آینده مشاغل: فرصت ها و چالش های بازار کار
آینده مشاغل: فرصت ها و چالش های بازار کار
تحولات فناورانه، واگرایی ژئواکونومیک، نااطمینانی اقتصادی، تغییرات جمعیتی و گذار به سوی سبز، چه بهصورت مستقل و چه بهطور ترکیبی، از جمله عوامل اصلی به شمار میآیند که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ بازار کار جهانی را بهطور کلی دگرگون کنند و آن را به شکلی جدید درآورند.
گزارش «آینده مشاغل ۲۰۲۵» نظرات بیش از ۱۰۰۰ کارفرمای پیشروی جهانی را که مجموعاً نماینده بیش از ۱۴ میلیون نیروی کار در ۲۲ خوشه صنعتی و ۵۵ اقتصاد مختلف هستند، گردهم آورده تا بررسی کند که این روندهای کلان چگونه بر مشاغل و مهارتها تأثیر گذاشته و کارفرمایان چه استراتژیهایی را برای تحول نیروی کار خود در دوره زمانی ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ در نظر دارند.
همچنین، این گزارش به نیروی کار نشان میدهد که برای موفقیت در این بازار، چه مهارتهایی باید بیاموزند و چگونه میتوانند خود را با تغییرات سریع بازار کار سازگار کنند.
گسترش دسترسی دیجیتال و تأثیرات آن بر بازار کار
گسترش دسترسی دیجیتال به عنوان یکی از تحولآفرینترین روندها برای بازار کار شناخته شده است. به طوری که ۶۰ درصد از کارفرمایان انتظار دارند این روند تا سال ۲۰۳۰ کسب و کارشان را متحول کند.
پیشرفت در فناوریها، به ویژه در زمینههای هوش مصنوعی و پردازش اطلاعات (۸۶ درصد)، رباتیک و اتوماسیون (۵۸ درصد) و فناوریهای انرژی (۴۱ درصد) نیز به عنوان عوامل تحولآفرین پیشبینی شدهاند.این روندها تأثیر دوگانهای بر مشاغل خواهند داشت: از یک سو، موجب رشد سریع برخی مشاغل میشوند و از سوی دیگر، باعث افول سریع مشاغل دیگر خواهند شد.
همچنین، تقاضا برای مهارتهای مرتبط با فناوریهایی نظیر هوش مصنوعی، علم داده، شبکه و امنیت سایبری و سواد فناوری به شدت افزایش خواهد یافت و این سه حوزه در صدر فهرست سریعترین مهارتهای در حال رشد قرار دارند.
افزایش هزینههای زندگی
افزایش هزینههای زندگی به عنوان دومین روند تحولآفرین مهم و تأثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته است و به عنوان مؤلفهای کلیدی مرتبط با شرایط اقتصادی شناخته میشود. نیمی از کارفرمایان انتظار دارند این عامل تا سال ۲۰۳۰ بر کسب و کارشان تأثیر بگذارد. حتی با وجود پیشبینی کاهش تورم جهانی، افزایش هزینههای زندگی همچنان مهم ارزیابی میشود.
کاهش رشد اقتصادی، هرچند در سطحی پایینتر، نیز دغدغه اصلی به شمار میرود و انتظار میرود ۴۲ درصد از کسب و کارها را متحول کند. تأثیر تورم بر ایجاد مشاغل تا سال ۲۰۳۰ به صورت ترکیبی و دوگانه خواهد بود. با این حال، رشد کند اقتصادی نزدیک به ۱.۶ میلیون شغل را در سطح جهانی حذف خواهد کرد. این دو عامل باعث افزایش تقاضا برای مهارتهایی مانند تفکر خلاق، تابآوری، انعطافپذیری و چابکی میشوند.
