بودجه ریزی خروجی/ ورودی چیست؟
بودجه ریزی خروجی/ ورودی Output/Input Budgeting
بودجه ریزی خروجی/ ورودی به عنوان بودجه عملکرد نیز شناخته می شود. این نوعی بودجه است که هم سطوح بودجه (ورودی) و هم خروجی مورد انتظار از هر واحد سازمان را منعکس می کند.
روش بودجه ریزی خروجی/ ورودی اغلب توسط دولت ها برای نشان دادن رابطه بین وجوه مالیات دهندگان (ورودی) و خروجی خدمات ارائه شده توسط دولت های ایالتی و فدرال استفاده می شود. عمدتاً بر نتایج مورد انتظار متمرکز است تا سطوح بودجه، که منجر به استفاده بهینه از منابع در بخش دولتی و خصوصی می شود.
به طور خلاصه:
- بودجه ریزی خروجی/ ورودی به عنوان بودجه ریزی عملکرد نیز نامیده می شود.
- این شامل تهیه برآورد هزینه و درآمد بر اساس بهره وری واحدها یا بخش ها در سازمان است.
- بودجه ریزی خروجی/ ورودی عمدتاً توسط دولت ها و سازمان های غیرانتفاعی استفاده می شود زیرا آنها به ترتیب در برابر مالیات دهندگان و اهداکنندگان پاسخگو هستند.
چگونه یک بودجه خروجی/ ورودی تدوین می شود؟
بودجه خروجی/ ورودی بر اساس ارزیابی مدیریت از عملکرد واحدهای مختلف سازمان تهیه می شود. واحدهایی که بیشترین سودآوری یا نتایج را ایجاد می کنند، سهم بیشتری از بودجه را به خود اختصاص می دهند، در حالی که واحدهای بعدی ورودی کمتری دارند. هدف این روش تخصیص منابع، استفاده بهینه از منابع کمیاب مانند تخصص، امور مالی و استفاده از زمان تولیدی است.
برای اینکه یک بودجه خروجی/ ورودی کارآمد باشد، سازمان باید به طور مستمر عملکرد بودجه و بهره وری کارکنان را در هر دوره مالی ارزیابی کند. این به مدیریت کمک می کند تا نتایج به دست آمده توسط هر واحد سازمان را بداند و تعیین کند که آنها چقدر خوب عمل می کنند. ادارات دولتی از نتایج برای توجیه تخصیص سطوح مختلف بودجه به هر واحد استفاده می کنند. از آنجایی که دولت برای تامین مالی فعالیت های خود به پول مالیات دهندگان متکی است، باید اطمینان حاصل کند که اطلاعات دقیقی در مورد عملکرد تمام بخش ها یا پروژه ها در اختیار دارد.
فرآیند بودجه ریزی خروجی/ ورودی
1. اهداف را تعیین کنید بودجه ریزی خروجی/ ورودی
اولین گام در تدوین بودجه خروجی/ ورودی، تهیه فهرستی از اهدافی است که سازمان برای دستیابی به آنها در دوره مالی بعدی برنامه ریزی می کند. به عنوان مثال، وزارت بهداشت دولت ممکن است هدف خود را دستیابی به 95 درصد پوشش مراقبت های بهداشتی در سال آینده تعیین کند. اهداف باید روشن باشد. آنها باید به طور واضح به کارکنانی که مسئول اجرای موفقیت آمیز اهداف هستند، منتقل شوند.
2. شناسایی پروژه ها یا واحدها برای تحقق اهداف
پس از شناسایی اهداف، مرحله بعدی شناسایی برنامه ها، پروژه ها یا واحدهای اجرای اهداف است. این بخش باید منابع مورد نیاز مانند امور مالی، زیرساخت ها و تخصص را برای دستیابی به اهداف تعیین شده تامین کند.
با استفاده از مثال پوشش مراقبت های بهداشتی بالا، دولت می تواند هدف اجرای 95 درصد پوشش مراقبت های بهداشتی را به یکی از برنامه های زیر مجموعه وزارت بهداشت اختصاص دهد. این واحد باید سابقه مثبتی در اجرای موفقیت آمیز دستورالعمل های دولت در بخش مراقبت های بهداشتی داشته باشد. باید بتواند به منابع مالی، پرسنل و سایر منابع مورد نیاز برای ثبت نام شهروندان در برنامه ملی مراقبت های بهداشتی دسترسی داشته باشد.
