرا کوپن اوراق قرضه دولتی باید با افزایش مالیات های آتی پرداخت شود. هم ارزی ریکاردی یک نظریه اقتصادی است که می گوید تامین مالی مخارج دولت از محل مالیات های جاری یا مالیات های آتی (و کسری های فعلی) اثراتی معادل بر کل اقتصاد خواهد داشت. بارو استدلال کرد که در سطح اقتصاد خرد، سطح ذهنی ثروت باید توسط دولت ملی با در نظر گرفتن سهمی از بدهی کاهش یابد.
در نتیجه، اوراق قرضه نباید بخشی از ثروت خالص در سطح اقتصاد کلان در نظر گرفته شود. او مدعی شد که این نشان میدهد که هیچ راهی برای دولت وجود ندارد که با انتشار اوراق قرضه اثر پیگو ایجاد کند، زیرا سطح کل ثروت افزایش نخواهد یافت.
اثر Pigou در ژاپن در دهه 1990 زمانی که کشور در حال تجربه رکود اقتصادی و کاهش تورم تاریخی بود، اجرا نشد.
مالیات پیگو چیست؟
مالیات پیگووی (Pigouvian) مالیاتی است که بر علیه افراد خصوصی یا مشاغل برای درگیر شدن در فعالیت هایی که اثرات و هزینه های اجتماعی نامطلوب دارند، ارزیابی می شود. هزینه های عوارض جانبی به عنوان بخشی از قیمت بازار محصول لحاظ نمی شود.
به عنوان مثال، هزینه انرژی زغال سنگ آلودگی محیطی است، در حالی که هزینه تولید تنباکو فشاری بر مراقبت های بهداشتی عمومی است. هدف از مالیات پیگویان توزیع مجدد هزینه به تولید کننده یا استفاده کننده اثرات خارجی منفی است. مالیات بر انتشار کربن یا مالیات بر کیسه های پلاستیکی نمونه هایی از مالیات های پیگویان هستند.
تفاوت مارشال، کوز و پیگو در برخورد با عوامل خارجی چیست؟
پیگو مفهوم آلفرد مارشال از عوامل خارجی را به عنوان هزینه های تحمیل شده یا منافعی که به دیگران تحمیل می شود و توسط شخص انجام دهنده در نظر گرفته نمی شود، گسترش داد. پیگو استدلال کرد که وجود عوامل خارجی توجیه کافی برای مداخله دولت است. پیگو پیشنهاد کرد که اثرات خارجی منفی (هزینه های تحمیلی) باید با مالیات جبران شود، در حالی که اثرات خارجی مثبت باید با یارانه جبران شود.
رونالد کوز با تحلیل پیگو در اوایل دهه 1960 استدلال کرد که “اگر شرکای معامله – یعنی افرادی که تحت تأثیر عوامل خارجی قرار می گیرند و افرادی که باعث آن می شوند – بتوانند بر سر معامله چانه بزنند، مالیات و یارانه ضروری نیست.”
چگونه پیگو بازار آزاد را به چالش کشید؟
پیگو بازار آزاد را با پیشنهاد اینکه دولت باید مداخله کند و از شرکتها و افراد خصوصی به دلیل تأثیرات منفی فعالیتهایشان بر جامعه مالیات بگیرد، به چالش کشید. به عنوان مثال، پیگو معتقد بود که آلاینده ها باید مالیات بگیرند و بیمه درمانی باید اجباری شود.
آرتور پیگو که بود؟
آرتور سیسیل پیگو یک اقتصاددان بریتانیایی ضد کینزی رفاه در قرن بیستم بود. پیگو نقش کلیدی در تأسیس دانشکده اقتصاد در دانشگاه کمبریج ایفا کرد. او کمک زیادی به حوزه اقتصاد رفاه و مالیه عمومی کرد که شامل چرخه تجاری، اثر پیگو، مالیات پیگوویان، اعداد شاخص و اندازه گیری تولید ملی بود. بسیاری از آثار او توسط سایر اقتصاددانان با نفوذ به عنوان مبنایی برای ارائه دیدگاه های متضاد به اقتصاد کینزی مورد استفاده قرار گرفت.
پیگو به ترتیب در سال های 1899 و 1903 مدال طلای صدراعظم و جایزه آدام اسمیت را دریافت کرد. کینز به شدت از پیگو انتقاد کرد و 17 بار در کتابش «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» از او نام برد.
تله نقدینگی
تله نقدینگی، در مدل IS-LM، مرحله ای است که اقتصاد بر روی یک منحنی LM افقی کار می کند. در اینجا، تقاضا برای سرمایه گذاری در اوراق قرضه صفر است و مردم به دلیل انتظارات رویدادهایی مانند جنگ یا کاهش تورم، پول نقد احتکار می کنند.
در اینجا، انبساط پولی نمی تواند تولید را افزایش دهد. سطح تولید بسیار پایین و بیکاری بالا وجود دارد. اثر Pigou مکانیزمی را برای فرار از این تله پیشنهاد می کند. بر اساس این نظریه، سطح قیمت ها و اشتغال کاهش می یابد و بیکاری افزایش می یابد. با کاهش سطح قیمت ها، تعادل واقعی افزایش می یابد و با اثر پیگو، مصرف در اقتصاد تحریک می شود.
این امر مجموعه جدیدی از منحنی های IS-LM را ایجاد می کند، جایی که منحنی IS منحنی LM را در بالای بخش افقی تله نقدینگی با نرخ بهره بالاتر قطع می کند. در نتیجه، اقتصاد به تعادل اشتغال کامل می رسد. نتیجهگیری پیگو این بود که اقتصاد تنها در صورتی که قیمتها و دستمزدها ثابت باشند، با تعادلی کمتر از تعادل اشتغال کامل عمل میکند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.