تأثیرات تغییرات اقلیمی و تحولات جمعیتی بر بازار کار
تغییرات اقلیمی بهعنوان سومین روند تحولآفرین مهم و اثرگذار شناخته میشود و در عین حال، مهمترین روند مرتبط با گذار به سوی سبز است. انطباق کسب و کارها با این تغییرات اقلیمی نیز با ۴۱ درصد تحول، در جایگاه ششم قرار دارد. این روندها موجب افزایش تقاضا برای مشاغلی از جمله مهندسان انرژیهای تجدیدپذیر، مهندسان محیط زیست و متخصصان خودروهای برقی و خودران میشوند که همگی در میان ۱۵ شغل با رشد سریع قرار دارند.
روندهای اقلیمی همچنین به افزایش تمرکز بر مهارتهای زیستمحیطی منجر شده است. جالب است که برای نخستین بار، این مهارتها وارد فهرست ۱۰ مهارت برتر در حال رشد گشتهاند.
تحول جمعیتی
دو تحول جمعیتی نیز در حال تغییر شکل اقتصادها و بازارهای کار جهانی هستند: سالخوردگی جمعیت و کاهش جمعیت در سن کار در اقتصادهای با درآمد پایین و رشد جمعیت در سن کار در اقتصادهای با درآمد بالا.
این روندها باعث افزایش تقاضا برای مهارتهایی چون مدیریت استعداد، آموزش و مربیگری و همچنین انگیزش و خودآگاهی شدهاند. جمعیت سالخورده به تقویت مشاغل مراقبتی، مانند پرستاری، انجامیده و جمعیت جوان نیز مشاغل آموزشی مانند اساتید دانشگاه را رشد میدهد
واگرایی ژئواکونومیک و تنشهای ژئوپلیتیکی
واگرایی ژئواکونومیک و تنشهای ژئوپلیتیکی در پنج سال آینده موجب دگرگونی مدل کسب و کار ۳۴ درصد از سازمانها خواهند شد. بیش از یک پنجم (۲۳ درصد) کارفرمایان جهانی، افزایش محدودیتها در تجارت و سرمایهگذاری و نیز سیاستهای تعرفهای، صنعتی و یارانهای را به عنوان عوامل تأثیرگذار بر فعالیت خود میدانند.
تقریباً تمامی کارفرمایانی که انتظار دارند این روندها کسب و کارشان را متحول کنند، بسته به نوع صنعت ممکن است به کشور خود بازگردند یا بالعکس، کسب و کار خود را خارج از مرزهای کشور مبدأ گسترش دهند.این روندها همچنین تقاضا برای مشاغل امنیتی و مهارتهایی از جمله امنیت سایبری، تابآوری، چابکی، و نفوذ و رهبری اجتماعی را افزایش میدهند.
بر اساس پیشبینیهای پاسخدهندگان نظرسنجی، انتظار میرود دگرگونی ساختاری بازار کار جهانی در سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ منجر به ایجاد یا نابودی ۲۲ درصد ازمشاغل فعلی شود. این رقم شامل ایجاد ۱۴ درصد از اشتغال کنونی (۱۷۰ میلیون شغل) و حذف ۸ درصد (۹۲ میلیون شغل) خواهد بود که در نهایت به رشد خالص ۷ درصد (۷۸ میلیون شغل) منجر میشود.
مشاغل پیشران
مشاغل پیشران مانند کشاورزان، رانندگان تحویل کالا، کارگران ساختمانی، فروشندگان و کارکنان صنایع غذایی از نظر تعداد، رشد بیشتری خواهند داشت. همچنین مشاغل مرتبط با اقتصاد مراقبتی مانند پرستاری، مددکاری اجتماعی و مراقبت شخصی نیز به ویژه در کشورهای با درآمد بالا افزایش چشمگیری خواهند داشت، در حالی که مشاغل آموزشی مانند معلمان متوسطه و دانشگاهی نیز به ویژه در کشورهای با درآمد پایین افزایش خواهند یافت.
مشاغل فناورانه
مشاغل فناورانه مانند متخصصان علم داده، مهندسان فینتک، متخصصان هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، و توسعهدهندگان نرمافزار از نظر درصدی سریعترین رشد را خواهند داشت. همچنین، مشاغل مرتبط با گذار سبز نیز در این دسته قرار میگیرند.