3. معیارهای عملکرد را توسعه دهید
مدیریت باید معیارهایی را ایجاد کند که بر اساس آنها عملکرد برنامه یا واحدها ارزیابی شود. معیارها می توانند بر حسب تعداد ساعات کار، تعداد ثبت نام در یک برنامه یا دستیابی به اهداف عملکردی خاص باشند. به عنوان مثال، موفقیت 95 درصد پوشش مراقبت های بهداشتی را می توان بر اساس تعداد شهروندان ثبت نام شده در این برنامه ارزیابی کرد.
4. برای هر پروژه برنامه های مالی تهیه کنید
مرحله بعدی تهیه طرح های مالی برای هر برنامه یا واحد است. در مواردی که چندین برنامه یا واحد درگیر هستند، مدیریت باید بودجه را با توجه به سودآوری یا منابع مورد نیاز هر پروژه تخصیص دهد. واحدی که انتظار می رود بیشترین نتایج را داشته باشد، باید در مقایسه با سایر واحدهایی که نتایج متوسط به پایین تولید می کنند، سهم بیشتری از بودجه را به خود اختصاص دهد. سپس تخصیص ها باید جمع بندی شوند تا بودجه کلی سازمان به دست آید.
5. ارزیابی عملکرد هر پروژه در برابر عملکرد بودجه
سازمان باید ارزیابی های دوره ای از عملکرد هر واحد یا برنامه را برای تعیین میزان عملکرد آنها در برابر عملکرد بودجه ای انجام دهد. مدیریت باید یک رویکرد سیستماتیک برای ارزیابی به منظور حفظ ثبات در ارزیابی از یک دوره به دوره دیگر تدوین کند. عملکرد بر اساس معیارهای توسعه یافته توسط مدیریت برای هر واحد سازمانی یا برنامه ارزیابی می شود.
6. انحرافات را اصلاح کنید
ارزیابی ها واحدهایی را نشان می دهد که در مسیر دستیابی به اهداف تعیین شده هستند و همچنین واحدهایی که عقب مانده اند. واحدهای با عملکرد خوب باید به دلیل عملکرد خوبشان مورد تحسین قرار گیرند، در حالی که واحدهایی که در دستیابی به اهداف تعیین شده کند هستند باید بازنگری شوند و اقدامات اصلاحی ارائه شود. مدیریت می تواند عواملی را که باعث کندی عملکرد می شوند شناسایی کرده و راه هایی را برای حل مشکلات و بازگرداندن عملکرد عادی پیشنهاد دهد.
جوانب مثبت بودجه ریزی خروجی/ ورودی
برخی از مزایای بودجه خروجی/ورودی به شرح زیر است:
1. پاسخگویی بهتر
نهادهای دولتی برای تأمین مالی فعالیت های خود به پول مالیات دهندگان متکی هستند، به این معنی که آنها باید نشان دهند که این پول چگونه خرج می شود. چنین احساس مسئولیتی، کارکنان را با تعیین کمیت یک هدف خاص بر اساس اهمیت آن و میزان پولی که به آن اختصاص داده می شود، پاسخگو می کند. مالیات دهندگان علاقه مند هستند که بدانند آیا وجوه آنها به درستی استفاده شده است یا خیر. نهاد دولتی باید نتایج خود را به اطلاع عموم برساند.
2. بهبود عملکرد
بودجه خروجی/ ورودی سهم بیشتری از بودجه را به بخش ها یا پروژه هایی با بالاترین نتایج بر اساس عملکرد سال قبل اختصاص می دهد. این تمرین میتواند به بخشها انگیزه دهد تا به طور مستمر عملکرد خود را بهبود بخشند، در حالی که آنهایی که بالاترین نتایج را دارند سخت تلاش میکنند تا موقعیتهای برتر خود را حفظ کنند. در نتیجه سازمان از یک دوره به دوره دیگر کارایی عملیاتی را تجربه خواهد کرد.
معایب بودجه ریزی خروجی/ ورودی
آسان برای دستکاری
دستکاری بودجه عملکرد آسان است و کارکنان می توانند داده ها را برای دستیابی به اهداف خاصی که مدیریت انتظار دارد دستکاری کنند. این می تواند بر میزان بودجه تخصیص یافته به بخش های خاص تأثیر بگذارد، زیرا هر بخش برای پیشی گرفتن از یکدیگر رقابت می کند. سازمان ها باید سیستم های کنترل داخلی قوی را برای جلوگیری از دستکاری سوابق توسط کارکنان ایجاد کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.