در مقابل، مشاغل دفتری و منشیگری، همچون صندوقداران، کارمندان پشتیبانی اداری و منشیهای اجرایی، بیشترین کاهش را از لحاظ تعداد خواهند داشت. در این میان، شغلهایی چون پستچیها، کارمندان بانک و ثبت دادهها نیز از جمله سریعترین مشاغل در حال افول هستند.
به طور متوسط، پیشبینی میشود که ۳۹ درصد از مهارتهای فعلی کارکنان طی دوره ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ دگرگون یا منسوخ شوند. مفهوم «بیثباتی مهارتی» در مقایسه با سالهای قبل کاهش یافته است (از ۵۷ درصد در ۲۰۲۰ به ۴۴ درصد در ۲۰۲۳ رسیده است). احتمالاً این تغییر به خاطر افزایش نرخ آموزش مهارتی است (از ۴۱ درصد در ۲۰۲۳ به ۵۰ درصد در ۲۰۲۵ رسیده است).
تفکر تحلیلی
تفکر تحلیلی همچنان پرتقاضاترین مهارت نزد کارفرمایان است (۷۰ درصد)، و پس از آن، مهارتهای تابآوری، انعطافپذیری و چابکی، و همچنین رهبری و نفوذ اجتماعی قرار دارند که به ترتیب مهارتهای پرتقاضا را تشکیل میدهند.
هوش مصنوعی، علم داده، امنیت سایبری، و سواد فناورانه سریعترین رشد را در بین مهارتها دارند. اهمیت تفکر خلاق، کنجکاوی، یادگیری مستمر و چابکی نیز در حال افزایش است. در عوض، مهارتهایی مانند مهارتهای دستی، دقت و استقامت بدنی دارای بیشترین کاهش تقاضا هستند.
با وجود رشد اشتغال جهانی، تفاوت بین مهارتهای مورد نیاز در مشاغل رو به رشد و مهارتهایی که افراد امروزه دارند، شکافهای مهارتی جدیدی ایجاد میکند. در نتیجه شکافی بین مهارتهای مورد نیاز بازار و مهارتهای موجود در بین شاغلین بازار کار به وجود میآید. بارزترین مهارت های متمایزکننده مشاغل در حال رشد از مشاغل در حال افول عبارتند از: تابآوری، مدیریت منابع، کنترل کیفیت، برنامهنویسی و سواد فناورانه.
برآورد مهم: (اگر نیروی کار جهان را به تعداد ۱۰۰ نفر فرض کنیم، ۵۹ نفر از آنها تا سال ۲۰۳۰ نیاز به آموزش خواهند داشت. از این تعداد، ۲۹ نفر قابلیت ارتقا در موقعیت فعلی خود را خواهند داشت، ۱۹ نفر پس از ارتقا میتوانند در مشاغل جدید به کار گرفته شوند، اما ۱۱ نفر احتمالاً آموزشی دریافت نخواهند کرد و در معرض خطر بیکاری قرار خواهند گرفت.)
شکاف مهارتی بزرگترین مانع تحول کسب و کارها محسوب میشود و ۶۳ درصد از کارفرمایان آن را یک مشکل جدی بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ میدانند. بر این اساس:
- ۸۵ درصد از کارفرمایان قصد دارند بر ارتقای مهارت کارکنان خود سرمایهگذاری کنند.
- ۷۰ درصد از آنها برنامه دارند تا افراد با مهارتهای جدید استخدام کنند.
- ۴۰ درصد قصد دارند کارمندان با مهارتهای منسوخ را تعدیل کنند.
- ۵۰ درصد نیز قصد دارند کارکنان را از مشاغل رو به افول به مشاغل رو به رشد منتقل کنند.
حمایت از سلامت روانی و جسمی کارکنان یک استراتژی کلیدی برای جذب استعدادهاست و ۶۴ درصد از کارفرمایان آن را راهی برای افزایش دسترسی به استعداد میدانند. همچنین ارتقای مهارت، ارتقای مسیر شغلی و پیشرفت داخلی نیز ابزارهای مؤثر دیگری در این زمینه تلقی میشوند.
سیاست های عمومی ارتقای دسترسی به استعدادها
از منظر سیاست عمومی، «تأمین مالی» و «ارائه آموزشهای مهارتی» دو سیاست مورد استقبال برای ارتقای دسترسی به استعدادها هستند.تا سال ۲۰۳۰، بیش از نیمی از کارفرمایان (۵۲ درصد) انتظار دارند سهم بیشتری از درآمد خود را به دستمزد اختصاص دهند. این اقدام با هدف تطابق دستمزد با بهرهوری و رقابت برای حفظ استعداد تدوین شده است.
در نهایت، نیمی از شرکتها قصد دارند به تحولات ناشی از هوش مصنوعی پاسخ داده و کسب و کار خود را بازتنظیم کنند؛ دو سوم آنها به دنبال استخدام افرادی با مهارتهای تخصصی در حوزه هوش مصنوعی هستند و ۴۰ درصد نیز برنامه دارند وظایف را به اتوماسیون بسپارند و نیروی انسانی را کاهش دهند.
در ایران، باوجود محدودیتهای اقتصادی و تحریمها، پیشرفتهای قابلتوجهی در زمینه تحقیق و توسعه هوش مصنوعی صورت گرفته است. البته مسیر توسعه هوش مصنوعی و سایر فناوریهای نوین در ایران با کشورهای پیشرو مانند آمریکا، چین و برخی از کشورهای اروپایی قابل مقایسه نیست. در تحولات فناورانه، ایران فاصلهای با دنیاست و تغییرات ناشی از فناوری در مشاغل، با کمی تأخیر به ایران خواهند رسید.
این فاصله به شدت به سناریوهای سیاسی مربوط میشود. اینکه تحریمها به همین صورت ادامه یابد یا به روندهای جدیدی در مناسبات بینالمللی منجر شود، با کاهش یا تشدید تحریمها، بسیار تعیینکننده خواهد بود.
همچنین بازار کار ایران علاوه بر تحولات جاری در جهان، با چالش فرار مغزها و مهاجرت نیز مواجه است که میزان آن به سناریوهای سیاسی اشاره شده بستگی دارد. در بخش تحولات مربوط به گذار سبز، توجه به کاهش کربن در صنایع و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در آسیا و بهویژه در خاورمیانه، بسیار پایینتر از کشورهای پیشرو در توسعه است. بنابراین، انتظار نمیرود این روند جهانی در پنج سال آینده تحولی چندان چشمگیر در ایران ایجاد کند.
وابستگی تجارت و روابط خارجی ایران
کل تجارت و روابط خارجی ایران به مسائل ژئواکونومیک وابسته شده است. با مسیر جاری، به نظر نمیرسد که ادامه وضعیت موجود تا سال 2030 ممکن باشد و به نوعی باید تکلیف روابط ایران، آمریکا، اروپا و سایر کشورهای همسایه در طول چند سال آینده مشخص شود. از این رو، شرایط ژئواکونومیک نیز به سناریوی مربوطه وابسته است.
نرخ رشد جمعیت ایران به شدت کاهش یافته و طبق پیشبینیهای سازمان ملل، جمعیت کشور ممکن است از سال ۲۰۳۰ وارد فاز کاهش شود. سهم افراد بالای 60 سال تا سال 2030 به حدود 12 تا 14 درصد میرسد. همچنین، جمعیت در سن کار نیز کاهش خواهد یافت و این تحولات جمعیتی در ایران بسیار بیشتر از میانگین جهانی، در طول پنج سال آینده نقش تحولآفرینی در بازار کار ایفا خواهد کرد.
آخرین مورد از تحولات کلان، افزایش هزینه زندگی و تحولات اقتصادی است. آنچه جهان برای پنج سال آینده به عنوان عاملی برای تحول نیروی کار میبیند، برای ایران وضعیت ایدهآل محسوب میشود. زیرا تورم ایران در محدوده بین 30 تا 40 درصد پیشبینی میشود و نرخ رشد نیز در بهترین حالت بین 2 تا 3.5 درصد ارزیابی میشود. بنابراین، قدرت خرید مردم در طول پنج سال آینده به شدت کاهش خواهد یافت.
حال سؤال این است که آیا ایران راهی برای مدیریت این تحولات دارد؟ پاسخ این است که همواره راههایی برای کاهش اثرات منفی و بهبود شرایط وجود دارد، اما رهایی کامل از این تحولات غیرممکن است. پیشنهادات سیاستی در پایان این گزارش ارائه شدهاند.

خلاصهای از چشمانداز اقتصادی و اشتغال جهانی
لازم است نگاهی به چشمانداز اقتصاد و اشتغال در جهان داشته باشیم و ارزیابی از وضعیت موجود ارائه دهیم. پس از همهگیری کرونا، در حالی که چشمانداز اقتصاد جهانی تا حدی ثبات یافته است، پیشبینیها رشد جهانی را در سال ۲۰۲۵ تنها ۳.۲ درصد نشان میدهند. همچنین تورم جهانی کاهش یافته و انتظار میرود تا پایان سال ۲۰۲۵ به ۳.۵ درصد برسد؛ این میزان پایینتر از متوسط تورم جهانی در دو دهه اول قرن ۲۱ است.
با این حال، هزینههای زندگی در سطح جهانی همچنان بالا باقی ماندهاند.نرخ بیکاری جهانی نیز به ۴.۹ درصد رسیده که پایینترین سطح از سال ۱۹۹۱ تاکنون است. اما این عدد کلی، تفاوتهای عمیقی را در بین کشورها و گروههای جمعیتی پنهان میکند. برخی از این تفاوتها به شرح زیر است:
در حالی که کشورهای با درآمد متوسط شاهد کاهش بیکاری هستند، کشورهای کمدرآمد افزایش نرخ بیکاری از ۱.۵ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۳.۵ درصد در سال ۲۰۲۴ را تجربه کردهاند.
نرخ بیکاری
- شکاف بیکاری میان زنان و مردان همچنان پابرجاست. از زمان اوج نرخ بیکاری در سال ۲۰۲۰ (۶.۶ درصد برای هر دو جنس)، نرخ بیکاری مردان به ۸.۴ درصد کاهش یافته، اما نرخ بیکاری زنان ۲.۵ درصد باقی مانده است. در کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین، این تفاوت بیکاری مردان و زنان به ۱.۱ درصد میرسد.
- در کشورهای با درآمد بالا، تفاوت بیکاری بین زنان و مردان تنها ۴.۰ درصد است، اما این فاصله از مدتها قبل وجود داشته و ناشی از دوران پساکرونا نیست.
- میانگین بیکاری جوانان در جهان نیز در حدود ۳۱ درصد باقی مانده که نسبت به نرخ کلی بیکاری جهانی به مراتب بالاتر است.
- وقتی این آمار را با شاخصهای کشور ایران مقایسه میکنیم، مشاهده میشود که میزان بیکاری در ایران حدود ۹ درصد و بیکاری جوانان بین ۱۸ تا ۲۲ درصد است. این نشاندهنده تفاوتهای عمیقی است که در دادههای جهانی پنهان شده است. این آمار در بخش پایانی بیشتر مرور خواهند شد.
نرخ جهانی جوانانی که در اشتغال، تحصیل یا آموزش نیستند (NEET) نیز تفاوتهای معناداری در کشورهایی با سطح درآمد مختلف نشان میدهد:
- در کشورهای با درآمد بالا: ۱.۰۱ درصد
- در کشورهای با درآمد متوسط رو به بالا: ۳.۷۱ درصد
- در کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین: ۹.۵۲ درصد
- در کشورهای کمدرآمد: ۶.۷۲ درصد
این تفاوتها میتواند ابزاری مهم برای درک بهتر وضعیت اشتغال و نگرانیهای اقتصادی در سطح جهانی باشد.
شاخص “شکاف شغلی” و وضعیت آن در سال ۲۰۲۴
شاخص “شکاف شغلی“، که توسط سازمان جهانی کار (ILO) تعریف شده و ترکیبی از بیکاری و اشتغال ناقص را دربرمیگیرد، در سال ۲۰۲۴ به ۴۰۲ میلیون شغل رسیده است. اگرچه این شکاف در بسیاری از کشورها کاهش یافته، اما در اقتصادهای کمدرآمد، نسبت به پیش از همهگیری، ۰.۴ درصد افزایش نشان میدهد. در مقابل، اقتصادهای با درآمد متوسط رو به پایین بزرگترین کاهش شکاف شغلی را نسبت به سال ۲۰۱۹ تجربه کردهاند.
در همه گروههای درآمدی، شکاف شغلی برای زنان بیشتر از مردان است؛ اما در اقتصادهای کمدرآمد، این تفاوت به وضوح شدیدتر بوده و به ۷.۵ درصد میرسد.
پس از افت ناشی از همهگیری کرونا، اکنون تقریباً نرخ مشارکت نیروی کار به سطح سال ۲۰۱۹ بازگشته است (به جز در اقتصادهای با درآمد متوسط رو به پایین). در این کشورها، نرخ مشارکت حتی بالاتر از سطح پیش از همهگیری است. این موضوع اهمیت ویژهای دارد، زیرا کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین حدود ۴۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند و نقش اصلی در رشد جمعیت در سن کار در دهههای آتی خواهند داشت.
حال که نگاهی کلی به وضعیت جهانی داشتهایم، باید به بررسی محرکهای تحولآفرین در پنج سال آینده بازار کار و مشاغل جهان بپردازیم و اثرات هر یک را تحلیل کنیم.
محرکهای تحول در بازار کار
تحولات بازار کار جهانی تا سال ۲۰۳۰ تحت تأثیر پنج روند کلان اصلی قرار خواهند داشت:
- تغییرات فناورانه
- گذار سبز
- نوسانات اقتصادی
- واگرایی ژئواکونومیک
- دگرگونیهای جمعیتی.
در این بخش، تحلیل خواهیم کرد که چگونه هر یک از این روندها در آیندهای نزدیک صنایع و مشاغل را تحت تأثیر قرار خواهند داد.
1. تغییرات فناورانه: نفوذ عمیق فناوریهای نو در کسب و کارها
تغییرات فناوری و تحولاتی که فناوریهای نو در پنج سال آینده در کسب و کارها ایجاد خواهند کرد، به میزان قابل توجهی عمیق و مهم هستند و بخش اصلی نگرانی مشاغل و صاحبان کسب و کار را تشکیل میدهند. طبق نظرسنجی جهانی مجمع جهانی اقتصاد، ۶۰ درصد از کارفرمایان انتظار دارند که گسترش دسترسی دیجیتال منجر به دگرگونی در سازمانهایشان شود. فناوریهایی که بیشترین تأثیر را تا سال ۲۰۳۰ خواهند داشت، به شرح زیر هستند:
- هوش مصنوعی و فناوریهای پردازش اطلاعات (۸۶ درصد از کسبوکارها)
- رباتها و سیستمهای خودکار (اتوماسیون) (۵۸ درصد از کسبوکارها)
- تکنولوژیهای مرتبط با انرژی (۴۱ درصد از کسبوکارها)
هوش مصنوعی پس از انتشار ChatGPT در سال ۲۰۲۲، رشدی انفجاری داشته و جریان سرمایهگذاری در این حوزه هشت برابر شده است. پیشبینی میشود که این روند رشد در سالهای آینده ادامه یابد. این رشد، زیرساختهایی نظیر سرورهای پرقدرت و نیروگاههای انرژی را نیز تحت تأثیر قرار داده است.البته در کشورهای توسعهیافته و با درآمد متوسط، نفوذ هوش مصنوعی به مراتب بیشتر از کشورهای کمدرآمد بوده است.
همچنین، تحقیقات نشان میدهند که هوش مصنوعی میتواند مهارتهای انسانی را تکمیل کند؛ اما اگر بدون چارچوبهای اخلاقی و نظارتی مناسب مورد استفاده قرار گیرد، این خطر وجود دارد که جایگزین انسانها شود و نابرابری را افزایش دهد.
2. نوسانات اقتصادی: بیثباتی در میان ثبات ظاهری
چشمانداز اقتصادی سال ۲۰۲۵ ترکیبی از “خوشبینی محتاطانه” و “نااطمینانی پایدار” به شمار میرود. تورم کاهش یافته و رشد اقتصادی جهانی حدود ۳.۲ درصد برآورد شده است؛ اما ۵۰ درصد از کارفرمایان افزایش هزینههای زندگی را به عنوان عامل مؤثری در تحول بازار کار میدانند. همچنین، ۴۲ درصد از آنها رشد پایین اقتصادی را یک تهدید جدی تلقی میکنند. با این حال، شدت نگرانیها در مناطق مختلف جهان متفاوت است. به عنوان مثال، در شمال آفریقا، تورم به عنوان عامل اصلی نگرانی شناخته میشود، در حالی که در شرق آسیا چالش اصلی، رشد پایین اقتصادی است.
نکته مهم در این بخش این است که نوسانات اقتصادی و نااطمینانیها به عنوان یکی از روندهای کلان و تأثیرگذار میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر بازار کار داشته باشند.
3. واگرایی ژئواکونومیک: بازگشت به سیاستهای حمایتی
تشدید تنشهای منطقهای و سیاسی در جهان و همچنین سیاستهای حمایتی دولتها در سالهای اخیر (مانند وضع تعرفهها) به عنوان تهدیدی برای زنجیرههای تأمین جهانی و رشد اقتصادی محسوب میشود.
بهویژه در چند ماه ابتدایی سال ۲۰۲۵، جنگ تعرفهای بین آمریکا و چین و اروپا و همچنین افزایش منازعات اخیر در خاورمیانه، شامل درگیریهای بین اسرائیل، ایران، سوریه، فلسطین، لبنان و یمن، و ادامه منازعات بین روسیه و اوکراین، به احتمال شروع تنشهای جدید بین هند و پاکستان و بسیاری از تنشهای منطقهای دیگر، فضایی واگرا در روابط اقتصادی ایجاد کرده است. این شرایط پیشبینیها برای ۵ سال آینده را به سمت دنیایی با ارتباطات آزاد اقتصادی کمتر متمایل میکند. به این وضعیت، «واگرایی ژئواکونومیک» گفته میشود.
بر اساس این شرایط، سه عامل اصلی که میتواند تأثیر جدی بر بازار کار بگذارد عبارتند از:
- تشدید منازعات جغرافیایی-سیاسی: که بر ۴۳ درصد مشاغل تأثیر خواهد گذاشت.
- افزایش محدودیتهای تجاری: که بر ۳۲ درصد از مشاغل تأثیر خواهد گذاشت.
- افزایش یارانهها و سیاستهای صنعتی: که بر ۲۱ درصد از مشاغل تأثیر خواهد گذاشت.
براساس گزارش سازمان تجارت جهانی، ارزش محدودیتهای وارداتی و تعرفهها در سال ۲۰۲۴ به نزدیک ۱۰ درصد تجارت جهانی خواهد رسید. این روند بیشترین تأثیر را بر صنایعی نظیر خودروسازی، هوافضا، معدن و انرژی دارد. در مقابل، بخشهایی مانند آموزش و خدمات داخلی کمتر تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
4. گذار سبز: کاهش کربن و سازگاری با اقلیم
افزایش نگرانیها درباره تغییرات اقلیمی و تخریب محیط زیست، منجر به شکلگیری سیاستها و سرمایهگذاریهای گسترده در حوزه اقتصاد سبز شده است. این روند بهطور مستقیم و پیوسته به ایجاد مشاغل جدید در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، مدیریت پسماند، کشاورزی هوشمند و حمل و نقل پاک کمک میکند.
طبق این گزارش، اقتصاد سبز یکی از محرکهای اصلی اشتغال در آینده خواهد بود. با این حال، این گذار نیازمند آمادگی زیرساختی و بازآموزی گسترده نیروی انسانی است، بهویژه در کشورهایی که به سوختهای فسیلی وابسته هستند. قطعاً برخی کشورها ظهور فناوریهای دوستدار محیط زیست را جزء اولویتها تلقی کرده و در ۵ سال آینده شاهد این تحولات خواهیم بود. اما در دیگر مناطق، مانند برخی کشورهای آسیایی یا آفریقایی، اولویت بالایی برای اقتصاد سبز در نظر گرفته نمیشود و مشکلات اقتصادی یا سیاسی بیشتر در مرکز توجه خواهند بود.
با وجود چالشهایی که در روند مذاکرات مربوط به اقلیم در جهان وجود دارد، گذار سبز همچنان برای بسیاری از شرکتها در اولویت قرار دارد و این روند، تحول آفرینی در سطح جهانی خواهد بود.
- ۴۷ درصد از کارفرمایان، افزایش سرمایهگذاری برای کاهش کربن را عامل اصلی تحول در ۵ سال آینده دانستهاند.
- ۴۱ درصد از کارفرمایان نیز سازگاری با تغییرات اقلیمی را بهعنوان عامل کلیدی در تحول مسیر شرکتها و بنگاههای اقتصادی شناختهاند.
5. تحولات جمعیتی: جمعیت پیر در برابر نیروی جوان
جهان همزمان با دو روند روبهرو است:
- سالمند شدن جمعیت و کاهش جمعیت شاغل در کشورهای با درآمد بالا؛
- افزایش جمعیت جوان در کشورهای کمدرآمد.
در حال حاضر، توزیع سنی نیروی کار بین اقتصادهای با درآمد بالا و پایین تقریباً متعادل است (۵۱ درصد در کشورهای ثروتمند و ۴۹ درصد در کشورهای فقیر). اما تا سال ۲۰۵۰، پیشبینی میشود که حدود ۵۹ درصد از جمعیت سن کار جهان در کشورهای کمدرآمد ساکن خواهند بود. آیا این روند برای کارآفرینان نگرانکننده است؟
- ۴۰ درصد از کارفرمایان به پیر شدن جمعیت شاغل بهعنوان یک عامل تحول در بازار کار اشاره کردهاند.
- ۲۵ درصد نیز افزایش جمعیت جوان را عامل دگرگونی میدانند.
در کشورهایی با جمعیت سالمند مانند آلمان، استرالیا و ژاپن، بسیاری از کارفرمایان در حال افزایش اتوماسیون (۷۹ درصد) و تقویت نیروی کار موجود از طریق آموزش هستند تا بتوانند این تغییرات را بهتر مدیریت کنند.
با این حال، بانک جهانی هشدار میدهد که تا ۱۰ سال آینده، حدود ۱.۲ میلیارد جوان در اقتصادهای نوظهور به سن کار خواهند رسید، در حالی که تنها ۴۲۰ میلیون شغل جدید برای آنها ایجاد خواهد شد. به عبارت دیگر، حدود ۸۰۰ میلیون جوان در معرض بیکاری یا اشتغال ناقص قرار خواهند گرفت.
در این مرحله، روندهای کلانی که در بازار کار و مشاغل جهان در سالهای آینده تأثیرگذار هستند را بررسی کردهایم. اما سؤال مهم این است که این روندها به طور کلی چه تأثیری خواهند داشت، چه تعداد شغل از صحنه اقتصاد حذف میشوند و چه تعداد شغل جدید ایجاد خواهد شد؟ همچنین، چه مهارتهایی برای جذب در ساختار جدید بازار کار لازم است؟ در ادامه به این سؤالات پاسخ خواهیم داد.


دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.